وقتی صحبت از وقت گذارانی در تهران میشود یا به سراغ کافه و رستوران هایش میرویم و یا به سراغ برج و بوستانهایش، اما شاید کمتر کسی باور کند که چند کیلومتر آن طرفتر از پایتخت، فضاهای بکر جنگلی وجود دارد که میتوان چند ساعتی فارغ از آلودگیهای هوا و صوتی و ترافیک نفس گیر، نفسی هم تازه کرد.
به گزارش ایسنا، تهران را ابرشهر مینامند، شهری که چندین میلیون جمعیت ثابت و متغیر دارد و روزانه سیل خودروها و انسانها برای استفاده از امکانات به سویش سرازیر میشوند، اما در میان این شهر دود زده پرترافیک، مکانهای تاریخی، سایتهای تفریحی و... زیادی هم وجود دارد که میتوانند روزها گردشگران را محو تماشای خود کنند؛ اما شاید پذیرفتی نباشد که تنها چند کیلومتر آن طرفتر از این شهر همیشه پرترافیک؛ جاذبههای طبیعی بکری هم وجود دارد که شاید کمتر کسی از آن باخبر باشد.
در محله بازارک رباط کریم در استان تهران، دو یخدان قدیمی در فاصلهای نه چندان دور از هم قرار دارند. قدمت این یخدان ها به دوران قاجار باز می گردد و همواره تا ۳۰ سال پیش، یخ مورد استفاده ساکنین را تأمین می کرده اند. از آنها در گرمای تابستان استفاده می شد تا اهالی بتوانند یخ مصرفی شان را تولید و انبار کنند و از گرمای تابستان جان سالم به در ببرند. اما کم کم پس از فراگیر شدن امکانات و برق در منطقه، این دو یخدان مورد بی مهری قرار گرفته و به حال خود رها شدند. بطوریکه به مرور زمان سرپناهی برای افراد بی خانمان شدند و بدلیل عدم محافظت، فرسوده و تا حدودی تخریب شدند. البته از آنجا که هر دو یخدان دارای مالکیت خصوصی بودند، شهرداری پس از کوششهای فراوان موفق شد تا یکی از یخدان ها را خریداری و مرمت کند.
فرم این دو یخدان به صورت گنبدی و جنس آنها از خشت و چینه است. همانند دیگر یخدان های گنبدی، دارای پلان دایره ای شکل و ورودی کم ارتفاع هستند. این دو یخدان دیوار سایه انداز و استخر هم داشته اند؛ اما در حال حاضر تنها یک دیوار سایه انداز در کنارشان باقی مانده است و برای بازدید از این یخدانهای قدیمی میتوانید هر روز هفته و به صورت رایگان از این محل استفاده کنید که نزدیکترین ایستگاه راه آهن به این محل، ایستگاه رباط کریم و نزدیکترین ایستگاه اتوبوس- ایستگاه میدان غدیر است.
در منطقه رودبار قصران نزدیک شمیرانات روستای بزرگ آهار قرار دارد. طبیعت زیبا و خوش آب و هوای این روستا معمولاً آخر هفتهها و روزهای تعطیل تفرجگاه تهرانیها و گردشگرانی است که میخواهند یک روز خوش را در طبیعت سپری کنند. برای رسیدن به روستای آهار کافی است خودتان را به بزرگراه شهید بابایی رسانده و از جاده لشکرک به سمت جاده اوشان و فشم و از آنجا به روستای آهار بروید. چهره خاص و دیدنی آهار در ۴ فصل سال این امکان را فراهم میآورد تا هر زمان که هوس طبیعتگردی کردید بتوانید به این روستا سفر کنید. این روستا حیات خودش را مدیون رودخانه شکرآب است که با ۱۵ کیلومتر طول در مسیر خود درهها و کوهها، گیاهان و درختان را سیراب میکند. رودخانه «پیشکنک» هم از رودخانههای دیگر آهار است.
گشتوگذار در کوچهباغهای زیبای آهار از تفریحات لذتبخشی است که علاوه بر دیدن درختان آلبالو، گیلاس و سیب و لذت شنیدن صدای رودخانه، پس از ۲ ساعت پیادهروی هم شما را به «روستای شکرآب» میرساند. وقتی در امتداد روستای شکرآب حرکت کنید در میان باغهای این روستا گنبد امامزاده طاهر و زاهد (ع) را میبینید. بنای قدیمی امامزاده که به دوران قاجار برمیگردد معمولاً مکانی برای استراحت کوهنوردان و گردشگران است.
