پانتهآ پناهیها پیش از اینکه اوایل دهه نود به عنوان بازیگر سینما بین مخاطبان شناخته شود، سالها به عنوان منشی صحنه در سینما فعالیت میکرد. او منشی صحنه بسیاری از پروژههای مهم سینمایی بود و با کارگردانهای مطرحی همکاری داشت.
به گزارش فیلمنیوز، یکی از آخرین فعالیتهایش در این عرصه به سریال «سرزمین مادری» به کارگردانی کمال تبریزی برمیگردد. او اواخر دهه هشتاد، منشی صحنه این سریال بود و حالا هم نامش در تیتراژ سریال با همین سمت آمده است.
جالب اینجاست که این روزها پناهیها در شبکه نمایش خانگی با دو سریال حضور دارد. در «سرزمین مادری» به عنوان منشی صحنه و در «مرداب» به عنوان یکی از بازیگران اصلی. به این بهانه نگاهی داریم به کارنامه این بازیگر.
پانتهآ پناهیها از جمله بازیگرانی است که توانایی ایفای نقشهایی کاملا متفاوت باهم را دارد. او را با گریمها و لهجههای متفاوت، در فیلمهای متنوعی دیدهایم.
پناهیها اولین بار سال ۱۳۸۰ به عنوان منشی صحنه فیلم سینمایی «شام آخر» به کارگردانی فریدون جیرانی قدم به سینما گذاشت. همان سال در دو پروژه «خانهای روی آب» به کارگردانی بهمن فرمانآرا و «بوی بهشت» به کارگردانی حمیدرضا محسنی هم منشی صحنه بود. تا سال ۱۳۸۶ در پانزده پروژه فعالیتش را به عنوان منشی صحنه ادامه داد که مهمترین آنها «مارمولک»، «همیشه پای یک زن درمیان است» و «پاداش» به کارگردانی کمال تبریزی، «به رنگ ارغوان» به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا، «کنعان» به کارگردانی مانی حقیقی و «وقتی همه خوابیم» به کارگردانی بهرام بیضایی بود. بعد از «وقتی همه خوابیم» بود که برای «سرزمین مادری» با کمال تبریزی همکاری کرد.
پانتهآ پناهیها به عنوان منشی صحنه بیشترین همکاری را با کمال تبریزی داشته که آخرین همکاری او به حضور در سریال «سرزمین مادری» برمیگردد.
در کارنامه پناهیها بیشترین همکاری او با کمال تبریزی به ثبت رسیده است. او در فیلمهای «مارمولک»، «همیشه پای یک زن درمیان است» و «پاداش» به عنوان منشی صحنه فعالیت داشت. علاوه بر آن در دهه هشتاد همکاریاش را با تبریزی به عنوان منشی صحنه سریال «شهریار» ادامه داد. «سرزمین مادری» دومین سریال کمال تبریزی بود که پناهیها منشی صحنه آن شد.
اولین بازی در سینما | اولین بار سال ۱۳۸۲ بود که پناهیها برای فیلم «آن مرد را نکشید» به کارگردانی محمد اربابیان وارد عرصه بازیگری شد و یک سال بعد در فیلم «مواجهه» به کارگردانی سعید ابراهیمیفر نقش کوتاهی بازی کرد. او بعد از این دو فیلم، تا ۹ سال از بازی در فیلمهای سینمایی کناره گرفت و در تئاتر با بازی در نمایشهای آتیلا پسیانی، کیومرث مرادی و سیامک احصایی، تجربههای مهمی کسب کرد.
سال ۱۳۹۲ با بازی در یکی از اپیزودهای فیلم «خانوم» به کارگردانی تینا پاکروان مجددا به سینما برگشت در همین سال در فیلم «جینگو» به کارگردانی تورج اصلانی هم یکی از بازیگران نقش اصلی بود. پناهیها در جشنواره سیودوم فجر برای بازی در «خانوم» برنده دیپلم افتخار بهترین بازیگر زن از بخش نگاه نو شد. از اینجا به بعد بود که حضورش در سینما پررنگ شد و سالی چند فیلم بازی کرد. خیلی زود توانست به جایگاه پرکارترینهای سینما برسد. او سال ۱۳۹۴ در ۸ فیلم سینمایی بازی کرد و جزو رکورددارها بود. پناهیها از سال ۱۳۹۲ تا سال ۱۴۰۲ در ۲۵ فیلم سینمایی بازی کرد که برای خودش تعداد قابل توجهی است.
