ولی نصر و نرگس باجغلی ۲۹ ژوئیه در نشریه فارن افرز با تبیین ریاست جمهوری پزشکیان و تغییراتی که میتواند در پی داشته باشد نوشتند: در سال ۲۰۲۱، اصولگرایان پیروز شدند. نامزد منتخب آنها سید ابراهیم رئیسی؛ با کسب بیش از ۷۰ درصد آرا در انتخاباتی که به دقت برگزار شده بود، پیروز شد.
به گزارش دنیای اقتصاد، محافظهکاران کنترل مجلس ایران را در دست داشتند و مورد توجه کامل نظام بودند. اما در پایان سال بعد، مشخص شد که دستور کار آنها با مشکل مواجه شده است. در اردیبهشت ماه امسال و پس از سانحه سقوط هلیکوپتر رئیسجمهور و هیات همراه، تحولات جدید به وقوع پیوست. برخلاف سال ۲۰۲۱، به مسعود پزشکیان نماینده اصلاح طلب مجلس اجازه داده شد تا نامزد ریاست جمهوری شود. پزشکیان سپس موفق شد یک پیروزی راحت، اگر نگوییم قاطع، به دست آورد.
این برد غافلگیرکننده بود. اکثر تحلیلگران انتظار داشتند که پیروزی یک محافظهکار تضمین شده باشد. با این حال، برای بسیاری از ناظران، پیروزی پزشکیان نتیجه چندانی ندارد. آنها معتقدند که پزشکیان در پیشبرد امر اصلاحات چندان موفق نخواهد بود.
برای مثال، وزارت امور خارجه ایالات متحده، پیروزی او را بی اهمیت دانست. این وزارتخانه اعلام کرد که هیچ چیز تغییر نکرده است. به یک معنا، این نتیجهگیری درست است. رهبری عالی ایران در بیشتر سیاستهای داخلی و بینالمللی حرف آخر را میزند و به نظر میرسد که تعهد به آرمانهای انقلاب حرف پایانی را میزند. علاوه بر این، اصولگرایان همچنان قدرت قابلتوجهی در پارلمان، رسانهها و نهادهای دولتی مختلف دارند. در نهایت به نظر میرسد رئیسجمهور آینده علاقهای به تحول اساسی ندارد.
برخلاف رهبران اصلاح طلب قبلی، او متعهد به وفاداری به رهبری و دستور کار ایشان است و با این حال مورخان آینده ممکن است انتخابات ۲۰۲۴ را به عنوان لحظهای یاد کنند که در آن تغییرات قاطعانهای رخ داده است - نه به این دلیل که پزشکیان اصلاحات گسترده را دنبال کرد، بلکه به این دلیل که تمایل به نسخه معتدلتری ایجاد کرده است.
پزشکیان با دور شدن از اصلاحات رادیکال و آرمانگرایی انقلابی نشان داد که در ایران فضایی برای ائتلافی متشکل از اصلاحطلبان میانه رو و محافظهکاران میانه رو وجود دارد، ائتلافی که در حکمرانی عملگرایانه لنگر انداخته است. پزشکیان در مبارزات انتخاباتی خود بر اصلاحات اجتماعی و اقتصادی کوچکی که برای بهبود زندگی روزمره مردم طراحی شدهاند تمرکز کرد که اکثر آنها قابل دستیابی هستند.
تلاش او برای تجدید دیپلماسی با ایالات متحده دشوارتر خواهد بود، اما او میتواند حاکمیت را متقاعد کند که از مذاکرات حمایت کند و شاید حتی یک توافق هستهای متوسط را تایید کند. به عبارت دیگر او میتواند ایران را فراتر از نبردهای معمول که تاریخ پس از انقلاب، آن را مشخص کرده است، حرکت دهد.
ایران امروز در اوج نفوذ بینالمللی خود قرار دارد. این کشور و شبکه شبه نظامیان متحد آن ترس و احترام تازهای را در خاورمیانه به ارمغان آوردهاند. مخالفت شدید تهران با اسرائیل در حال جلب حمایت سیاسی آن در سراسر منطقه است. برنامه هستهای در گستردهترین نقطه خود قرار دارد و دولت در حال ایجاد اتحاد با چین و روسیه برای مقابله با غرب است. با این حال، برخی واقعیتهای دیگر نیز خود را نمایان میکند. اقتصاد این کشور در حال رکود است، گرفتار تحریمهای ایالات متحده، سوءمدیریت، فساد و نابرابری است.
این مسائل زنگ بیداری بود. اجازه دادن به پزشکیان برای کاندیداتوری با این هدف بود که بتواند با نشان دادن میزانی از گشادهرویی و بدون ایجاد هزینه روح تازهای به تصمیمات بدمد. به هر حال، تعداد کمی از او انتظار پیروزی را داشتند. در آن زمان، پزشکیان یک نماینده نسبتا گمنام مجلس بود، حتی در حوزه اصلاح طلبی هم در حاشیه قرار داشت. بلوک میانه رو ایران افراد محبوبتر دیگری داشت که میخواستند برای ریاست جمهوری نامزد شوند. اما صلاحیت هیچ یک از آنها تایید نشد.
با این حال، زمانی که مبارزات انتخاباتی آغاز شد، پزشکیان راههایی برای ارائه مطالبات خود به مردم پیدا کرد. او داستان زندگی جذابی دارد که به کمپین او تبدیل شده است: او یک جراح قلب است که پس از مرگ همسرش در یک تصادف رانندگی هرگز دوباره ازدواج نکرد و فرزندانش را به تنهایی بزرگ کرده است.
پزشکیان پیش از اینکه نماینده مجلس شود، رئیس دانشگاه و وزیر بهداشت بود. او به داشتن شایستگی و پارسایی شهرت دارد. اصالت پزشکیان که بخشی از آن کُرد و بخشی آذری است، توانست به پر کردن شکافهای قومی کمک کند و قول داده به نارضایتیهای دیرینه گروههای اقلیت نیز رسیدگی کند.
پزشکیان از نظر انتقادی ثابت کرد کاندیدای کمیاب است که میتواند ایرانیان با عقاید ایدئولوژیک متفاوت را متحد کند. همزمان پزشکیان با قول عدمتلاش برای تغییر هویت جمهوری اسلامی در میان برخی محافظهکاران مورد توجه قرار گرفت. در عوض، او گفت، هدف او صرفا بهبود زندگی روزمره ایرانیان از طریق کاهش تورم، بهبود حکمرانی، تسهیل دسترسی به اینترنت و تجدیدنظر در سخت گیریهای مربوط به پوشش زنان است.
او به این نکته اشاره کرد که پراگماتیسم را هم یک فضیلت دینی و هم یک ضرورت سیاسی میداند. پزشکیان از شکاف میان محافظهکاران عملگرا و میانه رو و تندروها سود برد. در دور اول انتخابات، محافظهکاران میانهرو از نامزدی محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس و فرمانده سابق سپاه پاسداران انقلاب اسلامی حمایت کردند.
عده کمی نیز از مصطفی پورمحمدی حمایت کردند. اما در دور اول قالیباف و پورمحمدی حذف شدند. در عوض، جلیلی با اتکا به نیروهای جدید، تا یک مسابقه رودررو با پزشکیان پیش رفت. در نتیجه، تعداد قابلتوجهی از رای دهندگان قالیباف و پورمحمدی - از جمله مدیر ستاد انتخاباتی قالیباف - به سمت پزشکیان حرکت کردند. او در ۵ ژوئیه برنده انتخابات ریاست جمهوری شد.
برد پزشکیان بیهیاهو نبود. او جلیلی را با اختلاف ۱۰ درصد و با مشارکت نزدیک به ۵۰ درصد شکست داد. اما یک برد، یک برد است و پزشکیان ممکن است برای پیشبرد برنامه خود نیازی به ماموریت مردمی بزرگ نداشته باشد. از زمان انتخابش، او روشن کرده است که اولویت هایش حکومت داری خوب و پل سازی است که هیچ کدام به اصلاحات سیاسی متحولکننده نیاز ندارد.
برای مثال، در تلاش برای ایجاد شفافیت بیشتر نسبت به دولتهای قبلی، تیم انتقالی پزشکیان کمیتههایی را ایجاد کرده است که وظیفه آن انتخاب وزرا بر اساس تخصص و تجربه مدیریتی به جای وفاداری است. به نظر میرسد تیم پزشکیان افزایش تنوع در دولت را در اولویت قرار داده است. بر اساس گزارش رسانهها، رئیسجمهور آینده معیارهای انتخاب را تعیین کرده است که بر اساس آن ۲۰ درصد اعضای کابینه باید زن باشند، ۶۰درصد کمتر از ۵۰ سال سن داشته باشند و ۶۰درصد نیز نباید قبلا وزیر بوده باشند.
در نهایت، پزشکیان میخواهد که دولت او هم اصلاحطلبان و هم اصولگرایان را در خود جای دهد. انجام این آخرین وعده ممکن است دشوار باشد. اما این واقعیت که او تلاش میکند تا این کار را انجام دهد، وقفهای در سیاست ایران ایجاد میکند. به محض استقرار دولت، پزشکیان برای بهبود اقتصاد، تحت فشار فوری قرار خواهد گرفت.
برای انجام این کار، او وعده داده است که رویههایی را تغییر دهد که باعث کسری بودجه، بینظمیهای مالی، کمبودهای اقتصادی و تشدید کمبود آب و زمینهای زراعی شده است، مانند یارانههایی که به برخی از ذینفعان اختصاص داده میشود. برای این منظور، او همچنین متعهد شده است که با فساد مقابله کند که توانایی او را به عنوان یک رئیسجمهور آزمایش خواهد کرد. با این حال، اصلاحات داخلی به تنهایی به اقتصاد ایران کمک نخواهد کرد. این کشور همچنین نیاز مبرمی به سرمایهگذاری دارد و تا زمانی که غرب تحریمهای خود را کاهش ندهد، امکانپذیر نیست.
به این منظور، پزشکیان به شدت از تعامل جدی دیپلماتیک با ایالات متحده حمایت کرده است و استدلال میکند که نزدیکی برای بهبود اقتصاد ایران ضروری است. با توجه به اینکه روابط بینالمللی کشور عمدتا در حوزه اختیارات مقامات عالی رتبه است، تغییر سیاست خارجی ایران برای پزشکیان سختتر خواهد بود. پزشکیان نمیتواند گرههایی که سیاستهای هسته ای، فعالیتهای منطقهای و روابط ایران با چین و روسیه ایجاد کرده باز کند.
اما این به آن معنا نیست که او نمیتواند هیچ تاثیری بر سیاست خارجی بهویژه در مورد دیپلماسی هستهای داشته باشد. ممکن است توافقی که به برنامه هستهای ایران پایان میدهد در کار نباشد، اما یک توافق عملگرایانه که محدودیتهای قابل راستی آزمایی بر این برنامه را در ازای کاهش معنی دار تحریمها مبادله کند، بسیار قابل تصور است.
طبیعتا رئیس جمهور آینده ایران حتی فضای بیشتری برای مانور خواهد داشت. با آگاهی از موضع پزشکیان در مورد مذاکرات بود که وی نامزد شد و انتخاب او به مقامات عالی کشور نشان داده است که طیف وسیعی از ایرانیان، از جمله محافظهکاران میانه رو، خواهان تغییر مسیر تهران هستند. نتیجه چرخش احتمالی پزشکیان نیز بستگی به این دارد که آیا ایالات متحده موافقت خواهد کرد که با رئیسجمهور آینده تعامل داشته باشد؟ این باید تا حدی آزمایش شود، اینکه پزشکیان چقدر آزادی عمل دارد و توافق هستهای هم تا کجا میتواند پیش برود.
مقامات آمریکایی ممکن است متوجه شوند که پزشکیان بیش از آن چیزی که فکر میکنند آزادی دارد. با همه حسابها، رئیسجمهور آینده ایران از حمایت نظام برخوردار است. هدف اعلام شده پزشکیان ایجاد یک مرکز سیاسی باثبات است.