خود تقوایی و بسیاری از کارشناسان تاریخ سینما معتقدند که اگر فیلم «آرامش در حضور دیگران» و «گاو» داریوش مهرجویی در دورهۀ پهلوی توقیف نمیشدند و در زمان خودشان به نمایش درمیآمدند، شاید سینمای ایران مسیر متفاوتتری را طی میکرد.
«ناصر تقوایی» همانقدر که یکی از معتبرترین فیلمسازان تاریخ سینمای ایران است، یکی از زخمخوردهترینهای آن هم بهشمار میرود. آثار او بارها طعم توقیف یا توقف را چشیدهاند که از توقف تولید فیلمهای «زنگی و رومی» و «چای تلخ» یا سریال «کوچک جنگلی» که بعد، به «بهروز افخمی» جوان سپرده شد، میتوان یاد کرد؛ تا توقیف فیلم سرشناس قبل انقلابیاش، «آرامش در حضور دیگران».
به گزارش اطلاعات، «آرامش در حضور دیگران» یکی از فیلمهای شاخص شکلدهندهی موج نوی سینمای ایران بوده است. خود تقوایی و بسیاری از کارشناسان تاریخ سینما معتقدند که اگر این فیلم و فیلم «گاو» داریوش مهرجویی در دورهۀ پهلوی توقیف نمیشدند و در زمان خودشان به نمایش درمیآمدند، شاید سینمای ایران مسیر متفاوتتری را طی میکرد.
به هر حال، اولین فیلم تقوایی آخرین فیلم او میشود که پیش از پیروزی انقلاب به نمایش درمیآید. هرچند این فیلم یک بار، دو سال پس از تولید، در جشن هنر شیراز به نمایش درآمده، اما توقیف طولانی آن به تقوایی جوان که کارهای مستند قابل توجهی در کارنامهاش داشت، صدمه و لطمۀ جدی وارد میکند. به همین دلیل، برخی دوستانش، ازجمله «فرخ غفاری» از چهرههای بنام سینمای غیرتجاری ایران میکوشند که مشکل این فیلم را برطرف و آن را به پردههای سینما رهنمون کنند. غفاری برای این کار از فریدون هویدا، برادر امیرعباس هویدا (نخستوزیر) کمک میگیرد که پیشتر ساکن غرب بود، اما مدتی بود به ایران آمده، بهعنوان کفیل وزارت خارجه در کابینۀ برادرش کار میکرد.
فرخ غفاری سعی میکند با ایجاد رابطه بین ناصر تقوایی و فریدون هویدا مسیری را باز کند که فیلم «آرامش در حضور دیگران» نجات پیدا کند، اما برخلاف خیال او، این رابطه باعث میشود که مسیر بهکل بسته شود؛ چرا؟ بهخاطر اخلاف نظر سر مسالۀ «فلسطین».
ماجرا از این قرار بوده که سه سال پس از تولید فیلم، غفاری فریدون هویدا را به تلویزیون دعوت میکند و با همراهی رییس آن، فیلم را به او نشان میدهند. این دیپلمات فیلم را میپسندد و تا ساعتها در محوطۀ تلویزیون با تقوایی قدم میزند و دربارۀ فیلم صحبت میکنند. این باب آشنایی موجب میشود که فریدون هویدا شبی در منزلش یک مهمانی ترتیب دهد و ناصر تقوایی و همسرش را با همراهی فرخ غفاری، «ابراهیم گلستان» و «جلال مقدم» دعوت کند.
