تشویقهای ایستاده در جشنوارههای بینالمللی فیلم به پدیدهای عجیب و غریب تبدیل شدهاند و اکنون به قدری رایج شدهاند که تأثیر واقعی خود را از دست دادهاند، اما همچنان در تیتر اخبار قرار میگیرند.
به گزارش ایسنا، تشویقهای ایستاده پس از نمایش فیلمها در جشنوارههای مهم سینمایی از جمله کن و ونیز چند سالی است که پیش از گذشته مورد توجه رسانهها قرار میگیرد و اگر چه در بیشتر موارد، این موضوع تنها مورد توجه مطبوعات تجاری هالیوود بوده است، اما به تدریج به تکنیکی برای بازاریابی از سوی شرکتهای فیلمسازی و پخش فیلم تبدیل شده است.
در جدیدترین مورد نیز فیلم «اتاق کناری» ساخته پدرو آلمادوار در جشنواره فیلم ونیز با تشویق ۱۷ دقیقهای مخاطبان در سالن اصلی جشنواره همراه شد.
هیجانزایی یک فیلم برای موفقیت تجاری پس از نمایش، بخشی از وظایف کمپانی فروش فیلم است. اما آیا تشویق ایستاده معیاری برای موفقیت تبدیل میشود؟
یک منبع در یک شرکت فروش اروپایی میگوید: «مدت زمان تشویقهای ایستاده در کن به یک روش غیررسمی برای اندازهگیری کیفیت فیلم تبدیل شده است. البته، هیچ چیزی تضمین شده نیست و تشویق لزوماً به معنای فروش یا جوایز نیست، اما به عنوان یک معیار جایگزین مثبت برای مقایسه شناخته شده است».
اما واقعاً تشویقهای ایستاده چقدر برای صنعت سینما اهمیت دارند؟
تشویق در هنر به هیچ وجه چیز جدیدی نیست. اپرای لوچیانو پاوروتی پس از یک اجرای ۱۹۸۸ در برلین ۶۷ دقیقه تشویق دریافت کرد. در نیویورک، تشویقهای ایستاده برای اکثر اجراهای برادوی امری عادی است و در غرب لندن نیز به طور فزایندهای رایج شدهاند.
اما به طور سنتی، در فیلم، تشویق ایستاده به سختی به دست میآمد و مختص چیزهای واقعاً خاص است. این تشویقها به طور خودجوش در جشنوارههای بزرگ مانند ساندنس رخ میدهند و به ویژه برای فیلمهای مستقل که هنوز توزیعکنندهای ندارد، هرچند این تشویقها بیشتر با جشنواره کن مرتبط هستند.
در ماه مه، ۱۵ فیلم از ۲۲ عنوان رقابتی کن، از جمله فیلمهایی مانند «ماده» با بازی دمی مور و فیلم «کارآموز» درباره دونالد ترامپ، به نوعی در نمایشهای جهانی خود تبلیغ هم کردند و مدت زمان تشویق ایستاده این فیلم در تیتر خبرها قرار داشت.
بارری هرتز، ویراستار و منتقد فیلم در روزنامه ملی کانادا «The Globe and Mail» میگوید: «تشویق ایستاده به این دلیل اتفاق میافتد که مخاطب میداند - یا به او وعده داده شده است - که چهرههای سرشناس سینمایی در سالن حضور دارد و آنها عشق خود را به افرادی که در دیدشان هستند نشان میدهند».
اما او اضافه میکند که اکنون تشویقها در خطر تبدیل شدن به سیستم جدید امتیازدهی ستارهای تبدیل شده اند و به جای اینکه یک فیلم چهار ستاره بگیرد، یک تشویق ایستاده ۱۰ دقیقهای دریافت میکند.
یکی از رؤسای روابط عمومی در لس آنجلس، که به دلیل رابطه نزدیکشان با رسانههای آمریکایی، به صورت ناشناس صحبت کرده است، میگوید: «همه در صنعت سینما این شوخی را متوجه میشوند، حتی خریداران و هیچکس آن را جدی نمیگیرد. برخی رسانهها زمان تشویق را از وقتی که چراغها روشن میشوند محاسبه میکنند، در حالی که دیگران از اولین تشویق یا وقتی که مردم از صندلیهایشان بلند میشوند، حساب میکنند. بدون وجود یک معیار یکپارچه، این تشویقها زمانهای متفاوتی دارند که اعتبار آن را کاهش میدهد».
این منبع همچنین به نقش کارگردان یا بازیگران حاضر اشاره میکند، به طوری که نامهای بزرگ معمولاً توجه بیشتری را جلب میکنند و معتقد است فیلم «مگالوپولیس» ساخته فرانسیس فورد کاپولا نباید هیچ تشویقی در جشنواره کن دریافت میکرد، فیلمی که هماکنون با امتیاز ۵۶ درصدی، نمره ضعیفی در وب سایت راتن تومیتوز دارد و با این حال در نمایش اولیه خود تشویق ایستادهای به مدت هفت (طبق اعلا وارتی و ددلاین) یا ۱۰ دقیقه (طبق نظر هالیوود ریپورتر) دریافت کرد.
تیری فریمائو، مدیر باسابقه جشنواره کن که اغلب میتوان او را در سالنهای نمایش فیلم دید، گفته است که او بر این باور است که تشویقهای ایستاده جزئی از شغل اوست.
زمانی که از او درباره تشویق در سال ۲۰۲۲ سؤال شد، گفت: «من به نمایش توجه میکنم، میسنجم چقدر زمان باید اتاق را تاریک نگهدارم، آیا باید تیتراژ را قطع کنم یا نه، بهترین زمان برای روشن کردن چراغها چه زمانی است و غیره. هر نمایش یک جشن است و مشارکت مخاطب این جشن را بسیار بهتر میکند. مردم میخواهند شرکت کنند!».
رقیب سرسخت کن، جشنواره فیلم ونیز، نیز به تدریج وارد این عرصه مشارکت مخاطب شده است و این رویداد به طور فزایندهای میزبان تشویقهای ایستاده میشود. در جشنواره ونیز امسال به عنوان مثال، تماشاگران به سرعت متوجه شدند که دنبالهی مورد انتظار تیم برتون برای فیلم «بیتلجوس» تنها سه دقیقه تشویق ایستاده دریافت کرده است و این موضوع منجر به فرضیات فوری درباره کیفیت فیلم شده است.
این تمایل به ارزیابی شایستگی یک فیلم بر اساس مدت زمان تشویق میتواند تجربیات پیچیده تماشاگران و زمینهای که فیلم در آن ارائه شده است را تحتالشعاع قرار دهد. فشار برای تطابق با این معیارها میتواند منجر به درک سطحی از پذیرش یک فیلم شود و غنای واکنشهای تماشاگران را به صرفاً چند دقیقه تشویق کاهش دهد.