روند نزولی بورس ایران و چین در حالی است که به عقیده بسیاری از تحلیلگران، سهام این بازارها در ارزانترین سطح هستند. به نظر میرسد بی اعتمادی سرمایه گذاران مانع رونق مجدد این دو بازار شده است.
به گزارش دنیای اقتصاد، هر چند بورس چین طی روز گذشته واکنش مثبتی به وعدههای دولتی نشان داد، اما عملکرد این بازار از ابتدای۲۰۲۴ نشان از بیاعتمادی سرمایهگذاران به اثرگذاری سیاستهای دولت چین دارد. ظهور دوباره ترامپ نیز بر ترسها از آینده افزوده است. اگر خطر قدرتگیری مجدد ترامپ برای چین تعرفههای سنگینتر و تحریم کالا است، برای ایران نیز احتمالا دستاوردی نخواهد داشت.
در حالی که با افق اقتصادی مثبت بیشتر کشورها اکثر بازارهای سهام سال جدید میلادی را با وضعیت قابل قبولی آغاز کردند، بورسهای ایران و چین با افت شاخص مواجه بودند و ریزش ۳.۵ و ۵.۸ درصدی داشتند. معیارهای موجود در کتابهای درسی سرمایهگذاری احتمالا زمان حاضر را بهترین زمان سرمایهگذاری در بورسهای ایران و چین اعلام کنند.
ریزش بالای بورس چین و ارزان بودن سهام شرکتهای چینی به گونهای است که بهنظر میرسد بورس این کشور اکنون در تاریکترین نقطه پیش از طلوع قرار دارد. در ایران نیز شاخص کل بورس در نقطهای است که در مردادماه سال ۱۳۹۹ قرار داشت، در حالی که نرخ ارز جهش بیش از دوبرابری داشته و از ۲۶هزار تومان به حدود ۵۵ هزار تومان رسیده است. نسبت قیمت به درآمد سهام نیز به حدی کاهش یافته که بهنظر میرسد تمامی ریسکها را پوشش داده باشد؛ اما همچنان سرمایهگذاران رغبتی برای ورود به این دو بازار نشان نمیدهند.
بهنظر میرسد بی اعتمادی به این بازارها بالاست، به اندازهای که مدیر سهام بازارهای نوظهور صندوق کارمیگناک (Carmignac) معتقد است کسی که اکنون وارد بازار چین شود «شجاع، با دانش بالا یا احمق» است. بررسیها نشان میدهد بی اعتمادی سرمایهگذاران به بازار و خطرات ژئوپلیتیک دو ریسک مشترک این دو بازار بوده اند. بی اعتمادی بنیادی سرمایهگذاران هر دو بازار در بیثباتی سیاستگذاریهای دولتهای ایران و چین ریشه دارد.
جنس خطرات ژئوپلیتیک برای این دو بازار، اما کاملا متفاوت است. در حالی که بازگشت ترامپ برای چین به منزله تعرفه گمرکی بالاتر و تحریم برخی کالاهاست، این اتفاق برای ایران به منزله تحریمهای شدیدتر و ریسک گسترش ناآرامیها در منطقه است.
یکی از دلایل افت شاخص SSE بورس چین، انتشار اخبار جدید در مورد شرکت اورگراند (Evergrande) بود. این شرکت که در حوزه مسکن فعالیت میکند، ناتوان از بازپرداخت بدهیهای خود، در دادگاه هنگ کنگ محکوم شد. این خبر موج جدیدی از ناامیدی از بازار مسکن چین و بی اعتمادی به سیاستهای دولتی برای حمایت از این بازار را به راه انداخت. موافقت دولت چین با این حکم دادگاه هنگکنگ به منزله از دست رفتن سرمایه باقی مانده برای سرمایهگذاران خارجی این سهم هاست.
همچنین بسیاری از سرمایهگذاران داخلی و خارجی نسبت به سیاستهای اجرایی دولت چین بی اعتمادند. به اعتقاد بسیاری از سرمایهگذاران، سیاستهای حمایتی دولت چین بسیار کوچکتر از آن هستند که بتوانند در وضعیت فعلی این بازار تغییری ایجاد کنند و زمان مناسب برای اجرای این سیاستها نیز از دست رفته است. با این حال، تلاش دولت چین برای بازگرداندن اعتماد سرمایهگذاران درخور ستایش است.
بهعنوان مثال، پس از آنکه دولت چین وعده تسهیل قوانین درخصوص شرکتهای حوزه بازیهای کامپیوتری را داد، طرحهایی برای محدود کردن هزینههای هر بازیکن (gamer) وضع شد که بلافاصله بازار را قرمزپوش کرد. پس از آن دولت چین این طرحها را از وبسایت رسمی سازمان مطبوعات و انتشارات حذف کرد و امیدها به منحل شدن این طرح را افزایش داد. این مساله موجب روی آوردن سرمایهگذاران به خرید سهام این صنعت و رشد مجدد شاخص آن شد.
در ایران، اما اعتماد سرمایهگذاران از دو جهت تخریب شده است. از جهتی با شاخص سازیها و دخالت دولت و شرکتهای حقوقی در فرآیند کشف قیمت بازار، اعتماد سرمایهگذاران به مکانیزم بازار از دست رفته و از سوی دیگر بی اعتمادی بنیادین سرمایهگذاران تحت تاثیر قرار گرفتن سود شرکتها از سیاستهای دولت در حال افزایش است.
افزایش نرخ خوراک پتروشیمیها و قیمتگذاری دستوری در حوزه خودرو از مثالهای بارز این تاثیرپذیریها است. از سوی دیگر، تصویب طرحهای افزایش نرخ بهره و تصویب قوانین ناگهانی و پرابهام عملا اعتماد سرمایهگذاران را سلب کرده است، به گونهای که از ابتدای سال جدید میلادی شاهد خروج حقیقیها از بازار سهام و قرمزپوشی این بازار بوده ایم.
چالش اساسی بازار سهام و اقتصاد چین احتمال روی کار آمدن مجدد ترامپ است. از آنجا که احتمال معرفی ترامپ به عنوان نامزد جمهوریخواهان برای انتخابات ریاستجمهوری ایالات متحده در ماه نوامبر بسیار بالاست، ریسک به قدرت رسیدن مجدد او بسیار زیاد است. بهنظر میرسد مساله قدرتگرفتن مجدد ترامپ برای چین حتی از چالش بین چین و تایوان نیز بسیار مهمتر باشد.
برای مثال، انتخابات اخیر تایوان که در سیزدهم ژانویه برگزار شد و اعلام استقلال مجدد رئیس جمهور آن اثر چندانی بر بورس چین نداشت، اما خبر پیروزی درونحزبی ترامپ در ایالت آیووا موجب ریزش ۲ درصدی سهام چین شد. با توجه به احتمال وضع تعرفههای بالا توسط ترامپ، سهام شرکتهای بینالمللی چینی که لینک قویای با آمریکا داشتند با بیشترین ریسک مواجه اند.
اما در ایران ریسکهای ژئوپلیتیک به شکل دیگری در جریان هستند. تنشهای اخیر منطقه و نبود چشم انداز مثبت برای پایان درگیریها اصلیترین چالشهای کنونی ژئوپلیتیک هستند. با توجه به روحیه ستیزه جویانه ترامپ، احتمالا این چالشها با به قدرت رسیدن او تشدید خواهند شد.
با بررسی شواهد، میتوان گفت روی کار آمدن ترامپ نه تنها آمریکا و اروپا که تمام دنیا را با چالشی عظیم مواجه خواهد کرد و حوادث اخیر پیش لرزههای آن محسوب میشوند.