bato-adv

یک اقتصاددان: دوباره زمزمه بازی با نرخ ارز را آغاز کرده‌اند

یک اقتصاددان: دوباره زمزمه بازی با نرخ ارز را آغاز کرده‌اند
یک استاد اقتصاد دانشگاه گفت: وزارت کار در گزارشی، آورده است که از سال ۱۳۹۶ به بعد، که بازی با نرخ ارز مساله اصلی حکومت شد، برای اولین بار در تاریخ ۷۰ ساله گذشته ایران، فاصله زمانی دو برابر شدن اندازه جمعیت فقیر کشور، به کمتر از سه سال رسید!
تاریخ انتشار: ۱۵:۲۲ - ۲۹ مهر ۱۴۰۳

فرشاد مومنی، اظهار داشت: این چه بساطی است که علیه اهل علم پیش گرفته شده است. ما می‌گوییم این سیاست غلط است و هرکسی که آن را با هر توجیهی اجرا کند، از غلط بودن و فاسد بودن و ضد عادلانه بودنش چیزی کم نمی‌کند.

به گزارش جماران، وی در دوازدهمین جلسه از سلسله جلسات موسسه مطالعات دین و اقتصاد معطوف به دعوت دکتر پزشکیان و دولت چهاردهم به داشتن یک برنامه توسعه با کیفیت که با عنوان «دولت چهاردهم و بایسته‌های سیاستگذاری درباره نرخ ارز» برگزار شد، خاطرنشان کرد: حیرت انگیز است و دیگر نمی‌دانیم باید چگونه با مقامات گرامی کشورمان صحبت کنیم و چه استدلالی بیاوریم که آنها را از دام فریب خوردگی توسط مافیا‌ها و همچنین تسخیرشدگی به دست مافیا‌ها نجات دهیم. کل حرف ما به بیان تخصصی در این جلسه این خواهد بود که به آقای پزشکیان بگوییم که تا زمانی که به ریاست جمهوری نرسیده بودید، کسی سابقه دروغگویی و فساد از شما نداشت، شما شرافتت را گرو گذاشتی و تعهد دادی که سراغ شوک درمانی نخواهی رفت و اکنون هم سقف مطالبه ما از رئیس جمهور محترم این است که تعهدش را عمل کند.

وی افزود: شما شرافتت را گرو گذاشتی، با مردمت عهد بستی و گفتی کاری که فرودستان و طبقه متوسط را با فشار‌های جدید شدت یافته روبرو کند، را نخواهم کرد. اما از روزی که ایشان انتخاب شد، هر کسی که اطراف خود جمع کرد و به هر کسی در حیطه اقتصادی به او پست داد، خلاف تعهدات حرف می‌زنند و عمل می‌کنند. معلوم می‌شود که قدرت تنظیم کنندگی دولت در حد نصاب نیست و آن بنیان اندیشه‌ای لازم برای پیشبرد وعده‌ها و تعهدات فراهم نیست. برخی مسئولان بسیار ساده فریب گروه‌های غیرمولد و مافیا‌ها را می‌خورند و بسیار ساده از منافع آنها با حسن نیت پشتیبانی می‌کنند.

این استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی با تاکید بر اینکه این مسائل نشان دهنده این است که از همین آغاز کار، نهاد قوه مجریه ما از جنبه اندیشه‌ای آن بنیه فکری کافی و بایسته را ندارد، تصریح کرد: اکنون مافیا‌ها در ایران این توان را پیدا کرده اند که حکومت را گیج کنند و اکنون حکومت ما سوراخ دعا را گم کرده است. ما باید کمک کنیم آنها از این فریب خوردگی، گیج شدگی و تحیر نجات پیدا کنند.

مومنی با بیان اینکه در این شرایط ما ناگزیر هستیم چند شاقول معرفی کنیم و از حکومت گرامی خواهش کنیم در چارچوب آنها حرکت کند، توضیح داد: یکی از این شاقول‌ها این است که برای هر نوع جهت گیری، متر و معیار باید مصالح توسعه و منافع ملی باشد و نه منافع لاشخورها، فاسد‌ها، رباخوار‌ها و دلالها. این مساله‌ای حیاتی است؛ بنابراین پرسش اساسی این است که هر بازی جدیدی که راه می‌افتد، ما باید نسبتش را با توسعه مان مشخص کنیم؛ چرا که منافع ملی ما از طریق توسعه تامین می‌شود. اگر این مساله را پذیرفتیم، بلافاصله، شاقول بعدی، بنیه تولید ملی است. اگر توسعه‌ای بخواهد اتفاق بیفتد و تولید ملی ارتقای بنیه پیدا کند، جزء الفبای توسعه است که می‌گویند انسان‌ها مهمترین هدف برنامه‌های توسعه و حیاتی‌ترین ابزار برنامه‌های توسعه هستند.

