فرارو-عبارت «وفاق ملی» با همه فراز و فرودها و تعابیر مختلف و متعددی که شامل شده، همچنان با حواشی مختلفی همراه است. هادی خانیکی، طی سخنانی با تأکید بر اینکه در شرایط امروز وفاق یک انتخاب نیست و اجبار است، گفته: «به نظر میآید جامعه خیلی بزرگ شده و کفش حکمرانی برایش کوچک است و امیدواریم وفاق یکی از قالبها برای متناسب کردن این کفش است.»
به گزارش فرارو، اگرچه برخی همچنان به دنبال مفهوم عبارت وفاق میگردند، اما پرسش اصلی این است که وفاق ملی واقعا به حالت الزام درآمده است و آیا با تاکید بر وفاق، نقش احزاب و گروههای سیاسی کمرنگ میشود؟ رسول منتجب نیا، دبیرکل حزب جمهوریت ایران اسلامی و فعال سیاسی اصلاح طلب در گفتگو با فرارو به این پرسشها پاسخ داده است:
رسول منتجب نیا، به فرارو گفت: «قبل از این که بگوییم وفاق ملی الزامی است یا نه، باید تعریف دقیقی از عبارت وفاق ملی را مطرح کنیم. تعاریف اشتباه و بعضا نامناسب از وفاق ملی، طی ماههای اخیر مطرح شده است. عدهای فکر میکنند که منظور از وفاق ملی این است که همه گروهها، دست از گرایش سیاسی و سلیقه خود بردارند و تابع یک سلیقه شوند، این شامل تمامی احزاب، گروهها، جناحها و امثالهم میشود. اما این تصور کاملا غلط است. وفاق ملی این است که باید همه گروهها در کنار این که سلیقه و گرایش خاصی به لحاظ فرهنگی، سیاسی و اجتماعی دارند، روی منافع ملی پافشاری کنند و محور، تبدیل به منافع ملی شود. همچنین محور باید اتحاد، برای رسیدن به توسعه و پیشرفت کشور شود، این درست همان چیزی است که مسئولان کشور هم گفته اند. معنای شفاف این موضوع این است که هر کسی، سلیقه خود را درباره کشور، اعمال نکند.»
وی افزود: «سلیقهای که درباره عملکرد مسئولان اعمال میشود، باید سلیقهای باشد که با وفاق ملی و اتحاد تطبیق کند. به عبارت دیگر، فردی به عنوان رئیس جمهور در رأس دستگاه اجرایی است و اگر هر شخصی در قوه قضائیه، قوه مجریه یا هر سازمان و نهادی با این شخص اختلاف نظر دارد، اختلاف نظرش محفوظ است، اما اختلاف نظر، نباید منتهی به درگیریهای جدی یا ریشهای شود. وفاق ملی مفهومی مطابق با کنار هم ماندن احزاب، گروهها، دستههای غیرهمفکر دارد. افرادی که شاید مثل هم فکر نکنند، اما با توجه به الزامات شرایط کشور، اختلافات را فراموش میکنند. ممکن است، تغییر و تحولات کشور، بر خلاف سلیقه من باشد، ممکن است با آن چه در حزب من رایج است، همخوانی نداشته باشد، اما اگر زیر پرچم وفاق ایستاده ایم و به آن اعتقاد داریم، باید تمرین کنیم که تغییرات مغایر با سلیقه خود را بپذیریم.»
این فعال سیاسی اصلاح طلب افزود: «خوب است منتقدان وفاق و آنهایی که به وفاق ملی اعتقاد ندارند، به یاد داشته باشند که رئیس جمهور همه تصمیمات مهم، اساسی و کلان کشور را با هماهنگی رهبری میگیرد و اینگونه نیست که آقای پزشکیان تصمیمات مهم کشور را به شکل مستقل انجام دهد. ممکن است برخی از افراد در زمینههای اقتصادی یا سیاسی منتقد نوع تصمیمات آقای پزشکیان باشند یا در مسئله برجام، برخی بگویند نباید برجام جدیدی داشته باشیم یا برجام را احیا کنیم، اما فارغ از این که این گروه که مایلند ما همیشه در ستیز با غرب باشیم، درست فکر میکنند یا خیر، این مسئله مهمی است که این افراد در نظر داشته باشند که مسئله برجام یا مسائل مشابه دقیقا از همان جنس تصمیماتی است که نظر مقام معظم رهبری درقبال آنها کاملا مدنظر قرار میگیرد. در عین حال، در سوی مقابل، آنها که انتظار دارند آقای پزشکیان تندروی کند و هر چه غرب گفت بپذیرد، نیز اشتباه میکنند و هر دو رویکرد غلط است. ما باید بیاموزیم به جای عجله در مسیر دیپلماسی داخلی و خارجی، به یک رویکرد واحد در حوزه پیشبرد اهداف کلی نظام برسیم.»
وی افزود: «وقتی مسئولان، شورای امنیت ملی، مسئولان و رهبری در کنار سران سه قوه به تصمیمات مشترک میرسند، انتظار میرود، همه از فرامین تعیین شده تبعیت کنند. مسئله وفاق ملی، مسئله جدیدی نیست و همیشه وجود داشته است. این که تازه اکنون بعد از این همه وقت با ذره بین و چراغ قوه به دنبال مفهوم عبارت وفاق ملی باشیم جای تعجب دارد. وفاق ملی یعنی اتحاد همه ملت، سیاسیون و نخبگان در حوزه منافع ملی. این بسیار مهم است که هیچکس مسائل کشور را به نفع خود یا به سمت خود نبرده و تعبیر نکند. این کار باعث میشود مصالح ملی کشور به خطر بیفتد. اما نه فقط دولت باید مراقب باشد که مسائل مختلف به نفع آنها تعبیر نشود و منافع ملی کشور به خطر نیفتد، بلکه مجلس نیز باید به شدت مراقب باشد که موضوع منافع ملی، در راستای جنگ بر سر مسئله وفاق ملی به خطر نیفتد. مسئله وفاق ملی چطور قرار است بدون همراهی مجلس و قوه قضائیه به ثمر برسد. نمیشود که وفاق ملی بدون همکاری قوه قضائیه انجام شود. دادگاهها در برابر دولت و مجلس نباید باشند، بلکه باید کمک کنند تصمیماتی که توسط کلیت نظام گرفته میشود، به ثمر برسند.»