bato-adv
کد خبر: ۷۲۸۷۳۲

اسرائیل؛ اسم رمز سکوت تاریخی اعراب!

اسرائیل؛ اسم رمز سکوت تاریخی اعراب!
سعودی‌ها کمتر از اماراتی‌ها متقاعد شده اند که اسرائیل نقش مهمی در خاورمیانه جدید دارد. اما همانطور که مذاکرات عادی سازی که سال گذشته آغاز شد نشان داد، ریاض مایل است اسرائیل را به عنوان بخشی از یک توافق گسترده‌تر با ایالات متحده به رسمیت بشناسد، رخدادی که یک دهه پیش غیرقابل تصور بود.
تاریخ انتشار: ۰۹:۰۵ - ۰۵ ارديبهشت ۱۴۰۳

هم صدایی گروهی از کشورهای عربی با اسرائیل در جریان پاسخ تند تهران به تل آویو زمینه ساز گمانه زنی‌های بسیاری شده، گروهی با اشاره به جنگ ویرانگر اسرائیل در نواز غزه، این سوال را مطرح می‌کنند که چرا اعراب کماکان و فارغ از شعارهایشان کنار تل آویو قرار دارند؟

به گزارش اقتصادنیوز، از منظر بسیاری از تحلیلگران، هم صدایی و مشارکت اردن جهت رهگیری پهپادها و موشک‌های ایران در جریان پاسخ تهران به تل آویو غافلگیرکننده بود. در حالی که (رژیم) اسرائیل و اردن روابط دیپلماتیک ۳۰ساله دارند، صلح بین دو بازیگر حتی در بهترین زمان‌ها سرد بوده و از زمان شروع جنگ در غزه روابط دو بازیگر یخ زده است. با این حال آنگونه که فارین پالسی مدعی است، اردن تنها کشور عربی نبود که در آن شب به با اسرائیل هم صدا شد. براساس گزارش‌های ادعایی نیروی هوایی سلطنتی عربستان نیز موشک‌های ایرانی را که در حریم هوایی این کشور پرواز می‌کردند رهگیری کرد، این در حالی است که وال استریت ژورنال مدعی است، ریاض و ابوظبی اطلاعات مهمی را در این باره در اختیار اسرائیل قرار دادند.

چرایی سکوت بازیگران عرب

فارین پالسیدر این باره مدعی است، درباره چرایی هم صدایی کشورهای عربی و اسرائیل، دلایل متفاوتی وجود دارد، نخست، اگر عملیات ایران با تلفات جانی یا ویرانی قابل توجهی به پایان می‌رسید، (رژیم) اسرائیل ممکن بود پاسخ دهد؛ پاسخی که احتمالا خطر وقوع جنگ تمام عیار را افزایش می‌داد. دلیل دوم براین مبنا قابل تبیین است که بسیاری از کشورهای عربی نسبت به نفوذ و قدرت ایران در عراق، سوریه، لبنان و یمن نگران هستند.

علاوه بر این ها، (رژیم) اسرائیل برای قدرت‌های عربی میانه‌رو به یک شریک اقتصادی کلیدی تبدیل شده– در واقع، برای اردن و مصر، اسرائیل یک راه نجات اقتصادی است. این گزاره تا حد زیادی توضیح می‌دهد که چرا شش ماه پس از جنگ در غزه، اردن، عربستان سعودی و امارات تقریباً هیچ اقدام مشخصی علیه (رژیم) اسرائیل انجام نداده اند. وقتی ترکیه پا را فراتر نهاد و ۹ آوریل اعلام کرد که صادرات بخش وسعی از کالا‌ها به اسرائیل را ممنوع می‌کند، هیچ کشور عربی از الگوی آنکارا پیروی نکرد.

