گریتنس دانشیار مدعو مرکز مطالعات قدرت زمینی چین و کاردون پژوهشگر ارشد مطالعات چین، در مقاله «بازی با هر دوطرف رقابت چین و آمریکا»، به بررسی کنشگری چین و ایالاتمتحده در عرصه تامین امنیت کشورهای دیگر پرداختهاند.
به گزارش فرهیختگان، شینا چستنات گریتنس دانشیار مدعو مرکز مطالعات قدرت زمینی چین در کالج جنگ ارتش آمریکا و آیزاک کاردون پژوهشگر ارشد مطالعات چین در اندیشکده کارنگی ضمن توجه به مقاله منتشر شده در وبسایت فارنافرز، با طرح این مشاهده که تمرکز واشنگتن بر امنیت خارجی کشورها و تامین امنیت نظامی منطقهای آنهاست، اما پکن ابزارهای لازم برای مبارزه با بینظمی اجتماعی و مخالفتهای سیاسی را در اختیار دولتها قرار میدهد، به شکلگیری پدیده جدیدی پرداختهاند که در آن کشورها- برخلاف دوران جنگ سرد که به بلوکهای امنیتی متصلب تعلق داشته و مسکو واشنگتن امنیت یک گروه از کشورها را تامین میکردند- برای تامین امنیت خارجی به آمریکا تکیه دارند و امنیت داخلی خود را نیز با کمک چین فراهم میآورند.
ممکن است برای یک کشور همکاری امنیتی با دو قدرت بزرگ که مستقیما درحال رقابت با یکدیگرند، خطرناک بهنظر برسد. اگر کشور مذکور یک قدرت بزرگ کمکهای امنیتی قابلاعتمادی دریافت کند، بررسی همکاری با قدرت دیگر میتواند روابط موجود را بهخطر بیندازد. بااینحال بسیاری از کشورها بهجای انتخاب تنها یکی از این دو، دست نیاز بهسوی هر دو کشور ایالاتمتحده و چین دراز کردهاند؛ امری که تاکنون واشنگتن و پکن هم آن را مشروع دانستهاند.
وزارت دفاع معمولا تلاشهای امنیتی بینالمللی ایالاتمتحده را بهپیش میراند. این نهاد با وزارتخانههای دفاع و نیروهای مسلح دیگر کشورها همکاری میکند و از این روابط برای قدرتافکنی نظامی ایالاتمتحده در مناطق اولویتدار استفاده میکند، البته اجرای قانون و همکاریهای اطلاعاتی در مشارکتهای امنیتی ایالاتمتحده نقش دارند، اما تمرکز بر تهدیدهای خارجی، مانند تروریستهای فراملی است.
آژانسهای امنیت داخلی چین کانالهای همکاری دوجانبهاش را با تمرکز بر ثبات داخلی و کنترل سیاسی ایجاد کردهاند. البته در همکاریهای امنیتی ایالات متحده و چین با شرکای خارجی خود همپوشانی نیز وجود دارد. پکن در مبادلات سنتی نظامی، فروش تسلیحات و شرکت در تمرینات نظامی مشترک و امور آموزشی با کشورهایی مانند بنگلادش، کامبوج، ایران، میانمار و روسیه همکاری دارد. چین هم مانند ایالاتمتحده دیپلماسی دریایی منظمی را برای اظهار حضور نظامی و تواناییهای خود انجام میدهد. اما این همپوشانی قطعه کوچکی از یک تصویر بزرگتر است که در آن ایالاتمتحده و چین تحت پارادایمهای امنیتی کاملا متفاوتی عمل میکنند.
ایالاتمتحده بر امنیت منطقهای، توسعه و استقرار قدرت نظامی برای کمک به شرکای خود برای ایجاد موازنه، بازدارندگی و مبارزه با تهدیدهای خارجی مانند تجاوز روسیه به اوکراین و پیشبرد قابلیتهای هستهای و متعارف نظامی پیونگیانگ در شبهجزیره کره متمرکز است.