غفاری سرخوش از اینکه نقشهاش در حال عملیاتی شدن و نتیجه دادن است و تقوایی هم امیدوار به اینکه هویدا بهدلیل نفوذی که بر وزیر وقت فرهنگ و هنر دارد، باعث میشود فیلمش بالاخره از توقیف خارج شود. اما آن شب شرایط طور دیگری رقم میخورد. نه تنها این نتیجه حاصل نمیشود، بلکه قفل دیگری هم روی توقیف فیلم «آرامش در حضور دیگران» توسط فریدون هویدا زده میشود. اما چگونه؟
فریدون هویدا یک رمان دارد؛ بهنام «قرنطینه» که در خارج از کشور، به زبان فرانسوی منتشر شده و ترجمۀ فارسیاش، همان موقع، در سال ۱۳۴۵ با برگردان مصطفی فرزانه در ایران منتشر شده است. «قرنطینه» داستان مردی مصری است که در فرانسه زندگی و تحصیل میکند، اما نه او را در آنجا فرانسوی به حساب میآورند و نه در کشور زادگاهش، مصر، بهعنوان مصری بهرسمیت شناخته میشود. او مدام در وضعیتی شبیه قرنطینه زندگی میکند. این داستان که قهرمان آن در حال انتخاب ملیت و محل زندگیاش است، از سوی برخی، استعارهای برای شهروندان همۀ کشورهای عقبمانده، ازجمله کشورهای عربی، توصیف و از سوی برخی هم مشخصا داستان وضعیت فلسطینیهای در وطن خویش غریب تلقی شد. ظاهرا بهدلیل اینکه پدر هویدا سفیر ایران در لبنان بوده و به همین خاطر او و بردارش کودکی و نوجوانی خود را در این کشور گذرانده بودند، این تلقی تقویت شده بود.
گویا هویدا که به هر حال در مقام کفیل وزارت خارجه قرار داشته، آن شب بهدلیل آنکه فلسطینیها یک هواپیما را ربوده بودند، نسبت به ملت فلسطین تندی و آنان را با لفظهای ناشایستی یاد میکند. ناصر تقوایی پس از توهینهای هویدا به فلسطینیهای معترض، به او میگوید که من از سخنان شما بهعنوان کفیل وزارت خارجه تعجب نمیکنم، ولی پس چطور در مقام نویسنده، آن کتاب را نوشتید؟ یعنی شما کتابی را دربارۀ یک ملت نوشتید که به محتوای آن اصلا اعتقاد نداشتید؟ ظاهرا بحث آنقدر بالا میگیرد که به یک مجادلۀ لفظی شدید تبدیل میشود و کار تا جایی پیش میرود که هویدا زنگ میزند از سازمان امنیت به خانهاش بیایند و تقوایی را ببرند و بازداشت کنند. ظاهرا پادرمیانیهای غفاری و گلستان هم کارگر نمیافتد و هویدا مدام فریاد میکشیده که من را بگو فردا میخواهم بروم وزارت فرهنگ و هنر از فیلم چه آدم ابلهی دفاع کنم؟! تقوایی هم در پاسخ میگوید شما آدم بیخودی هستی که فکر میکنی من بهخاطر نمایش فیلمم مجیز شما را میگویم؛ شمایی که حتا با خودت هم صادق نیستی، چه رسد به مردم!
هرچند هویدا آن شب بالاخره در پی اصرارهای دیگر میهمانان حاضر در ضیافت، از تحویل ناصر تقوایی به سازمان امنیت خودداری میکند و ماموران ساواک را از در خانهاش برمی گرداند، اما این اتفاق باعث میشود که فیلم دو سال دیگر در وضعیت توقیف باقی بماند. البته پس از آنهم که در یک سینما اکران محدودی داشته، خیلی زود بهبهانۀ اعتراض جامعۀ پرستاری کشور، برای همیشه توقیف میشود.
سناریوی فیلم «آرامش در حضور دیگران» را ناصر تقوایی براساس داستانی از «غلامحسین ساعدی» نوشت و تحت تاثیر آشنایی و همکاری با ابراهیم گلستان، آن را در قالبی نزدیک به فیلم مستند ساخت. در این فیلم، علاوه بر «اکبر مشکین»، «ثریا قاسمی»، «مهری مهرنیا» و «مسعود اسداللهی»، ادبیاتیهایی، چون «منوچهر آتشی»، «محمدعلی سپانلو» و «پرنو نوری علاء» هم در نقش خودشان به ایفای نقش پیداختند؛ در فیلمی که بهنوعی نقد جامعۀ روشنفکری ایران هم بود.