از میان این گروه از کشورها، اردن بیش از همه به اسرائیل متکی است - نه برای تجارت معمولی برون مرزی یا برای سرمایه‌گذاری (که هر دو ناچیز هستند) بلکه برای آب و انرژی ضروری. اردن یکی از کم آب‌ترین کشورهای جهان است که سالانه تنها ۹۵۰ میلیون متر مکعب برای تامین تقاضای حدود ۱.۴ میلیارد متر مکعب در اختیار دارد. بر اساس توافقنامه صلح ۱۹۹۴، اردن حق خرید ۵۰ میلیون متر مکعب آب در سال از سرزمین‌های اشغالی را داشت.

این میزان با افزایش جمعیت اردن دو برابر شده و (رژیم) اسرائیل آنقدر ظرفیت نمک‌زدایی را توسعه داده که آب شیرین برای صرفه جویی در اختیار دارد. طبیعتا هر اندازه جمعیت اردن بیشتر شود، نیازش در این باره به اسرائیل افزایش خواهد یافت؛ به بیانی دیگر، اگر قرارداد مبادله آب بیشتر اسرائیل با انرژی خورشیدی از اردن انجام شود، امان واردات ۲۰۰ میلیون متر مکعب اضافی را آغاز خواهد کرد.

وقتی اولویت‌ها تغییر می‌کند!

اردن فاقد منابع انرژی داخلی است و برای دسترسی به انرژی الکتریکی و صنایع شیمیایی به واردات گاز طبیعی (رژیم) اسرائیل متکی است. گاز بیش از ۷۰ درصد تولید برق در اردن را تشکیل می‌دهد و تقریباً تمام این میزان را از میدان لویاتان (رژیم) اسرائیل تامین می‌کند. مصر نیز به گاز اسرائیل نیاز دارد زیرا ذخایر داخلی این بازیگر سریعتر از یافتن منابع جدید در حال اتمام است و میدان غول پیکرش با مشکلات فنی روبرو هستند. اسرائیل پس از شروع جنگ در غزه صادرات خود را برای مدت کوتاهی کاهش داد، از همان زمان، مصر مجبور شد خاموشی‌های برق را دوبرابر کند و به دو ساعت در روز برساند و گاز طبیعی مایع (LNG) وارد کند.

تقاضای مصر برای گاز (رژیم) اسرائیل فراتر از نیازهای داخلی است. قاهره با ذخایر بسیار محدود خود، دیگر نمی‌تواند گاز خود را به عنوان LNG به اروپا صادر کند. این امر نه تنها باعث شده که مصر به شدت به ارز نیاز داشته باشد، بلکه نقش این کشور به عنوان مرکز هاب گازی نوظهور شرق مدیترانه که شامل اسرائیل می‌شود و احتمالاً روزی قبرس را نیز دربرمی گیرد، تضمین خواهد کرد.

امارات به واسطه دلایل زیادی روابط خود را با (رژیم) اسرائیل حفظ کرده است. تجارت و سرمایه گذاری، تقویت نقش امارات به عنوان مرکز لجستیکی جهانی، استفاده از قدرت فن آوری پیشرفته اسرائیل برای ایجاد صنعت فناوری، و شراکت برای حل تهدید بخشی از گزاره‌هایی است که زمینه ساز هم صدایی دو بازیگر شده است. به واسطه تغییرات اقلیمی در منطقه از زمان توافق آبراهام در سال ۲۰۲۰، امارات متحده عربی نیز به عنوان یکی از خریداران عمده تسلیحات اسرائیل ظاهر شده است. صادرات تسلیحات اسرائیل به کشورهای امضاکننده پیمان ابراهیم از صفر در آن سال به ۲.۹ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۲ افزایش یافت.

در حوزه دلار، روابط اقتصادی (رژیم) اسرائیل و امارات متحده عربی برای هر طرفین نسبتاً اندک است. اما نشان دهنده بخشی از تلاش‌های دو بازیگر برای تغییر شکل خاورمیانه با تمرکز بر اقتصاد و توسعه است. امارات، قطر و بحرین اقتصاد را در اولویت‌های خود قرار داده‌اند و محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی، با ارائه طرح چشم‌انداز ۲۰۳۰ از آن‌ها پیروی می‌کند تا پادشاهی را از اقتصاد نفتی به مرکز فناوری، مالی و گردشگری تبدیل کند.

