November 21 2024 - پنجشنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۳
- RSS
- |
- قیمت خودرو
- |
- عضویت در خبرنامه
- |
- پیوندها و آگهی ها
- |
- آرشیو
- |
- تماس با ما
- |
- درباره ما
- |
- تبلیغات
- |
- استخدام
هوشنگ مرادیکرمانی گفت: قصههای مجید امسال ۵۰ ساله شد. یعنی ۵۰ سال پیش، سالهای ۱۳۵۲ و ۱۳۵۳ من اولین قصه مجید را برای رادیو نوشتم. قرار بود ویژهبرنامهای برای عید ۱۳۵۳ کار کنیم.
من قصه را برای یکی سردبیران رادیو گفتم: «مجید یک بچه یتیم و تنها بود که با مادربزرگش زندگی میکرد.» وقتی داستان را برایشان تعریف کردم، گفتند که ماجراهای یک بچهیتیم برای عید خوشایند نیست. گفتم من درمورد یتیمها خوب مینویسم. داستان را نوشتم و آن را به سردبیر برنامهمان خانم ویکتوریا بهرامی نشان دادم. درنهایت با وساطت ایشان این قصه در رادیو پخش شد.
آن زمان هم رادیو حرف اول را میزد و در همه خانهها بود. اولین داستان هم «کت اهدایی» بود.
کسی که داستان را در رادیو میخواند، تعریف کرد: «من ۳۰ سال در رادیو کار کردم، دوبله انجام دادم، اما کسی اسمی برایم نگذاشت، بعد از خواندن داستان مجید، یک بار در پمپبنزین بودم و یک نفر آنجا به من گفت، چطوری مجید؟» این مجید با وجود یتیم بودن، اما طنز هم دارد، برای همین است که مردم دوستش دارند.
داستان قصههای مجید الهامگرفته از همان فلسفهای است که ارسطو در یونان باستان مطرح کرد؛ در هر تراژدی، یک کمدی پنهان است و در هر کمدی، یک تراژدی. زندگی مانند یک سکه است که دو رو دارد؛ یک رو خنده و یک رو گریه. این ترکیب شوخی و طنز در همه آثارم، ازجمله قصههای مجید به شکل کمرنگ یا پررنگ دیده میشود. آموزشوپرورش ۲۰ سال تمام در برابر قصههای مجید مقاومت کرد که به کتابهای درسی نرود، چون معتقد بودند که ارزشی نیست. من هنوز هم به این واژه فکر میکنم که معنایش چیست؟