حجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی در سخنرانی خود در حسینیه جماران در خصوص حمله تروریستی در کرمان تحلیلی را ارائه کرد.
به گزارش جماران، حجت الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی پنجشنبه شب در دیدار جمعی از کادر و بازنشستگان یگان حفاظت جماران و حرم مطهر، با اشاره به آیاتی از سوره قریش، گفت: انسان تا وقتی برخوردار از یک نعمت است درکی از اهمیت آن ندارد، اما وقتی آن نعمت را از او گرفتند، تازه متوجه میشود عجب چیزی را در اختیار داشته؛ شاید مهمترین مصادیق این نمعات امنیت است.
یادگار امام با اشاره به انفجارهای همه روزه در سالهای آغازین انقلاب، یادآور شد: منافقین تا اعماق نهادهای نظام نفوذ کرده بودند و در دفتر رئیس جمهور، نخست وزیر، حزب جمهوری اسلامی و جاهای دیگر ترورهای کور و غیر کور انجام میدادند که معلوم بود همه اینها، زدن شاخههای درخت است. چرا که اگر میتوانستند به امام آسیب بزنند، همه از بین میرفتند.
وی افزود: آخرین سخنرانی آقای هاشمی در حسینیه جماران و مراسم چهلمین روز درگذشت مرحوم آقای اردبیلی بود. ایشان تعبیر خیلی زیبایی داشت و گفت، «مراقب باشید شما را گرفتار تحلیل نکنند؛ همه ما صفرهایی بودیم که اگر آن یک امام نبود هیچ کاری نمیتوانستیم انجام بدهیم؛ یکی باید میآمد که بقیه جلوی او بنشینند و معنا پیدا کنند.»
سید حسن خمینی تأکید کرد: اگر آن روزها توان این بود که میتوانستند به امام آسیب بزنند، همه جمهوری اسلامی، توأمان گرفتار بحران میشد. از همین رو بود که وقتی مقام معظم رهبری را ترور کردند ایشان روی تخت بیمارستان این شعر را میخوانند که «سر خم میسلامت، شکند اگر سبویی».
سیدحسن خمینی اظهار داشت: واقعیت این است که دشمنان متوجه بودند کجا را باید بزنند؛ کودتاهایی هم کردند. اما این یک افتخار است که نه عراق توانست کاری انجام بدهد، نه هواپیماها آمدند و نه این مجموعهها در داخل توانستند به امام لطمه بزنند؛ این در شرایطی بود که دبیر شورای امنیت کشور در دفتر نخست وزیری بمب گذاشت و مرحوم آقای رجایی و آقای باهنر را شهید کرد.
وی با تجلیل از عملکرد پاسداران بیت امام افزود: تا روزی که امام در قید حیات بودند، هم امنیت و هم اسرار مجموعه حفظ شد. سال ۶۵ بعد از عملیات فاو و میانهی جنگ بود. در فروردین آن سال امام سکته کردند و به سبب قضایایی که بعدها در خصوص مهدی هاشمی به وجود آمد حتی داستان از بیت قائم مقام رهبری یعنی آیتالله منتظری مخفی نگه داشته شد؛ فقط سران سه قوه و سپاه جماران از این اتفاق مطلع بودند. اما به رغم آنکه امام آن روز یکی از مهمترین شخصیتهای دنیا بود، خبر این اتفاق در هیچ جایی درز پیدا نکرد؛ لذا این مجموعه در حفظ این مسأله امتحان بسیار خوبی پس داد.
یادگار امام تأکید کرد: یکی از شاهکارهای مدیریتی امام در بحث امنیت، این است که برای تأمین امنیت از روشی غیر از همه روشهای دنیا استفاده کردند. اینکه در شرایط بحرانی شما چگونه با موضوع برخورد کنید، تقریباً همه میگویند بگیر و ببند و اختیارات را به یک فرد واحد بده. امام دقیقاً در این امر میگفتند وقتی میخواهید تأمین امنیت کنید، بین مردم بروید.
وی یادآور شد: هیچ انقلابی در دنیا نیست که بلافاصله پس از تشکیل رفراندوم بگذارد و نهادهای حکومتی مثل رئیس جمهوری و مجلس را تعیین کند. امام هر وقت میخواستند تأمین امنیت کنند، میگفتند امنیت از مسیر مردم میگذرد. چه کسی کودتای نوژه را لو داد؟ مادر یک خلبان مطلع میشود و خبر را لو میدهد. وقتی انقلاب میشود و پتانسیل مردم میآید، شما دیگر یک نهاد امنیتی ندارید؛ آن وقت میگفتند ۳۶ میلیون مأمور امنیتی داریم.
سید حسن خمینی ادامه داد: امام مرز امنیت را از درون نهادهای رسمی به خانههای مردم میبُرد؛ حفاظت را به مردم واگذار میکرد و امنیت کشور را از تک تک مردم وام میگرفت. بزرگترین عامل تأمین امنیت در کشور، همدلی جامعه با حکومت است.
وی تأکید کرد: امنیت پایدار از مسیر تحکیم علقه حکومت با فرد فرد جامعه پدید میآید؛ و این یکی از امتیازات بسیار ویژه انقلاب ما است.
یادگار امام اظهار داشت: در زمان امام و بعد از امام هیچگاه امنیت ما به سمت یک امنیت بسته و متصلب نرفته است؛ امنیت ما از مسیر پیوند با مردم شکل گرفته است. به همین جهت یک تحلیل بسیار اشتباه پشت اتفاق دیروز کرمان است. این اتفاق باعث ناامنی نخواهد شد، بلکه باعث امنیت بیشتر میشود. به خاطر اینکه اینطور کارها جامعه را بیشتر دور هم جمع و همدلیها را بیشتر و شکافها را میکند.
سید حسن خمینی ادامه داد: اینگونه کارهای کور دردهای بسیار سنگینی هم دارد. شاید از بعضی خانوادهها چندین نفر به شهادت رسیدند، ولی این خونها ریشه امنیت را در کشور ما قوی میکند؛ چرا که انسجام ملی به وجود میآورد. هرگاه دلمان میخواهد امنیت ما در کشور بیشتر شود، باید تلاش کنیم انسجام ملی ما بیشتر شود.
وی تأکید کرد: فکر میکنید حلقه اولی که دور یک نفر، یک نهاد یا یک ساختمان محافظ هستند؟! نه، حفاظت از لب مرز و آن طرف مرزها شروع میشود. ولی فکر نکنید فقط آن نگهبان مرزی امنیت را تأمین میکند، آن روستایی که لب مرز کشاورزی دارد هم امنیت را تأمین میکند؛ کاسبی هم که در شهر مرزی کاسبی دارد، اگر دلش با شما باشد امنیت تأمین میشود. کسی که در خیابان پایین یا بالای شهر زندگی میکند، اگر دلباخته حکومت باشد، به مثابه یک مأمور امنیتی و هچون میخی به بنای مطمئن کشور است؛ اگر او نامطمئن باشد یک میخ را کشیدهاند و حالا باید منتظر باشید که میخهای دیگر کجا است.