«بدیهی است که رئیسجمهور سابق در حالی که دو مرتبه از سوی شورای نگهبان در انتخابات ریاست جمهوری احراز صلاحیت شده و در چهارچوب قوانین، در انتخابات حضور یافته، نمیتواند سازکاری را که خود بواسطه آن به قدرت رسیده به کلی فاقد صلاحیت بداند. روحانی باید به این سؤال پاسخ دهد که چرا زمانی که توسط شورای نگهبان تأیید میشد خبری از نفی سازکار نظارت استصوابی نبود.»
روزنامه دولتی ایران در مطلبی به انتقاد از پاسخ روحانی به شورای نگهبان پرداخت.
این روزنامه نوشت: با بسته شدن پرونده انتخابات اخیر، حجتالاسلام حسن روحانی که برای کاندیداتوری در ششمین دوره انتخابات مجلس خبرگان رهبری از سوی شورای نگهبان ردصلاحیت شده بود، با انتشار نامه مفصلی خطاب به مردم، از دلایل ردصلاحیت خود توسط این شورا صحبت به میان آورده و به همین بهانه، موضوعاتی را مطرح کرده که از جنبههای مختلف سیاسی، گفتمانی و قانونی جای تأمل و بررسی دارد.
این نامه به ناگاه عصر دیروز در اقدامی مشابه، به تیتر یک رسانههایی چون صدای امریکا، بیبیسی انگلیس و رادیو فردا بدل شد.
انتقادات تند روحانی به روند بررسی صلاحیتها و البته ساختار و نحوه عملکرد شورای نگهبان در حالی مطرح شده است که او به لطف تأیید توسط همین نهاد قانونی، توانست به مدت ۸ سال بر صندلی ریاست جمهوری تکیه بزند. بدیهی است که رئیسجمهور سابق در حالی که دو مرتبه از سوی شورای نگهبان در انتخابات ریاست جمهوری احراز صلاحیت شده و در چهارچوب قوانین، در انتخابات حضور یافته، نمیتواند سازکاری را که خود بواسطه آن به قدرت رسیده به کلی فاقد صلاحیت بداند. روحانی باید به این سؤال پاسخ دهد که چرا زمانی که توسط شورای نگهبان تأیید میشد خبری از نفی سازکار نظارت استصوابی نبود و حالا که او پس از عیان شدن کارنامه و عملکردش، آن هم در انتخابات دیگری آرای فقهای این شورا را به دست نیاورده، به نفی قانون میپردازد؟
جدای از این موضوع، متهم کردن فقهای شورای نگهبان به تعارض منافع نیز نشان میدهد که حسن روحانی بهرغم ادعاهایش، حتی از بدیهیات قانونی در این باره اطلاع دقیقی ندارد. چنانچه مطابق تبصره ۴ ماده ۸ قانون انتخابات مجلس خبرگان، اگر عضوی از اعضای شورای نگهبان یا هیأت مرکزی نظارت، نامزد نمایندگی مجلس خبرگان شود، نمیتواند نسبت به انتخابات استانی که از آنجا نامزد شده، نظارت و اتخاذ تصمیم کند.
ادعای تجربه سیاسی و امنیتی و دیپلماتیک اما از دیگر قیاسهای معالفارقی بود که روحانی در این بخش از نامهاش مطرح کرده است. با اینحال بررسی صلاحیت کاندیداها آن هم برای شرکت در انتخابات خبرگان رهبری، بیش از آنکه نیاز به تجربه سیاسی و دیپلماتیک داشته باشد، نیازمند تجارب فقهی و عقلی در بررسی صلاحیت علمی، تهذیبی و سنجش اشتهار کاندیداها در زمینههایی چون دیانت و وثوق دارد.
بخش بعدی نامه روحانی، به برجام اختصاص داده شده است. او مهمترین هدف برجام را گذار از تحریم دانسته و تأکید کرده که دولت با وجود ظهور رئیسجمهور نامتعارف در امریکا، با حفظ برجام این فرصت را برای دولت بعدی امریکا و ایران فراهم کرد که راه احیای برجام و عبور از تحریم باز باشد. روحانی نوشته است: «حتی دولت موجود که هویت خود را در نفی دولت قبل میداند، نه توان خروج از برجام را دارد و نه اراده احیای آن را.»
این دفاع روحانی از برجام و سیاست خارجی دولت قبل نیز درحالی است که مشخصاً با خروج ترامپ از برجام، دستگاه دیپلماسی روحانی هم با بنبست مواجه شد. چه آنکه پس از روی کار آمدن بایدن نیز تلاشهای دولت سابق برای ارسال سیگنالهای مذاکره به دولت جدید امریکا هم راه به جایی نبرد.
مخلص نامه روحانی این است که شورای نگهبان بهخاطر ترس از پیروزی او در انتخابات، صلاحیتش را رد کرده است. در حالی که مردم ایران در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ و بهرغم حضور عبدالناصر همتی و محسن مهرعلیزاده به عنوان نمایندگان تفکر روحانی و اصلاحطلبان، رأی به تغییر وضع موجود دادند.
عمروعاص پیش شما باید شاکردی میکرد
اگر با دقت خوانده بودی نوشته بود که به امید رای نیاوردن بهش صلاحیت داده بودند.و حالا که برخلاف انتظار انها رای اورده و رئیس جمهور شده و بی قانونی ها را از نزدیک خودش دیده، اعتراضشو کرده و به مذاق اقایان و شما خوش نیامده است. با این دقت وای به حال نشریه ای که تو مدیر مسئولش باشی و نباید بیشتر از این انتظار داشت که فقط برای شیشه پاک کردن و یا برای اثاث کشی منزل کیلویی نخرند.