فیلم «نبش قبر» (Exhuma) که برخی آن را بهترین فیلم کرهای سال نامیدهاند، یک اثر ترسناک ظریف و درخشان است که توانسته ترسهای عمیق را با پیچشهای داستانی گیرا و جذاب ترکیب کند.
به گزارش فرادید، سانگ دئوک (با بازی چوی مین سیک) یک رمّال کهنهکار است که در آیینها و مناسک شمنیستی و جادویی تخصص دارد. او با دریافت مبلغی بالا، قبول میکند که به فردی به اسم جی یونگ (با بازی کیم جائه چول) کمک کند. جی یونگ ادعا میکند خانوادهاش مدتهاست که به دلیل حضور ارواح بدخواهِ اجدادشان، برای زنده نگه داشتن فرزندان اول خود مشکل داشتهاند؛ این در حالی بوده که آنها در لسآنجلس و در فاصلۀ هزاران کیلومتر از روستای اجدادیشان در کره زندگی میکردهاند.
سانگ دئوک نتیجه میگیرد که احتمالا پدربزرگ آنها به صورت نامناسبی دفن شده و به همین خاطر است که دارد نوادگانش را آزار میدهد. اما وقتی او به سراغ قبر میرود با تعدادی جسد روباه مواجه میشود که به شکل ترسناکی اطراف قبر آویزان شدهاند. او با دیدن این صحنه در انجام مسئولیتی که به عهده گرفته دچار تردید میشود.
این مقدمۀ داستانی فیلم «نبش قبر» است؛ یک اثر معمایی و ترسناک که به گمان برخی از منتقدان بهترین فیلم کرهای سال ۲۰۲۴ تا به امروز بوده است؛ فیلمی که از لحاظ فروش در گیشه نیز پیشتاز سینمای کره در حال حاضر است.
این فیلم را جانگ جائه هیون ساخته است؛ کارگردانی که در سال ۲۰۱۵ فیلم معمایی و نسبتا سادۀ «کشیشها» را ساخت و در سال ۲۰۱۹ فیلم معمایی و بسیار پیچیدۀ «سواها؛ انگشت ششم» را کارگردانی کرد. به نظر میرسد که او با فیلم «نبش قبر» به یک حد وسط کامل و درجهیک دست پیدا کرده است؛ در این فیلم خطرها و ماموریتها سرراست و ساده و معماها جذاب و گیرا هستند؛ در پس هر صحنۀ سادهای نیز انگار یک وحشت خزنده مانند یک مار ترسناک کمین کرده است.
شخصیت سانگ دئوک کاملا متقاعدکننده و جذاب از کار درآمده است. چیزی که او را وادار میکند تا مشکل سرزمین نفرین شده را یکبار برای همیشه حل کند، احساس مسئولیت اوست که فکر میکند شمنهای نسلهای گذشته آنطور که باید مشکل را حل نکردند.
یکی از جذابیتهای «نبش قبر» این است که یک جور ترکیب دلپذیر و متناسب از شخصیتها و زندگیهای دنیای مدرن با حال و هوا و فضای سنتها و جادوها برقرار کرده است. در یکی از صحنههای فیلم سانگ دئوک توضیح قانعکنندهای ارائه میدهد دربارۀ اینکه چگونه کار او به عنوان رمال با کار دخترش به عنوان مهندس هوافضا تفاوت چندانی ندارد!
«نبش قبر» دارای برخی پیچشهای داستانی فوقالعاده است که با وجود اینکه غافلگیرکننده و غیرمنتظره هستند، اما در عین حال کاملا قابل قبول و قانعکننده از کار درآمدهاند. علاوه بر این، هر چیزی در این فیلم اصیل و واقعی به نظر میرسد، بهویژه ارواح سرگردانش که به نظر میرسد نوعی تمثیل از تاریکیها و مصیبتهای گذشتۀ کره هستند.
اما آنچه که شاید مهمتر از هر چیزدیگری باشد این است که «نبش قبر» شما را میترساند؛ ترسهای ظریف و خزندۀ زیادی در این فیلم وجود دارد؛ از صحنه یک تماس تلفنی گرفته تا سکانس قصابی خوکها. با این حال کارگردان حتی از وارد کردن یک رنگ و بوی طنزآمیز به فیلم نیز پروایی نداشته است؛ در مجموع «نبش قبر» از همان نوع معجونهای دلپذیری است که دنیای فیلم و سریال کرۀ جنوبی را به یک صنعت موفق و بینالمللی تبدیل کردهاند.