bato-adv
کد خبر: ۷۶۳۱۰۷

تلویزیون در تنگنای المپیک

تلویزیون در تنگنای المپیک
رسانه ملی ایران، به‌جای آنکه به عنوان یک منبع اطلاعاتی بی‌طرف و منصف عمل کند، بیش‌از‌حد به رویکرد‌های احساسی و جهت‌دار روی آورده است. این رویکرد نه‌تنها در پوشش مسابقات المپیک، بلکه در بسیاری از برنامه‌های دیگر نیز دیده می‌شود
تاریخ انتشار: ۰۷:۲۸ - ۲۲ مرداد ۱۴۰۳

پوشش رسانه‌ای مسابقات المپیک، به‌ویژه برای رسانه‌های ملی، فرصتی است تا با نشان‌دادن مهارت‌های تحلیلی، فنی و اخلاقی خود، نقشی مؤثر در شکل‌گیری نگرش عمومی و ارتقای فرهنگ ورزشی جامعه ایفا کنند. اما عملکرد رسانه ملی ایران در این دوره از بازی‌های المپیک، به‌ویژه در نحوه پوشش و گزارش مسابقات و برخورد با ورزشکاران ایرانی خارج از کشور، نشان از ضعف‌های عمیق و مشکلات ساختاری در این زمینه دارد.

یکی از نکات برجسته در این دوره، نحوه برخورد مجریان رسانه ملی با کیمیا علیزاده، تکواندوکای برجسته ایرانی بود که پس از مهاجرت به بلغارستان، در این دوره از مسابقات المپیک به نمایندگی از این کشور شرکت کرد. نحوه پوشش رسانه ملی از عملکرد این ورزشکار، نه‌تنها از عدم بی‌طرفی و انصاف خبر می‌دهد، بلکه نشان‌دهنده نوعی جهت‌گیری ناپسند و بی‌توجهی به اصول حرفه‌ای و اخلاقی رسانه‌ای است.

این رسانه به‌جای تحلیل فنی و دقیق عملکرد این ورزشکار و بررسی علل و پیامد‌های مهاجرت او، به سمت قضاوت‌های یک‌طرفه و استفاده از الفاظ نامناسب رفت که این نه‌تنها از ارزش‌های اخلاقی رسانه کاست، بلکه موجب کاهش اعتبار و اعتماد عمومی به رسانه ملی شد. عدم تسلط و آگاهی مجریان و گزارشگران ورزشی از ظرافت‌ها و تکنیک‌های ورزشی در بسیاری از گزارش‌ها آشکار بود. آن‌ها به‌جای ارائه تحلیل‌های فنی و اطلاعات دقیق، بیشتر تلاش کردند تا با ایجاد هیجان‌های کاذب، توجه مخاطبان را جلب کنند؛ اما این هیجانات نه‌تنها با واقعیت‌های مسابقات هم‌خوانی نداشت، بلکه نشان‌دهنده شتاب‌زدگی و عدم آمادگی آن‌ها برای چنین رویداد بزرگی بود. این مسئله به‌ویژه در مواجهه با کیمیا علیزاده و سایر ورزشکارانی که از ایران مهاجرت کرده‌اند، به‌وضوح نمایان شد.

مجریان و گزارشگران رسانه ملی به‌جای بررسی ریشه‌های مهاجرت این ورزشکاران و تحلیل شرایطی که منجر به تصمیمات آن‌ها شده است، با قضاوت‌های سطحی و یک‌طرفه به نقد آن‌ها پرداختند. این شیوه برخورد نه‌تنها از مسئولیت‌های حرفه‌ای یک رسانه فاصله دارد، بلکه به نوعی تلاش برای تحمیل یک نگاه خاص بر مخاطبان است که نه‌تن‌ها موفق به کسب اعتماد آن‌ها نمی‌شود، بلکه باعث از‌دست‌رفتن اعتبار رسانه‌ای نیز می‌شود.

مشکل اصلی به نظر می‌رسد در این است که رسانه ملی ایران، به‌جای آنکه به عنوان یک منبع اطلاعاتی بی‌طرف و منصف عمل کند، بیش‌از‌حد به رویکرد‌های احساسی و جهت‌دار روی آورده است. این رویکرد نه‌تنها در پوشش مسابقات المپیک، بلکه در بسیاری از برنامه‌های دیگر نیز دیده می‌شود. این موضوع نشان‌دهنده نیاز مبرم به بازنگری در سیاست‌ها و روش‌های رسانه‌ای در ایران است. پوشش موفق یک رویداد بین‌المللی مانند المپیک نیازمند درک عمیق از موضوعات، تحلیل‌های دقیق و حرفه‌ای و ارائه اطلاعات بی‌طرفانه و دقیق به مخاطبان است.

رسانه ملی ایران، در مواجهه با این چالش‌ها، به‌جای تقویت این جنبه‌ها، به نقاط ضعف خود اجازه داده که بیشتر نمایان شود. این مسائل نه‌تنها به اعتماد عمومی ضربه می‌زند، بلکه نشان‌دهنده ضرورت اصلاحات عمیق در رویکرد‌های رسانه‌ای کشور است. در آینده، اگر رسانه ملی نتواند به این نیاز‌ها پاسخ دهد، ممکن است بیش‌از‌پیش با از‌دست‌رفتن مخاطبان و کاهش اعتبار خود روبه‌رو شود.

bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین