فرارو- هواپیمای روسی که اخیرا در مسکو فرود آمد "مجموعهای از جاسوسان" را با خود جابجا میکرد که نیمی از افراد آزاد شده از زندان، در جریان بزرگترین تبادل زندانیان بین روسیه و ایالات متحده از زمان جنگ سرد به این سو بودند. در میان افراد حاضر در آن پرواز که "ولادیمیر پوتین" شخصا به استقبال شان رفت دو کودک با چشمان درشت و مبهوت نیز حضور داشتند.
به گزارش فرارو به نقل از ویک، سوفیا ۱۱ ساله و دنیل هشت ساله که در آرژانتین متولد شده بودند و سپس به همراه والدین شان به حومه لیوبلیانا پایتخت اسلوونی نقل مکان کردند. آن دو کودک در خانه اسپانیولی صحبت میکردند و در یک مدرسه بین المللی انگلیسی زبان درس خواندند و مادرشان صاحب یک گالری هنری آنلاین بود.
روزنامه "نیویورک تایمز" در گزارشی اشاره کرده بود که آن گالری در اصل "جبهه فعالیت اطلاعاتی روسیه" بوده و محل "شبکه مفصلی از جاسوسان دارای پوشش" بوده که توسط روسیه آموزش دیده بودند. آن دو کودک نمیدانستند که والدین شان جاسوسان روسیه هستند.
جاسوسها به طور کلی به دو دسته تقسیم میشوند. اکثر آنان "قانونی" هستند و به سفارت خانههای خارجی اعزام میشوند تا در مناصب دیپلماتیک کار کنند و در عین حال مخفیانه اطلاعات جمع آوری نمایند. جاسوسان غیر قانونی افراد نخبهای هستند که تحت هویتهای جعلی فعالیت زندگی میکنند و گاهی اوقات برای چندین دههها این موضوع به عنوان پوششی برای هویت اصلی شان عمل میکند مانند مورد "آرتم دولتسف" و "آنا دولتسوا" که در جریان تبادل زندانیان آزاد شدند.
جاسوسان غیر قانونی سالها زمان صرف نفوذ به منطقه هدف و ساختن زندگی دروغین میکنند که به آنان امکان حرکت آزادانه در جامعه را میدهد. این کار وقت گیر، پرهزینه و مملو از مخاطرات است. "گوردون کوررا" نویسنده کتاب "روسها در میان ما: سلولهای خفته، داستانهای ارواح و شکار ماموران پوتین" میگوید: "با این وجود، مزیت جاسوسان غیر قانونی آن است که آنان میتوانند به جاهایی بروند که روسها نمیتوانند بروند".
"جان سیفر" معاون سابق مدیرعملیات سیا در روسیه سال گذشته به گاردین گفته بود: "تقریبا غیرممکن است که سرویسهای ضد جاسوسی افراد غیرقانونی را کشف کنند. همیشه یک منبع انسانی باید وجود داشته باشد که اطلاعاتی را به منابع غربی منتقل کند که اجازه میدهد جاسوسان غیر قانونی کشف شوند".
"مریان میکلاوچیچ" رئیس سابق اطلاعات نظامی اسلوونی اشاره کرده که ماموران خفته اغلب با "ماموریت روشنی" کار نمیکنند و به مثابه یک "نیروی ذخیره پنهان" قلمداد میشوند که میتوانند در شرایط بحرانی فعال شوند. به گفته او آنان "با ارزشترین داراییهای روسیه" قلمداد میشوند.
در طول جنگ داخلی اسپانیا، ماموران شوروی پاسپورتهای خارجیهایی را که برای مبارزه با رژیم فاشیستی فرانکو ثبت نام کرده بودند را ربودند و از آن برای ایجاد هویتهای پوششی استفاده نمودند. "کوین ریله" افسر سابق ضد جاسوسی پلیس فدرال امریکا (اف بی آی) میگوید روسیه میتواند اکنون از همان تاکتیکها استفاده کند. هزاران فرد خارجی از سراسر جهان برای جنگ در اوکراین هم برای کی یف و هم برای گروههای تحت حمایت روسیه ثبت نام کرده اند.
هم چنین، سرویس اطلاعاتی روسیه ممکن است روزنامهها را برای مطلع شدن از خبر مرگ افراد بررسی کند و سپس از آن هویتها برای دریافت گذرنامه برای ماموران خود استفاده نماید. با این وجود، فناوریهای عرضه شده مانند گذرنامههای بیومتریک، جعل مدارک هویتی را دشوارتر ساخته است. جاسوسان غیر قانونی به طور سنتی حدود شش سال آموزش میبینند که فرایندی پرهزینه و دقیق محسوب میشود، اما یکی از نکات جزئی تقریبا غیر ممکن است که قابل حذف شدن باشد: لهجه ها.
خانواده دولتسف کاملا بدون لهجه به زبان اسپانیولی صحبت میکردند. "ریچارد مورفی" دانشجوی آمریکایی که بعدا مشخص شد هویت واقعی او "ولادیمیر گوریف" بوده است و در سال ۲۰۱۰ میلادی به اتهام جاسوسی بازداشت شد، شبیه "بوریس یلتسین" رئیس جمهور اسبق روسیه بود و لهجه غلیظ روسی داشت.
پس از آغاز جنگ اوکراین حدود ۶۰۰ دیپلمات و افسر "قانونی" از سفارت خانهها در سرتاسر اروپا اخراج شدند. رئیس ام آی فایو سرویس اطلاعات داخلی بریتانیا آن اخراج دسته جمعی را "مهمترین ضربه استراتژیک علیه سرویسهای اطلاعاتی روسیه در تاریخ معاصر اروپا" خوانده بود. کارشناسان اروپایی به این باور رسیدند که روسیه در حال تدارک برنامه پوشش عمیق هویت جاسوسان خود است. آنان هم چنین بر این باورند که روسیه "تکنیکهای جدید" را تکامل بخشیده و برای به دست آوردن هویتهای جعلی به منطقه تازهای از جهان روی آورده است: آمریکای جنوبی.
"کالدر والتون" مدیر تحقیقات پروژه اطلاعاتی در مدرسه کندی هاروارد میگوید پوتین که خود افسر اطلاعات خارجی کا گ ب بوده "منابع عظیمی را برای این اولویت کاملا عجیب و غریب" به کار برده است. والتون میگوید پوتین "وسواسی واقعی" در مورد جاسوسان غیر قانونی دارد. او به طور علنی از جاسوسان "شجاع" روسیه ستایش میکند و جاسوس غیر قانونی بودن را یک عمل میهن پرستانه و مصداق از خودگذشتگی و قهرمان بودن توصیف میکند. در همین راستا او از آرتم و آنا دولتسف به مثابه قهرمان در هنگام بازگشت آنان به روسیه استقبال کرد. با این وجود، برای فرزندان آن زوج تقلا برای درک آن چه در طول سالیان بر آنان گذشته تازه آغاز کار است.