مسیر امامزاده را ادامه دهید به یک دوراهی میرسید. مسیر سمت راست به آبشار پرآب شکرآب که در درهای سرسبز قرار دارد میرسد و مسیر سمت چپ راهی برای صعود به قله توچال است. بیشتر افرادی که آهار را برای گشتوگذار انتخاب میکنند برای چیدن پونه، نعناع و بابونههای خودرو به این روستا سفر میکنند.
اگر اهل پیادهروی در مسیرهای سخت هستید میتوانید با یک ساعت حرکت به سمت شمال آهار به آتشگاه قصران برسید، آتشگاهی که قدمت آن به دوره ساسانی برمیگردد و تا سدهها بعد از ساسانیان همچنان روشن بود و محل عبادت ساکنان بهشمار میرفت. قصه جالب آتشگاه شنیدنی است و آنطور که اهالی میگویند این آتشگاه پناهگاه زوج عاشق جوانی بود که برای رسیدن به یکدیگر به این کوه پناه آوردند.
کوه قلعهدختر در ارتفاعات آهار که «آهار وش» هم شناخته میشود یکی دیگر از جاذبههای آهار است. طبیعتگردان حرفهای در مدت ۵ ساعت میتوانند خودشان را به آهار وش و قلعهدختر برسانند. در ارتفاعات قلعهدختر، بازماندهای از بنای باستانی آتشکده دوره ساسانی دیده میشود که قصر دختر یا قلعهدختر نام داشت. آنطور که «حسین کریمیان» محقق و پژوهشگر تاریخ میگوید قلعه دختر پرستشگاه ناهید، آناهیتا و فرشته آب بوده است.
علاوه بر پیادهروی لذتبخش در کوچههای باصفای آهار، دوچرخهسواری هم از تفریحات جالبی است که میتوانید در روستای آهار داشته باشید، پس پیشنهاد میکنیم وقتی به آهار سفر کردید یک دوچرخه با خود به همراه داشته باشید و لذت دوچرخهسواری در روستا را تجربه کنید.
فیروزکوه از شهرهای استان تهران است که در دامنه رشته کوه البرز قرار دارد و به دلیل ارتفاع هزار و ۹۳۰ متری از سطح دریا یکی از سردترین شهرهای کشور است. خانه تاریخی مزداران از دوره قاجار، تپههای باستانی سرتپه، قلعه لاجورد، سرخ قلعه روستای سرانزا که در دوره ساسانیان ساخته شده است و رباط شاهعباس امینآباد یادگار دوران صفویه و کاروانسرای گدوک که میگویند قتلگاه نادرشاه بوده، همگی از مکانهای تاریخی فیروزکوه هستند. اگر تاکنون به فیروزکوه سفر نکردهاید، با معرفی مکانهای دیدنی آن، شما را به یک مسافرت خاطرهانگیز میبریم.
«چشمه آب معدنی خمده» از مکانهای دیدنی فیروزکوه است که در ۵ کیلومتری جاده فیروزکوه و روستای زرین درشت قرار دارد. این چشمه یک استخر طبیعی است با آبی زلال که ورای جلوه زیبایش، از ویژگی درمانی برخوردار است و خیلی از شهروندان برای تسکین دردهای مفصلی، کلیوی و بیماریهای پوستی به اینجا میآیند.
همچنین روستای زیبای «لزور» در ۴۵ کیلومتری شمال غرب فیروزکوه قرار گرفته و دارای طبیعتی بکر، چشمنواز و بسیار با صفاست. وجود درختان سرسبز و باشکوه، رودخانههای خروشان و پر آب و همچنین آب و هوایی دلچسب و آسمانی صاف، این روستا را به یکی از بهترین دیدنیهای فیروزکوه تبدیل کرده است.