چالش اعراب

به ادعای فارین پالسی، سعودی‌ها کمتر از اماراتی‌ها متقاعد شده‌اند که (رژیم) اسرائیل نقش مهمی در خاورمیانه جدید دارد. اما همانطور که مذاکرات عادی‌سازی که سال گذشته آغاز شد نشان داد، ریاض مایل است اسرائیل را به عنوان بخشی از یک توافق گسترده‌تر با ایالات متحده به رسمیت بشناسد، رخدادی که یک دهه پیش غیرقابل تصور بود.

در حالی که جنگ غزه مذاکرات را مختل کرده و قیمتی را که سعودی‌ها از اسرائیل در مورد مسئله فلسطین می‌خواهند افزایش داده، ریاض نشان داده است که همچنان مایل به حرکت به جلو است. الزامات اقتصادی که این روابط را هدایت کرده‌اند با بادهای مخالف قدرتمندی روبرو هستند. حتی قبل از جنگ در غزه، افکار عمومی حتی در میان شرکای اسرائیل به شدت با این بازیگر دشمنی داشتند. بر اساس نظرسنجی انجام شده توسط موسسه واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک، یک سال پیش، تنها ۱۵ درصد از اردنی‌ها گفتند که اگر به اقتصاد کشورشان کمک کنند، از معاملات تجاری با اسرائیل حمایت خواهند کرد.

با وجود اینکه کشورشان بدون گاز و آب اسراییل با چالش‌های بسیاری دست و پنجه نرم خواهد کرد، مردم عادی اردن اغلب خواستار قطع روابط با اسرائیل و لغو قراردادهای واردات هستند. اردن تحت فشار شدید افکار عمومی پس از شروع جنگ در غزه، نوامبر گذشته قرارداد آب در برابر انرژی با اسرائیل را لغو کرد (اگرچه از آن زمان تاکنون بی‌سر و صدا به دنبال احیای مجدد آن بوده است).

یک سال پیش در مصر و عربستان سعودی، حدود ۳۸ درصد از پاسخ دهندگان در نظرسنجی ایده تجارت با اسرائیل را پذیرفتند. اما حالا زمانی که موسسه واشنگتن از سعودی‌ها پرسید که آیا باید به آن‌ها اجازه داده شود «ارتباطات تجاری یا ورزشی با اسرائیلی‌ها داشته باشند»، فقط ۱۷ درصد پاسخ مثبت دادند که در مقایسه با ۴۲ درصد در تابستان ۲۰۲۲ کاهش داشت. در این شرایط، جای تعجب نیست که تجارتی که کشورهای عربی با اسرائیل انجام می‌دهند، یک امر نخبگانی است که به معاملات بین دولت و شرکت‌های بزرگ وابسته محدود می‌شود.

البته امارات متحده عربی تا حدودی از این قاعده مستثنی بوده است. به بیانی بهتر مدیران و گردشگران اسرائیلی به این کشور حاشیه خلیج فارس هجوم آوردند و شرکت‌ها در حال امضای قراردادهای سرمایه‌گذاری و مشارکت بودند. شرکت مبادله پترولیوم ابوظبی ۲۲ درصد از سهام میدان گازی تامار اسرائیل را در اختیار گرفت و بسیاری از قراردادهای سرمایه‌گذاری دیگر پذیرفته شدند.

توافقنامه مشارکت اقتصادی جامع یک سال پیش اجرایی شد و در سال ۲۰۲۳، تجارت دو طرفه به ۳ میلیارد دلار رسید که در مقایسه با ۱۹۰ میلیون دلار در سال ۲۰۲۰ افزایش یافت. با این حال، حتی در آن بازه زمانی، نظرسنجی موسسه واشنگتن نشان داد که تنها ۴۵ درصد از اماراتی‌ها فکر می‌کنند تجارت با اسرائیل «قابل قبول» است.

bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین