در جهان پرالتهاب و شتابزدهای که ما زیست میکنیم همه چیز نیاز به مراقبت دارد؛ از خود بگیر تا دیگری و مراقبت از همه چیزهایی که زندگی ما را میسازند.
بحث دربارهی مراقبت سابقهی فلسفی دیرینهای دارد که کتاب حاضر برخی از جنبههای همین سنت را پی میگیرد؛ از افلاطون تا الکساندر بوگدانوف و در این میان هگل هایدگر باتای و بسیاری دیگر پرسش محوری این است که سوژهی خاص مراقبت کیست؟ آیا من باید مراقب خودم باشم یا اینکه به دیگران، به نظام و به نهادها اعتماد کنم؟
به گزارش هممیهن، در جهان امروز که انسان معاصر در دل بحرانهای فردی و اجتماعی ناشی از زیست- جهان مدرن انواع مختلفی از اضطرابها و اضطرارهای وجودی را تجربه میکند شاهد نوعی احضار فلسفه و اندیشه رواقیگری یا نحلههایی از عرفانهای مدرن هستیم که تلاش میکنند تا به مسئله مراقبت از نفس بپردازند تا به میانجی یک خودآگاهی عملی و بهنوعی تمرین اخلاقی انسانی زیستن، راهی به رهایی انسان مدرن از آشفتگیهای جهان جدید بگشایند.
در یکدهه اخیر شاهد ترجمه و انتشار انواع کتابهایی بودیم که درباره «مراقبت» نوشته شده و آنها را میتوان متونی بینارشتهای از فلسفه، اخلاق و روانشناسی دانست. «فلسفهی مراقبت» نوشته بوریس گرویس، یکی از نمونههای اخیر همینجنس کتابهاست. کتابی جذاب درباره مفهوم مراقبت از منظر فلسفی.
بوریس گرویس، فیلسوف، منتقد هنری و نظریهپرداز برجسته، بینش عمیق خود را در این کتاب درمورد این جنبه اساسی وجود انسان به ارمغان میآورد. این کتاب که در سال ۲۰۲۲ منتشر شد، به ابعاد مختلف مراقبت میپردازد و پیامدهای آن را برای افراد، جامعه و زمینه وجودی گستردهتر بررسی میکند.
بحث دربارهی مراقبت سابقهی فلسفی دیرینهای دارد که کتاب حاضر برخی از جنبههای همین سنت را پی میگیرد؛ از افلاطون تا الکساندر بوگدانوف و در این میان هگل هایدگر باتای و بسیاری دیگر پرسش محوری این است که سوژهی خاص مراقبت کیست؟ آیا من باید مراقب خودم باشم یا اینکه به دیگران، به نظام و به نهادها اعتماد کنم؟ گرویس در این کتاب با قراردادن مفهوم مراقبت در سنتهای تاریخی و فلسفی آغاز میکند و سیر تحول آن را از دوران باستان تا تفکر معاصر دنبال میکند تا شناختی تاریخی از این مقوله به مخاطب بدهد.
او بررسی میکند که چگونه مراقبت در فرهنگها و دورهها، از مراقبت از خود در فلسفه یونان باستان گرفته تا اخلاق مسیحی، در مراقبت از دیگران و تمرکز اخیر بر مراقبت در نظریههای فمینیستی و پستمدرن، بهطور متفاوتی درک و ارزشگذاری شده است.
این رویکرد تاریخی، زمینهای غنی برای تحقیقات فلسفی خود گرویس فراهم میکند. محور تز گرویس این ایده است که مراقبت شرط اساسی زندگی انسان است. او استدلال میکند که مراقبت فقط یک الزام اخلاقی یا یک عمل اجتماعی نیست، بلکه یک ضرورت وجودی است؛ مراقبت یعنی تعامل با دنیا و دیگران بهگونهایکه ارزش و پیچیدگی ذاتی آنها را تصدیق کند. در واقع او نگاه عمیقتری به این مقوله انداخته و مراقبت را در نوعی خوانش اگزیستانسیالیستی شرح میدهد. در همین راستا گرویس پیشنهاد میکند که این تعامل برای شکلگیری هویت و جامعه ضروری است.
نویسنده اشکال مختلفی را که مراقبت میتواند انجام دهد، از خودمراقبتی گرفته تا مراقبت از دیگران و مراقبت از محیط زیست را بررسی میکند. در واقع در این کتاب، مراقبت یک امر تکساحتی نیست و نویسنده آن را در یک کلیت بزرگتری از زندگی صورتبندی کرده است. او تأکید میکند که مراقبت شامل ابعاد عملی و عاطفی است که شامل اقدامات نگهداری و حفظ، همچنین ابراز همدلی و شفقت میشود.
این دیدگاه جامع از مراقبت به گرویس اجازه میدهد تا ماهیت چندوجهی و اهمیت آن را در زمینههای مختلف کشف کند. یکی از موضوعات کلیدی در «فلسفهی مراقبت»، رابطه بین مراقبت و قدرت است؛ گرویس بررسی میکند که چگونه مراقبت میتواند هم وسیلهای برای توانمندسازی، هم ابزاری برای کنترل باشد.
ازیکسو مراقبت میتواند افراد و جوامع را با تقویت ارتباطات، حمایت متقابل و انعطافپذیری توانمند کند و از سویدیگر مراقبت میتواند برای اعمال کنترل نیز مورد استفاده قرار گیرد؛ همانطور که در اشکال مراقبت پدرانه که استقلال را تضعیف میکند یا در تنظیم اقدامات مراقبتی توسط مؤسسات و دولتها دیده میشود. در واقع او هم نگرشی پاتولوژیستی و آسیبشناسی به مسئله مراقبت دارد و تجربههای مخرب ذیل این معنا را مورد نقد و تحلیل قرار میدهد، هم به الگوهای مؤثر و پیشبرنده مراقبت که امکان رهایی بخشی در آن وجود دارد، میپردازد.
گرویس همچنین با درنظرگرفتن اینکه مراقبت در هنر و فرهنگ چگونه بازنمایی و درک میشود، به زیباییشناسی مراقبت میپردازد. او بررسی میکند که چگونه آثار هنری و شیوههای فرهنگی میتوانند درک ما از مراقبت را منعکس کنند و شکل دهند و نقش هنرمند را بهعنوان مراقبی که به تفاوتهای ظریف تجربه انسانی توجه میکند، برجسته میکند. این بعد زیباییشناختی مراقبت، بر تأثیر عمیق آن بر ادراکات و ارزشهای ما تأکید میکند. ازاینرو خواندن این کتاب برای علاقهمندان هنر هم میتواند راهگشاه باشد.
جالب اینکه خود «بوریس افیموویچ گرویس» منتقد هنری، نظریهپرداز رسانه و فیلسوف است و درحالحاضر استاد برجسته جهانی مطالعات روسی و اسلاوی در دانشگاه نیویورک و همکار ارشد تحقیقات در دانشگاه هنر و طراحی کارلسروهه در کارلسروهه آلمان است. کتاب «فلسفهی مراقبت» او، کاوشی عمیق و جامع در مورد مراقبت بهعنوان جنبه اساسی وجود انسان ارائه میدهد.
گرویس با بررسی ابعاد تاریخی، اخلاقی، زیباییشناختی و سیاسی مراقبت، بینشهای ارزشمندی درمورد پیچیدگیها و اهمیت آن ارائه میدهد. این کتاب برای هرکسی که علاقهمند به فلسفه مراقبت است، یک مطالعه ضروری میباشد و کمکی متفکرانه و بهموقع در بحثهای معاصر درباره نحوه زندگی با هم و حمایت از یکدیگر در دنیایی که بهسرعت درحال تغییر است، ارائه میدهد.
در جهان پرالتهاب و شتابزدهای که ما زیست میکنیم همهچیز نیاز به مراقبت دارد؛ از خود بگیر تا دیگری و مراقبت از همه چیزهایی که زندگی ما را میسازند.
اسلاوی ژیژک دربارهی این کتاب میگوید: «همهگیری کووید و سایر بحرانهای جاری، همهی ما را به این امر واقف کرد که کار مراقبت در تمام شکلهای آن مشخصهی عصر ماست؛ از مراقبت سلامت گرفته تا مراقبت از افراد مسن و قربانیان فجایع طبیعی و اجتماعی؛ بااینحال این انگاره عاری از سردرگمیهای ایدئولوژیک نیست. ثروتمندان و قدرتمندان از دیرباز ثروت و قدرت خود را با ادعای مراقبت از نیازمندان توجیه کردهاند. گرویس مفهوم و عمل مراقبت را در همهی ابعاد آن تحلیل میکند؛ از همبستگی اصیل گرفته تا دستکاریهای فریبکارانه و آموزههای معنویتگرایی جدید درباره مراقبت از خود. «فلسفهی مراقبت» کتابی است برای هرکس که میخواهد بداند امروز کجاییم و چرا در چنین مخمصهای گرفتار شدهایم.»