بخش مهمی از فیلمهایی که در سینما بازی کرد، ایفاگر نقش فرعی بود، اما یکی از مهمترین ویژگیهایش این است که حتی برای نقشهای کوتاه هم وقت زیادی میگذارد و آنها را در ذهن مخاطبان پررنگ میکند. از میان آثاری که در این ده سال از او در سینما دیدیم، «نفس» به کارگردانی نرگس آبیار یکی از مهمترینها بود. پناهیها در این فیلم نقش مادربزرگ پیر و غرغرو، اما در عینحال خوشقلب و مهربان یزدی را ایفا میکرد و بسیار مورد توجه قرار گرفت. نقشهای او در فیلمهای «لاک قرمز»، «من دیهگو مارادونا هستم»، «درخونگاه» و … هم قابل توجه بود.
پناهیها پس از اینکه برای بازی در «خانوم»، دیپلم افتخار بخش نگاهی نو را گرفت، سال ۱۳۹۳ یک سال بعد برای بازی در فیلم «من دیهگو مارادونا هستم» به کارگردانی بهرام توکلی مجددا بازیاش مورد توجه قرار گرفت و نامزد دریافت سیمرغ بهترین بازیگر نقش مکمل زن شد. یک سال بعد برای بازی در فیلم «نفس» نرگس آبیار در جشنواره جهانی فیلم فجر سیمرغ سیمین بهترین بازیگر زن را گرفت. بازیاش در «لاک قرمز» هم به چشم آمد و تندیس بهترین بازیگر نقش مکمل زن نوزدهمین جشن خانه سینما را از آن خود کرد. پناهیها سال ۱۳۹۷ برای بازی در «درخونگاه» نامزد سیمرغ بهترین بازیگر نقش مکمل زن از جشنواره سیوهفتم شد و برای «جشن دلتنگی» هم نامش در فهرست نامزدهای جشن خانه سینما قرار گرفت.
اولین سریالی که پناهیها بازی در آن را تجربه کرد، «شهرزاد» به کارگردانی حسن فتحی بود. در فصلهای اول و دوم این سریال حضوری به نسبت کوتاه داشت، اما در ذهنها ماند. یک سال بعد از آن بود که به تلویزیون رفت و در سریال «بانوی عمارت» به کارگردانی عزیزالله حمیدنژاد بازی کرد. حضورش در سریالهای شبکه نمایش خانگی با بازی در سریالهای «کرگدن» به کارگردانی کیارش اسدیزاده و «خاتون» به کارگردانی تینا پاکروان ادامه پیدا کرد. سال گذشته در سریال «مترجم» بهرام توکلی ایفای نقش کرد و درحال حاضر هم شاهد بازی او در سریال «مرداب» به کارگردانی برزو نیکنژاد هستیم.
در سریال «مرداب»، پناهیها را در نقش زنی شمالی به نام آفاق میبینیم؛ زنی که ظاهرا در بازار ماهیفروشی کار میکند، اما بسیار زرنگ و باهوش است. او میتواند برای مدت طولانی نفسش را حبس کند و همین ویژگی به او قابلیتهای زیادی برای بهرهکشی از دیگران داده است.
اولین قسمت سریال او را در نقش زنی تنها و گریان بر سر مزار یک جوان میدیدیم. او دست دختربچهای را گرفته بود و به پدر متوفی میگفت که زن صیغهای پسرش بوده و این بچه هم نوه اوست. با فاش شدن هویت دختربچه، همه چیز را درباره واقعیت زندگی او متوجه میشدیم. از اینجا به بعد بود که زندگی او و برادرش با ماجرای سنگ عتیقه گره میخورد و تلاش او برای رسیدن به حقش بخش مهمی از سریال را پیش میبرد. پناهیها در نقش آفاق تسلط زیادی روی لهجه دارد و شیوه رفتار و حرکاتش کاملا او را به این نقش نزدیک کرده است. همراهی او با شهرام حقیقتدوست به عنوان خواهر و برادر، بسیار باورپذیر و منطقی از آب درآمده تا جایی که سکانس مرگ ایرج با بازی درخشان حقیقتدوست به یکی از احساسیترین سکانسهای سریال بدل شده است.