«حمایتهای اخیر رهبر معظم انقلاب از دولت جدید مانند حمایتهایی که از همه دولتها داشتند، در کنار رویکرد سازنده رئیس جمهور جدید، میتواند یک سرآغاز جدید باشد؛ بنابراین به نظر میرسد، نشانههای مثبتی از هر دو سو برای تحقق تشکیل یک دولت اجماع ملی حول محور همه ظرفیتهای کشور دیده میشود که میتواند امید در جامعه و کارآمدی در اداره کشور را تقویت کند.»
روزنامه خراسان در مطلبی معتقد است که نشانه های مثبتی برای تشکیل یک دولت اجماع ملی دیده می شود.
این روزنامه نوشت: حمایتهای اخیر رهبر معظم انقلاب از دولت جدید مانند حمایتهایی که از همه دولتها داشتند، در کنار رویکرد سازنده رئیس جمهور جدید، میتواند یک سرآغاز جدید باشد. بنابراین به نظر میرسد، نشانههای مثبتی از هر دو سو برای تحقق تشکیل یک دولت اجماع ملی حول محور همه ظرفیتهای کشور دیده میشود.
مصطفی نجفی در مطلبی با عنوان”به سوی «دولت اجماع ملی»؟ ” در خراسان نوشت: انتخابات ریاست جمهوری دوره چهاردهم در شرایط ویژه، اضطراری و از پیش تعیین نشدهای پس از شهادت رئیس جمهور شهید سید ابراهیم رئیسی برگزار شد. انتخاباتی که در نهایت با پیروزی دکتر مسعود پزشکیان با ۱۶ میلیون و ۳۸۴ هزار و ۴۰۳ رای و کسب ۵۳ درصد آرا همراه شد.
در این میان، مسعود پزشکیان در کمپین انتخاباتی خود بارها اظهار کرده بود که باید اختلافات و نزاعهای سیاسی داخلی را کنار بگذاریم و با همدلی و اجماع ملی، از همه ظرفیتهای ملی برای عبور کشور از مشکلات استفاده کنیم. به نظر میرسد، این رویکرد قابل تحسین پزشکیان منحصر به کمپین انتخاباتی نبوده و او پس از پیروزی نیز بر این گفتمان سیاسیاش تاکید ورزیده و دست همکاری و همیاری به سوی همه جریانات سیاسی کشور و از جمله رقبای انتخاباتی برای تشکیل دولت اجماع ملی دراز کرده است.
بدون شک اگر رئیس جمهور منتخب بتواند این گام بزرگ را بردارد و دولتی متشکل از همه سلایق و ظرفیتهای ملی تشکیل دهد، اولین «دولت اجماع ملی» در ایران شکل خواهد گرفت. دولتی که میتواند کشور را از مسائل و بحرانهای پیش رو عبور دهد و ریلگذاری جدیدی در سیاستگذاری و امور اجرایی کشور ایجاد کند.
با این حال، این ضرورت ملی یعنی دولت اجماع، الزامات مهمی دارد:
۱. دولت اجماع ملی نباید به معنای دادن سهمیه به گروهها و جناحها باشد بلکه معنای آن باید شایسته گزینی و به کارگیری افرادی شایسته و کاردان از همه سلایق در امور اجرایی کشور باشد که بتوانند تحول جدیدی در کشور ایجاد کنند. کسانی که منافع ملی و مردم را به منافع باندی، گروهی و جناحی ترجیح دهند.
۲. دولت اجماع ملی صرفا نباید دولت اجماع نخبگان سیاسی باشد؛ بلکه باید در سطحی دیگر، دولت اجماع کارشناسان نیز باشد. در واقع، درباره موضوعات مختلف مورد اختلاف در کشور باید «اجماع کارشناسی» حاصل شود. اجماع کارشناسی به معنای اخذ نظرات مختلف کارشناسان و اعمال نظرات مطلوب و صحیح آنها فارغ از جناحبندی سیاسی است.
۳. در دولت اجماع ملی، ضمن پایبندی به اصل تفکیک قوا، فاصله و شکافهای میان دولت به عنوان قوه مجریه با سایر قوا باید به حداقل برسد. در این میان، همکاری سایر قوا با دولت جدید نیز ضروری و یک الزام ملی است.
۴. در دولت اجماع ملی، شکافها و اختلافات میان دولت و حاکمیت بر سر موضوعات کلان داخلی و خارجی به حداقل ممکن برسد و هماهنگیها به صورت فزایندهای ارتقا پیدا کند. این مسئلهای است که به نظر میرسد مسعود پزشکیان به آن واقف است و در همین زمینه تلاشها و تحرکات مناسب و مطلوبی را آغاز کرده است. استفاده از نیروها و شخصیتهای ملی و معتمد نظام از اهمیت زیادی برخوردار است.
۵. در دولت اجماع ملی، نباید افرادی که منبع تنش و اختلاف هستند به کار گرفته شوند. باید در نظر داشت که اجماع ملی بدون آرامش سیاسی امکانپذیر نیست.
به صورت کلی، تشکیل اولین دولت اجماع ملی توسط مسعود پزشکیان میتواند رویدادی تاریخی و مهم در صحنه سیاسی کشور باشد. این اتفاق مهم دو سویه است. در یک سوی آن دولت مسعود پزشکیان قرار دارد که باید به آن متعهد باشد و در سوی دیگر، سایر قوا و همه ارکان حاکمیت قرار دارند که لازم است از پیشگامی پزشکیان برای اجماع ملی استقبال و او را همراهی کنند. حمایتهای اخیر رهبر معظم انقلاب از دولت جدید مانند حمایتهایی که از همه دولتها داشتند، در کنار رویکرد سازنده رئیس جمهور جدید، میتواند یک سرآغاز جدید باشد.
بنابراین به نظر میرسد، نشانههای مثبتی از هر دو سو برای تحقق تشکیل یک دولت اجماع ملی حول محور همه ظرفیتهای کشور دیده میشود که میتواند امید در جامعه و کارآمدی در اداره کشور را تقویت کند.