November 21 2024 - پنجشنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۳
- RSS
- |
- قیمت خودرو
- |
- عضویت در خبرنامه
- |
- پیوندها و آگهی ها
- |
- آرشیو
- |
- تماس با ما
- |
- درباره ما
- |
- تبلیغات
- |
- استخدام
فرارو- ویدئویی ببینید از لحظه باورنکردنی که یک پلنگ کمین کرده از ناکجاآباد بیرون میآید و با حمله به گروهی از بابونها یکی از آنها را شکار کرد.
به گزارش فرارو، سولومون اندولو یک محیط بان باتجربه سافاری، از این صحنه باورنکردنی حیات وحش فیلمبرداری کرده است.
وی میگوید: من و میهمانانم در حال حرکت بودیم و موفق شدیم یک پلنگ را پیدا کنیم. اطراف ما بسیار آرام بود، که به خودی خود یک منظره فوق العاده است.
ما میخواستیم از چیزی که پیدا کردهایم بهترین استفاده را ببریم، هر زمانی که با یک گربه بزرگ بگذرانید فقط خاص است. بنابراین، ماشین را خاموش کردیم و از حضور پلنگ لذت بردیم.
بعد از گذراندن مدتی، صدایی از دور شنیدیم. چیزی داشت به سمت ما میآمد. من به سرعت متوجه شدم که آنها بابون هستند، و پلنگ نیز همینطور، تقریباً بلافاصله به مخفی کاری تبدیل شد و کمینی برپا کرد!
موقعیت خودرو را تغییر دادم تا جایی برای آنچه میدانستیم در شرف وقوع است باز کنم. تنها کاری که میتوانستیم انجام دهیم این بود که صبر کنیم.
پلنگها عاشق صید بابون هستند و معمولاً اندازه آنها بسیار بزرگتر است که شکار اولیه را آسان میکند. با این حال، یک بابون میتواند بیش از ۵۰ عضو خانواده داشته باشد و بدون عنصر غافلگیری، میتواند یک وعده غذایی فوق العاده خطرناک باشد.
وقتی این پلنگ متوجه نزدیک شدن بابونها شد، پنهان شد و صبورانه منتظر فرصت عالی بود. خانواده بابونها که کاملاً از خطر بی خبر بودند دوان دوان وارد شدند.
بابونها یکی یکی از جاده درست جلوی کمین گذشتند. پلنگ حساب عمل کرد، بدون اینکه صدایی در بیاورد به چند بابون اول اجازه عبور داد و آن وقت بود که هدف خود را پیدا کرد!
پلنگ مثل موشک بیرون آمد. بابون نگونبخت فوراً واکنش نشان داد، اما کافی نبود. پلنگ هجوم آورد و با بابون با قدرت برخورد کرد. مبارزه کوتاه بود. در عرض چند لحظه، بابون از بین رفت.
رهبر بابونها به دنبال پلنگ دوید و بابونهای دیگر نیز به دنبال آن رفتند. شاید از روی ناآگاهی؛ تلاش ناامیدانهای برای نجات دوست از بین رفته خود، یا شاید این فقط یک تصمیم چند ثانیهای برای انتقام بود.
در هر صورت، بابونها به سمت پلنگ هجوم آوردند و وقتی به پلنگ رسیدند، آن را محاصره کردند. هرج و مرج فوران کرد و پلنگ را مجبور کرد که طعمه خود را رها کند و از خود دفاع کند. متأسفانه برای بابونها، تلاش آنها بینتیجه بود. آنها نتوانستند به دوست کشته شده خود کمک کنند و پلنگ دقیقاً میدانست که به کجا برگردد و غذای خود را پس از رفتن بابونها مطالبه کند.