غارهای فیروزکوه جذابیتهای دیدنی پنهان این خطه به شمار میآیند. غار رودافشان، غار بورنیک، غار اسپهبد خورشید و غار زنگیان از غارهاییاند که در مسیر فیروزکوه میتوان دید. غار بورنیک هم طولانیترین غار استان تهران است که در دشت سرسبز بورنیک واقع شده است و برای رفتن به آن باید به روستای «هرانده» سفر کرد.
بعد از پارک خودرو در روستا و گذر از نیزارها و چمنزارها، آن وقت است که میتوان ورودی غار را در بالای کوه دید. ورود به غار نیاز به کوهنوردی نیم ساعته دارد. درون غار نگارههای زیبایی به چشم میخورد و دارای ۳ تالار پهناور است.
«غار رودافشان» هم مکان دیدنی دیگری است که در ۶۰ کیلومتری فیروزکوه قرار دارد. از زیباییهای این غار میتوان به تالار اصلی که پر از طاقدیس و ناودیس و همچنین تعدادی ایوان ساخته شده با سنگچین و خرده سفال، که نشانگر زندگی انسانهای کهن است، اشاره کرد.
یک دهلیز هم در رودافشان وجود دارد که با نام معبد آناهیتا شناخته میشود. این دهلیز ابتدای مسیر غار جای گرفته و دارای حوض آب و ستون میانی است. به همین دلیل نام «الهه آب» در اساطیر ایرانی، یعنی «آناهیتا» را روی آن گذاشتهاند.
بر اساس اطلاعاتی که ستاد گردشگری شهرداری تهران منتشر کرده «میشینه مرگ» نیر از دیگر جاذبههای گردشگری فیروزکوه است. اهالی، آن را به درهای پر از هیجان یا چهارمحال تهران میشناسند. دلیلش هم وجود پستی و بلندیهای زیادی است که برای رفتن به آن باید طی کرد، بهخصوص بالا رفتن از صخرهها که لذت را با ترس توأم میکند.
در مرز دو استان تهران و استان مازندران دشتی به نام «دشت لار» وجود دارد، دشت لار با نام دیگری شناخته میشود که به آن دشت شقایقهای وحشی نیز گفته میشود؛ زیرا که در فصل بهار، در دشت لار شقایقهای قرمز و گلهای متنوع میروید. مساحت دشت لار ۷۳ هکتار و ۵۰۰ مترمربع است که در سال ۱۳۵۴ به نام پارک ملی ثبت شد و جزو لیست مناطق حفاظت شده سازمان محیطزیست کشور ایران قرار گرفته است.
در دشت لار گیاهان متفاوتی میرویند، این گیاهان شامل انواع مختلفی از گیاهان دارویی و خوراکی هستند مانند؛ گون، خرگوشک، آویشن یا اوشم، شنگ، لواش، سیرک یا تلم، پیازک، قارچ وحشی، کاسنی، گلپر یا الرگ، شیرینبیان، باریجه، چای کوهی، بارهنگ و والک.
همچنین علاوه بر گیاهان دارویی و خوراکی مختلف، گلهای بسیار متنوع و زیبایی مانند؛ انواع گلهای زنبق وحشی بنفش و ارغوانی، زرد مرغک و شقایق در این دشت وجود دارد.
از مناظر دیدنی این دشت میتوان به سد لار و دریاچه لار، چشمانداز زیبای دماوند، آبشارها و رودها، کوهها و ارتفاعات زیبا اشاره کرد. به دلیل وجود کوهها و ارتفاعات متعدد، این دشت برای کوهنوردی بسیار مناسب است. از جمله کوههایی که بهعنوان چشماندازهای این دشت به شمار میروند «دیو آسیاب، یخ کمر، گل زرد، پهنک، زرشکی، کمردشت، نمک کوسر، سیاه چال، آرو برارو، اسب کلک و کافر راه و کبود هستند. همچنین قلههای مهرچال، آتشکده، ریزان، سیاه چال و ماز و در جبهه شمال شرقی آن کوههای خنسک و شاد کوه دیده میشوند.
آبیاری این دشت به واسطه آبهایی است که از دل کوههای دشت لار، رودهایی با آب زلال و گوارا جاری میشوند.
از رودهای این دشت نیز میتوان به لار، دیو آسیاب، سفید آب، ورارود، الرم، چهل بره، آب امام پهنک و آب سیاهچال اشاره کرد که یکی از معروفترین رودهای آن؛ رود لار است که سد لار روی آن احداث شده است.
