فرارو- دولت چهاردهم به ریاست مسعود پزشکیان در شرایطی به کار خود ادامه میدهد که گمانه زنیها و بحثها درباره شباهت این دولت با برخی دولتهای پیشین و البته چگونگی تحقق مفهوم وفاق ادامه دارد.
به گزارش فرارو، اگرچه در دوران پیش از انتخابات رقبای مسعود پزشکیان دولت او را ادامه دولت حسن روحانی میدانستند، اما برخی دیگر، اکنون نظرات دیگری دارند. سعید حجاریان در این باره به شرق گفته است: «دولت آقای پزشکیان اصلاحطلب با قرائت دومخردادی نیست و بیشتر شبیه به دولت آقای هاشمیرفسنجانی است، البته ضعیفتر از آن. دولت آقای هاشمی فایدهگرا و نیز بهواسطه رئیس دولت پراگماتیست بود، اما وفاق مدنظر دولت آقای پزشکیان از نوع فایدهگرایانه است البته به شکل محصور و برآمده از یک سلسله قرار و مدار.»
با توجه به این موضوع، پرسشهایی مطرح است از جمله این که فرضیه مذکور درباره تشبیه دولت پزشکیان به دولت آیت الله هاشمی رفسنجانی یا بررسی تحقق وفاق تا چه حد درست است و آیا وفاق ملی پاشنه آشیل دولت چهاردهم است یا نقطه قوت آن؟ ناصر ایمانی، تحلیلگر و فعال سیاسی اصولگرا در گفتگو با فرارو به این پرسشها پاسخ داده است:
ناصر ایمانی به فرارو گفت: «معتقدم کشور ما در شرایط فعلی مشکلات بسیار حاد و بزرگ تری از این دارد که ببینیم دولت آقای پزشکیان شبیه دولت کدام رئیس جمهور پیشین است. اساسا این نوع بحثها چه تاثیر و کارکرد مثبتی در کشور خواهد داشت؟ این که دولت چهاردهم شبیه چه دولتی است یا اصلا شبیه هیچ دولتی نیست، مشکلی را از کشور ما حل نمیکند و معتقدم که باید در شرایط بسیار ویژهای که داریم همه کمک کنند که دولت چهاردهم شبیه هر دولتی که هست، با موفقیت، از پس وظایف خود بر بیاید. مسلماً دولت آقای پزشکیان، دولت آقای پزشکیان است، یعنی از جهات مختلفی با دولتهای پیشین کشور افتراق دارد، ضمن این که اصلا شبیه بودن دولت به پیشینیان قرار نیست بحرانهای کشور را حل کند. تمامی دولتهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی و پس از دوران جنگ، وجوه افتراق زیادی با هم داشتند و نمیتوان گفت یکی کپی یا مشابهی ضعیف یا قوی نسبت به دیگری بوده است.»
وی افزود: «شاید تنها وجه مشترکی که تقریبا همه دولتها، تا حدودی نسبت به یکدیگر مشابه عمل کرده اند، در رابطه با مسائل اقتصادی بوده که سیاستهای اقتصادی دولتهای مختلف، با اندکی تغییرات، تقریبا از یک نوع تئوریهای اقتصادی مشابه تبعیت کرده اند؛ بنابراین شاید بتوان گفت شباهتها در این بخشها بوده، اما در عرصه سیاست داخلی، سیاست خارجی و مسائل مشابه، مسیرها، کاملا متفاوت بوده است. دولت آقای پزشکیان، در ابتدای راه است و نمیتوان قضاوتی درباره خط مشی سیاسی یا خط مشی فرهنگی، اجتماعی، سیاست داخلی و خارجی آن داشت؛ بنابراین به اعتقاد من، اولا برای قضاوت زود است، دوم این که کارکرد سازندهای در این نوع قضاوتها نمیبینم.»
این فعال سیاسی اصولگرا در ادامه گفت: «با وضعیت سیاست خارجی و داخلی که در کشورمان داریم، بهترین خط مشی که میشد برای حل بحرانهای مختلف مطرح کرد، همین مسئله وفاق است که آقای دکتر پزشکیان مطرح کرده اند. به اعتقاد من، این نظریه ایشان، خواه با تدبیر انتخاب شده بود و خواه به طور خلق الساعه بر زبانشان جاری شد، نسخه مفیدی برای شرایط فعلی کشور است. این که آقای دکتر پزشکیان چقدر موفق شده اند که این نظریه را جامه عمل بپوشانند، نمیدانیم و برای قضاوت زود است. همچنین باید این نکته را در یاد داشته باشیم که در مسائل اجتماعی و سیاسی مطلق و ۱۰۰ درصد وجود ندارد و باید واقع بینانه نگاه کرد. در مجموع فکر میکنم، با وجود همه نواقص خواسته و ناخواسته، دکتر پزشکیان تا کنون در مسئله وفاق موفق ظاهر شده اند؛ برای مثال، اگر نگاهی به فعالیتهای ایران در حوزه سیاست خارجی داشته باشیم، نزدیکی زیادی بین جریانهای سیاسی خود حس میکنیم که در بخش مسائل سیاست خارجی به یکدیگر نزدیکتر شده اند.»
وی افزود: «بهبود بحث سیاست خارجی یک دریچه امید است و نشان میدهد به دلیل درایتی که رئیس جمهور محترم به خرج داده اند، جریانهای سیاسی ما تا حد زیادی هم نظر شده اند. مسئله وفاق و موفقیت آن در نهایت میتواند به پیروز وحدت ملی کمک کند و تمرین خوبی است که ما آموزش ببینیم درباره مسائل مهم امنیت ملی و حساس کشور، با یکدیگر چگونه هم نظر باشیم. نظریه وفاق دکتر پزشکیان در این زمینه موفقیتهایی کسب کرده، هر چند ضعفهایی هم داشته است. همه ما باید در شرایط حساس اقتصادی و سیاسی فعلی در کنار هم باشیم نه رو به روی هم. گرههای اقتصادی کشور بسیار متعدد است و دولت روی هر گره که دست میگذارد، گره دیگری وجود دارد، بنابراین در چنین شرایطی باید دولت را همراهی کرد تا از عهده مسئولیت بزرگی که بر دوش دارد، بر بیاید.»