بااینحال مفهوم امنیت ملی شی جین پینگ، رهبر چین مبتنیبر «امنیت سیاسی» است، حفاظت از نظام سوسیالیستی، رهبری حزب کمونیست و شخص شی. برای او امنیت به چیزی نیاز دارد که آن را رویکردی «جامع» میخواند و اولویت را به تهدیدهای داخلی و امنیت رژیم میدهد.
قدرتهای متوسط و کوچک زیرک میتوانند از این رقابت امنیتی نابرابر ایالاتمتحده و چین استفاده کنند. تا زمانی که هر دو این قدرتهای بزرگ، کالاهای امنیتی خود را بدون درخواست ترتیبات انحصاری ارائه کنند، کشورهای ثالث میتوانند از مزایای آن بهره ببرند. مجارستان یک مورد گویاست. سیاست چینِ این کشور مدتهاست که از سیاست شرکای اروپایی آن متفاوت است.
اوربان ممکن است در بهرخ کشیدن روابط امنیتی دوگانه مجارستان از بسیاری از رهبران جهان بیپرواتر باشد، اما مجارستان تنها کشوری نیست که همزمان مقصد توجه و منابع آمریکایی و چینی هم بهشمار میرود. ویتنام هم اینگونه است.
هانوی و واشنگتن بهطور پیوسته همکاریهای امنیتی خود را در دهه گذشته در پاسخ مستقیم به تهدیدات امنیتی چین در همسایگی ویتنام افزایش دادهاند. بهدلیل اختلافات ویتنام با چین در دریای چین جنوبی، همکاری دفاعی ایالاتمتحده و ویتنام در حوزه دریایی بهشدت توسعهیافته است. ویتنام در سالهای اخیر به یک پهلوگاه مکرر برای ناوهای هواپیمابر ایالاتمتحده که در منطقه فعالیت میکنند، تبدیل شده است. سایر کشورها نیز در دریافت کمکهای امنیتی از سوی دو قدرت رقیب نکات مثبتی را میبینند.
عقل متعارف اینگونه حکم میکند که کشورها نمیخواهند بین ایالاتمتحده و چین دست به انتخاب بزنند، زیرا ایالاتمتحده امنیت را تامین میکند، چین رفاه اقتصادی را فراهم میکند و هیچ کشوری قصد چشمپوشی از یکی بهنفع دیگری را ندارد، اما امروزه چنین تفکیکی وجود ندارد.
پکن رویکرد کنونی واشنگتن را که بر بیرون متمرکز شده است، برای رسیدگی به چالشهای امنیتی داخلی و غیرسنتی که امروزه بسیاری از کشورها با آن مواجه هستند، ناکافی نشان میدهد و راهحلهای جایگزین را تحتعنوان «ابتکار امنیت جهانی» خود بهعنوان راهی برای جبران این کمبود ارائه میدهد.
ابتکارات همکاری امنیتی ایالاتمتحده و چین میتواند بر اثر تلاقی، رقابت بین دو کشور را تشدید کند. استراتژیستهایی که استدلال میکنند وابستگی متقابل اقتصادی بین ایالاتمتحده و چین از شدت رقابت آنها در مقایسه با دوران جنگ سرد خواهد کاست، تفاوت اساسی بین روابط امنیتی امروزی و بلوکهای امنیتی قرن بیستم را نادیده میگیرند. از آنجا که واشنگتن و پکن بهطور فزایندهای کالاهای امنیتی را در اختیار شرکای یکسانی قرار میدهند، منافع آنها ممکن است در سطح محلی با یکدیگر تضاد پیدا کند.
درنهایت، ایالاتمتحده باید تصمیم بگیرد که کجا و چگونه رقابت و مشارکتهای خود را بهگونهای ایجاد کند که هم امنیت بینالمللی را تثبیت کرده و هم از دموکراسی و حقوق بشر محافظت کند. البته این شکل از رقابت جهانی تا مدتها تداوم خواهد داشت.