سد لار در سال ۱۳۶۱ تأسیس شده است که بخشی از آب رود لار را برای مصارف آشامیدنی و کشاورزی به تهران منتقل میکنند و بخش دیگر آن در منطقه پلور به رود هراز منتقل میشود و از آب این سد برای تولید انرژی برق استفاده میشود. البته این سد جزو پارک ملی لار به شمار نمیرود.
شما میتوانید برای اقامت در این منطقه از اقامتگاههای عشایری یا کمپ و چادر زدن استفاده کنید. البته این نکته را در نظر داشته باشید که به دلیل تحت حفاظت بودن این منطقه، برای ایجاد کمپ لازم است با محیطبانی این منطقه هماهنگ کنید.
«روستای ایگل» در ۲۵ کیلومتری تهران و ۴ کیلومتری غرب اوشان از روستاهای شمیرانات قر دارد. برای رفتن به این روستا باید از بزرگراه ارتش یا لشکرک به سمت دوراهی لواسان فشم و میدان قائم بروید. امامزاده علی اکبر (ع) از نوادگان امام سجاد (ع) نخستین جایی است که وقتی وارد روستا میشوید توجهتان را جلب میکند. بنای امامزاده، تک اتاقی کوچک در انتهای کوچهای تنگ و باریک است که پنجرهای کوچک دارد.
آب روستای ایگل از چشمهای به نام «هرج جاری» در ارتفاعات غرب روستا تأمین میشود. این روستا معمولاً آخر هفتهها محل اتراق گردشگران و خانوادههاست. روستای ایگل بر خلاف بعضی از روستاهای شمیران تقریباً بافت روستایی خود را از دست داده و بیشتر خانههایش نمایی مدرن دارد. در قسمت جنوب غربی این روستا صخره سنگی قرار دارد که در قسمت پایینی آن یک غار یا راهروی زیرزمینی دستساز کشف شده است که نزد اهالی روستا به «قلعه کیقباد» یا «تخت کیقباد» شهرت دارد و کارشناسان میراث فرهنگی قطعات سفالهای متعلق به قرن ۸ یا ۹ را در آنجا یافته اند.
«آبشار ایگل» را باید یکی از جذابترین دیدنیهای تهران نامید که در دامنههای شمال شرق قله توچال و در روستای ایگل واقع شده و چشمانداز زیبایی از دامنه شمال توچال و گردنه لوپهنه دارآباد دارد. برای رفتن به سمت آبشار ایگل باید بدانید راه ماشین رو وجود ندارد و باید ماشینتان را بیرون روستا پارک کنید و در مسیر رودخانه به سمت ارتفاعات بروید، چون آبشار در منطقهای کوهستانی قرار دارد.
اگر خیابان اصلی روستا را تا انتها بروید به کوچهای میرسید که بر روی آن تابلوی کوچه آبشار نصب شده است، با عبور از این کوچه میتوانید خود را به انتهای روستا و ابتدای جاده خاکی و مسیر آبشار برسانید. اگر تا به حال به آبشار ایگل نرفتهاید، بهتر است با یک راه بلد به این مسیر بروید؛ در غیر این صورت میتوانید از اهالی و گردشگران در طول مسیر کمک بگیرید. در انتهای مسیر چند دقیقه مانده به آبشار راه با سنگهای بزرگ مسدود شده که یا باید از روی سنگها عبور کنید و یا سنگها را دور بزنید تا منظره زیبای آبشار را پیش روی خود مشاهده کنید.
روستای افجه را بسیاری از افراد با دشت هویج میشناسند، روستایی سرسبز با آب و هوایی خنک در لواسان که در شمال شرقی تهران قرار دارد. فاصله افجه تا نارمک نیم ساعت و تا لواسان ۵ کیلومتر است. برای رفتن به این روستا از بزرگراه شهید بابایی یا بزرگراه ارتش و جاده سوهانک باید عبور کنید. دلیل نامگذاری این روستا وجود آبشارها و جویبارهایی است که در گذشته در این روستا روان بودند. میگویند این روستا در ابتدا «ابچه» نامیده میشد که به مرور زمان به دلیل نوع گویش مردمان روستا به افجه تغییر کرد. افجه درختان گردوی زیادی دارد که اگر در تابستان به این روستا بروید گردوهای زیادی را میبینید که روی زمین افتادهاند.
حمام قدیمی روستا که به گفته اهالی یادگار دوره صفوی و سالهای اول قاجاریه هست از دیدنیهای افجه است، این حمام تا قبل از شیوع کرونا رونق داشت و مردم روستا از آن استفاده میکردند. داخل حمام طاق قدیمی این بنای تاریخی با کمی تغییرات دیده میشود، متأسفانه با ساختوسازها و تعمیراتی که در آن انجام شده است نمای اصلی آن تغییر کرده است. بافت قدیمی روستا معماری سنتی خود را حفظ کرده و قدم زدن در کوچه پس کوچههای روستا حس خوبی به آدم میدهد.
در محله چراغان روستا سقاخانه حضرت ابوالفضل (ع) در کنار مسجد قدیمی روستا قرار دارد. سقاخانهای قدیمی که معمولاً اهالی با توسل به آن حاجات خود را از خداوند میخواهند. در سمت شمال روستا میان باغی خرم، باقی مانده قصری را که از آن تنها بخشی از یک دیوار باقی مانده است، میبینید که در دوره قاجار ساخته شده بود و آنطور که میگویند به ناصرالدین شاه تعلق داشت. درخت ۴۰۰ ساله چنار روستا هم یکی دیگر از جاذبههای روستای افجه است؛ درختی که در گذشتهای نه چندان دور قصاب روستا تا قبل از مرگش در دل آن گوشت میفروخت. البته کاخ ناصرالدین شاه، حمام صفوی و درخت چنار قدیمیتر هم در این روستا وجود دارد، بقایای قلعه «ساکا» از روی سفالهایی که در اطرافش کشف شد، قدمت آن به قرن دوم و سوم دوره اسلامی میرسد.
دشت هویج معروفترین جاذبه روستای افجه است. این دشت که از آن با نام «دشته» نام برده میشود و محلیها به آن دشت گرچال (به معنای جایگاه آتش) هم میگویند؛ در بالا دست روستا و در ارتفاع ۲ هزار و ۴۰۰ متری از سطح دریا قرار دارد. روایت است در گذشتهای نه چندان دور در این دشت وسیع هویج کشت میشد به همین دلیل به دشت هویج معروف است، البته الان دیگر هویجی در این دشت کشت نمیشود.
آنطور که میگویند این دشت در زمان شاهان صفوی شکارگاهی پررونق بود که پادشاهان با طی مسیر به دریاچه و دشت لار میرسیدند. وجود کاروانسراهای صفوی در طول مسیر نشاندهنده صحت این روایت است. برای رفتن به دشت هویج به دلیل جاده خاکی و سنگلاخیاش باید پیادهروی کنید تا به این دشت خوش آب و هوا برسید.
فشم یکی از خوش آب و هواترین و خنکترین مناطق استان تهران است که در فاصله ۲۵ کیلومتری پایتخت قرار دارد. این خطه از توابع شمیران به شمار میآید و گذشته از طبیعت زیبا، مناظر بکر و خرمی دارد که در نوع خود بینظیر است. علاوه بر باغهای پرمیوه و سرسبزی که در جایجای آن واقع شده، میتوان گفت فشم از نقاط گردشگری چشم نوازی برخوردار است که هر هفته شهروندان بیشماری را از تهران روانه این محل میکند.
«آبشار لاوان» از بهترین مناظر و چشمنوازترین منطقه فشم است. برای رفتن به اینجا باید ۱۲ کیلومتر را به سمت شرق طی کرد. آبشار در دره لاوان واقع شده و کنارش یک قله قرار دارد. کسانی که همراه با تماشای آبشار، صعود به قله را تجربه کردهاند، دیگر تمایلی به کوهنوردی به دیگر قلههای البرز را ندارند.
مکان دیگری که ارزش رفتن به فشم را دارد، «آبشار یخی آبنیک» و «دره آهنگرک» است. آبشار یخی در انتهای دره آبنیک جا خوش کرده و محل مناسبی برای ورزشهای زمستانی مثل یخنوردی است. اینجا چشمهای وجود دارد که آب سفید و گوارای آن، زبانزد عام و خاص است. در کنار آبشار کوهها و درههای زیادی به چشم میخورد که هر ساله کوهنوردان برای ورزش و تفریح به آنجا میروند. در فصل بهار بسیاری از شهروندان برای چیدن والک یا تره کوهی و حتی قارچ خوراکی از محیط آبشار آبنیک بهره میبرند.
جای دیدنی دیگر فشم «دره آهنگرک» است که کوه آهنگرک و حاجیه آفتابکوه در آن قرار گرفته و طبیعت زیبایی دارد. دره آهنگرک پوشیده از مزارع و درختان سرسبز است و برای کسانی که قصد مسافرتهای طولانی را ندارند، بهترین گزینه به شمار میآید. برای رفتن به اینجا کافی است میدان فشم را به سمت شمشک ادامه دهید.
«دشت جانستون» منظره زیبای دیگری است که در فشم واقع شده و چشم نوازی منحصر به فرد دارد. این دشت در ارتفاع ۳ هزار متری در شمال آبنیک قرار دارد. برای تماشای آن نیاز به پیادهروی یک ساعته است. گذر از عرض رودخانه و مسیر صخرهای که شیب تندی دارد، اگرچه دشوار به نظر میآید، اما به لذت اتراق کردن در دشت جانستون میارزد.
بدون اغراق «تنگه واشی یا تنگه ساواشی» یکی از زیباترین تفرجگاههای ایران است که در ۱۷ کیلومتری شهر فیروزکوه قرار دارد. کسانی که قبلاً رفتن به آنجا را تجربه کردهاند از زیبایی کم نظیرش میگویند که نمونهاش را در کمتر جای ایران به چشم میبینیم. صخرههای سر به فلک کشیده با رودخانهای که در حصار آنها قرار گرفته، حس عجیبی را به گردشگران منتقل میکند؛ تلفیقی از هیجان و دلهره.
برای رفتن به تنگه واشی کافی است تهران را به مقصد فیروزکوه ترک کنید. بعد از گذشتن از بومهن و رودهن به جاده فیروزکوه میرسید. پس از ۲ کیلومتر رانندگی، یک جاده فرعی جلو راهتان سبز میشود. تابلویی که ابتدای جاده است، مسیر روستای جلیزجند را نشان میدهد. برای رفتن به تنگه واشی باید از دل روستا گذشت. پس از پشت سر گذاشتن دشتهای سرسبز و کوههای اطراف آن تابلویی که محدوده تنگه واشی را نشان میدهد به چشم میخورد. در آنجا محوطه بزرگی برای پارک خودروها وجود دارد. باید خودرو را پارک و برای رفتن به تنگه واشی باقی راه را پیاده گز کرد.
آب رودخانه به قدری سرد است که در گرمای طاقتفرسای تابستان هم به زحمت میتوان در آن گام نهاد. برای رسیدن به دشت سرسبزی که پشت صخرهها قرار گرفته، باید به دل آب زد و وارد رودخانه شد. بومیها برای عبور از رودخانه تعدادی اسب و قاطر مهیا کردهاند. بعد از عبور از تنگه اول و گذر از دشتی زیبا با گلهای رنگارنگ، حدود ۳ کیلومتر باید پیادهروی کرد تا به تنگه دوم رسید. در تنگه دوم نخستین چیزی که نظر گردشگران را جلب میکند دیوارهای سنگی است که از گوشه و کنار آن چشمههای آب زلال و خنک به سمت پایین روان است.
تنگه واشی علاوه بر زیبایی طبیعی، از چند اثر تاریخی هم برخوردار است. در اینجا کتیبهای خودنمایی میکند که به دستور فتحعلیشاه قاجار حکاکی شده است. بزرگترین نقش برجسته این کتیبهها، نقش شکارگاه با تصویر اسب و نیزه و شکارهای فتحعلیشاه است. در اطراف آن تصویر عباس میرزا، علیقلی میرزا، علینقی میرزا فرزندان او نیز حک شده است. این کتیبه قدمتی ۲۰۰ ساله دارد و ویژگی خاصش این است که در دل کوه حک شده و برای همین از بارش باران و تابش خورشید در امان مانده است.