وی تاکید کرد: آقای پزشکیان باید متوجه باشد که شعار عدالت خواهی، شعاری زینتی نیست. شعار عدالت انسان ساز است و بستر عادلانه برای اعتلای کیفیت انسان‌ها پدید می‌آورد وانسان‌هایی که کیفیتشان رشد کرد، می‌توانند به طور موثر در سرنوشت توسعه شرکت کنند. این مساله همان قدر که اقتصادی است سیاسی هم است و به امنیت ملی ما ربط دارد.

رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد با یادآوری اینکه ۱۵۰ سال پیش، جان استیوارت میل، خطاب به رهبران انگلستان گفت انسان‌های جامعه خود را تحقیر نکنید، چون با انسان‌های تحقیر شده نمی‌شود کار‌های بزرگ کرد، اظهار ابراز عقیده کرد: نمی‌توانید بگویید می‌خواهید با استکبار جهانی و صهیونیسم بین الملل درگیر شوید و اخلاق اسلامی را فراگیر کنید و کرامت انسانی ایجاد کنید و بعد انسان‌های جامعه خود را تحقیر کنید و به سمت فقر و فلاکت بکشانید. اگر شاقول کار کند، حکومت از این گیجی بیرون می‌آید، همه مساله فساد نیست، البته که فساد بخشی از ماجرا است چرا که بخشی از ساخت قدرت به طرز غیرمتعارفی آلوده به فساد است و آنها به تسخیر مفت خواران درآمده اند. به آنها سرویس می‌دهند. اما همه ماجرا این نیست، بلکه ماجرا این است که مافیا‌ها اکنون توان رسانه‌ای پیدا کرده اند که می‌توانند واقعیت‌ها را قلب و اولویت‌ها را زیر و رو کنند.

مومنی با بیان اینکه آقای پزشکیان قبل از اینکه روی صندلی ریاست جمهوری بنشیند، با اینکه تخصص توسعه ندارد، این مساله را به خوبی پی برده بود و مرتبا می‌گفت من از عامه مردم مراقبت می‌کنم، اضافه کرد: آقای رئیس جمهور، هنوز بر صندلی ننشسته بودید که صحبت از شوک قیمتی و آزادسازی واردات کالا‌های لوکس و انتقال پایتخت مطرح کردید. در این موضوعات، تماما منافع مافیا‌ها در اولویت بود. اگر این کار گسترش و تعمیق یابد، چشم انداز و عاقبت خوبی برای دولت و کشور نزد مردم ایجاد نمی‌کند. تا این لحظه با کمال تاسف، نزد این دولت هم مانند دولت‌های قبلی اش، صدای رانت جو‌ها بهتر شنیده می‌شود.

وی با یادآوری اینکه سال ۱۴۰۱، بسیاری از کارشناسان مظلوم کشور هشدار دادند که شوک به قیمت ارز برای کشور فاجعه ایجاد می‌کند، اما مافیا‌ها در آنجا برنده شدند، گفت: آنها که به تسخیر آگاهانه و نا آگاهانه مافیا‌ها درآمده بودند و روی صندلی‌های کلیدی اداره اقتصاد کشور نشسته بودند، علنا و پرتکرار گفتند آب از آب تکان نمی‌خورد و ما جلوی رانت و فساد را می‌گیریم! بعد ماجرا چیز‌های دیگری شد. اما در این مملکت ما وقتی یک مسئول بی کفایت یا فاسد خطا می‌کند، تنبیه‌ها معطوف به مردم می‌شود!

به گفته این اقتصاددان؛ تنبیه‌ها هم از جنبه اقتصادی از دو کانال سیاست‌های تورم زا و سیاست‌های اشتغال زدا به مردم تنبیه می‌شود. وزیر بهداشت علنا می‌گوید دو سال است که ارز ترجیحی تولیدکنندگان دارو را نمی‌دهید و حذف کرده اید و اکنون زمزمه می‌کنید که می‌خواهیم ارز ترجیحی برای تجهیزات پزشکی را هم قطع کنیم. اگر درک کنید که انسان هدف توسعه است و از نظر دینی هم خداوند نوع انسان را با کرامت آفریده است، باید بدانید که به فقر و افلاس انداختن مردم، کرامت آنها را سلب می‌کند. آقای پزشکیان چگونه به عنوان یک پزشک می‌توانید امضا کنید که اولویت واردات دارو و خودرو‌های لوکس بیشتر از تجهیزات پزشکی است! در اینجا جان انسان‌ها مطرح است. چطور شد سراغ شوک درمانی می‌روید؟! مگر به عنوان عضو چندین ساله کمیسیون بهداشت مجلس، فراموش کرده اید که هر بار به شوک به نرخ ارز و شوک به قیمت حامل‌های انرژی پدیدار شد، یک جهش در اندازه جمعیتی که فقط از ناحیه هزینه‌های کمرشکن درمان به زیر خطر فقر می‌افتند، رخ داده است.

مومنی ادامه داد: می‌توانم درک کنم که این غوغاسالاری که مافیا‌ها ایجاد می‌کنند، مسئولان و اطرافیانشان را گیج کرده است. آنها اولویت‌ها را گم کرده اند. اکنون می‌خواهم صمیمانه و خیرخواهانه و خاضعانه به اقای رئیس جمهور بگویم که آیا شما می‌دانید که بعضی از مقامات کلیدی اقتصادی تان در همین دو، سه هفته اخیر، بیش از سی جلسه برای زمینه چینی درخصوص افزایش قیمت ارز و قیمت بنزین تدارک دیده اند. شما این را می‌دانید؟! اگر می‌دانید، ۱۰ اشکال و اگر نمی‌دانید ۱۰۰ اشکال دارد؛ چرا که شما با شاقول آن وعده‌ها و تعهداتتان باید این سیاست‌ها را تنظیم کنید.

این عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه از منظر دینی گفته می‌شود یکی از نشانه‌های اهل ایمان واقعی این است که از یک سوراخ دوبار گزیده نشوند، ما از سوراخ شوک حامل‌های انرژی و شوک نرخ ارز و شوک نرخ بهره، باید چند بارگزیده شویم تا حکومتگران گرامی چرتشان پاره شود، ادامه داد: صدبار آزمون این سیاست در ۳۵ سال گذشته کافی نیست؟! آیا باید باز هم از نو تست کنیم. این طور که مقامات گرامی می‌گویند می‌خواهند باز هم این مساله را آزمون کنند. اما آنچه که به عنوان یک هدیه به آقای پزشکیان می‌گویم، به این دلیل که ایشان شخصا جایگاه علمی رفیعی در رشته خودشان دارد و هم به اهل علم تعهداتی داده است، این است که بگویم با این شیوه اداره حکومت که اسمش شیوه اداره چرتکه‌ای – حجره‌ای اقتصاد ملی است، شما دیگر متخصص اقتصاد لازم ندارید. هر کسی را هر جایی دلتان می‌خواهد منصوب کنید.

وی به تعدد دانشجویان در حال تحصیل در مقاطع بالای تخصصی اشاره کرد و گفت: اکنون کل ماجرای اداره اقتصاد ما، درست مانند یک حجره شده با یک چرتکه دست گردانندگانش. می‌گویند ما پول کم داریم و تنها هم در جستجوی راه حل‌هایی هستیم که فوری و بی دردسر برای ما پول جور کند!

مومنی خاطرنشان کرد: از سال ۱۳۷۳ که در صفحات ۳۴ تا ۳۹ گزارش اقتصادی سال ۷۳ سازمان برنامه آمده است که تجربه این ۵ و ۶ سال که با نرخ ارز بازی کردیم می‌گوید به ازای هر یک واحد ریال جدیدی که حکومت از ناحیه این سیاست به دست آورد، هزینه‌های مصرفی دولت بیش از ۳.۵ برابر افزایش پیدا کرد. درک کنید که به اسم کسری بودجه دولت را در این ورطه می‌اندازند و بعد قربانی اصلی اش خود دولت است و کسری بودجه اش با ضریب بیش از ۳.۵ برابر افزایش می‌یابد! اکنون هم در ۱۰ سند رسمی که وزارت اقتصاد، بانک مرکزی و سازمان برنامه منتشر کرده اند می‌گویند از نقطه عطف ۱۳۷۷ ما با جهش بدهی‌های دولت روبرو هستیم. چطوری این مساله را متوجه نمی‌شوید؟! چند بار دیگر باید اتفاق بیفتد. چگونه می‌خواهید متوجه شوید که از نظر منطق علمی، بازی با قیمت، فرایند انتهایی یک فرایند چند ۱۰ حلقه‌ای است؟! وقتی شما اولین گام را بازی با قیمت می‌گذارید، یعنی فاجعه ایجاد می‌کنید.

رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد ادامه داد: نکته کلیدی و تکان دهنده این است که در کل این ۳۵ سال گذشته، از دریچه مشروعیت حکومت به این مساله نگاه کنید. در این دوره، مگر تعداد صاحب منصبانی که دکمه را تا انتها می‌بستند و بر پیشانی شان پینه داشتند و بزرگترین فساد‌ها را هم مرتکب شده بودند، کم بود؟! نمی‌خواهید بدانید که حکمت این مساله چیست که چرا در سراسر ۳۵ سال گذشته، همواره یک سر بزرگترین فساد‌ها در کشور، مقامات کلیدی سیاسی و اقتصادی بوده اند؟! آیا برای شما، چنین وضعیتی شرم آور نیست؟! از نظر اقتصاد سیاسی، در چنین شرایطی می‌گویند حکومتگران سالم، قادر نیستند منافع حکومت را از منافع حکومتگران فاسد تفکیک کنند. این گونه می‌شود که میدان برای جولان فاسدین زیاد می‌شود.

مومنی پرسید: شرم آور نیست که در دولت رئیسی که نام خود را دولت محرومان گذاشته بود، جهشی که در عرض یک سال در قیمت حیاتی‌ترین نیاز‌های انسان‌ها برای بقا پیش آمد از جنگ جهانی دوم تاکنون بی سابقه بوده است. بعد تعداد مقامات دستگیر شده و پرونده دار آن دولت را هم بررسی کنید! با این جهش‌هایی که در این شش ساله اخیر در قیمت مسکن و اجاره اتفاق افتاده، در تهران اگر یک کارمند و یا یک کارگری بخواهد صاحب خانه شود، با فرض اینکه دیگر از این به بعد افزایش قیمت مسکن نداشته باشیم، ۱۷۷ سال طول می‌کشد! اینها شرم آورند. شما در حکومتی زندگی می‌کنید که به نام علی ابن ابی طالب است. او می‌گوید اگر تو فقط بشنوی که یک ناروایی در حق غیرمسلمان شده، از شرم بمیری، جا دارد. پس کو آن غیرتها؟! ما در ژست می‌گوییم طرفدار علی ابن ابی طالب هستیم، اما عزیزان گزارش دهند در سال ۱۴۰۱، اشتباه‌ها و خطا‌ها و فساد‌ها را چه کسانی مرتکب شدند و تنبیه‌ها نصیب چه کسانی شد؟! این عدالت علوی است؟! چگونه شده که قباحت این مسائل ریخته است؟! چگونه است که عزیزان به این مناسبات خو گرفته‌اند؟!

این عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی ادامه داد: وزارت کار در گزارشی، آورده است که از سال ۱۳۹۶ به بعد، که بازی با نرخ ارز مساله اصلی حکومت شد، برای اولین بار در تاریخ ۷۰ ساله گذشته ایران، فاصله زمانی دو برابر شدن اندازه جمعیت فقیر کشور، به کمتر از سه سال رسید! آنها که می‌گویند به دین اهمیت می‌دهند، دین که فقط زلف خانم‌ها نیست! شما در مکتبی زندگی می‌کنید که می‌گوید فقر کفر می‌آورد! جمعیت فقیرت را اینگونه با بازی نرخ ارز افزایش می‌دهید! چرا تکان نمی‌خورید و همه آنچه که آزمون شده را دوباره در معرض آزمون قرار می‌دهید؟!

وی با بیان اینکه مرور آنچه که در این ۳۵ سال گذشته با سیاست‌های شوک درمانی بر مردم رفته است، عرق شرم بر ما جاری می‌کند، گفت: چرا به جای اینکه به استدلال‌ها توجه کنید، می‌گویید فلانی بعد از جنگ با همه روسای جمهور مشکل داشته است؟! بعد به جای اینکه به قاعده ادب دینی بگویند این صحبت‌ها را رها کنید و بر استدلال‌ها تمرکز داشته باشید، بین دو شخص تمرکز می‌کنند. بعد به قول خودشان، کارشناسانی که مقداری از حریتشان مانده است، از چشم مقامات می‌اندازند، اصلا مهم نیست که ما را به واسطه حق گویی می‌خواهند از چشم این و آن بیندازند و بدا به حال آنکه بخواهد با چنین مسائلی افراد از چشمش بیفتند! معیار داشته باشید، وقتی در ۳۵ سال گذشته، یک سیاستِ مشکوکِ پرفسادِ ضد ملی و ضدعادلانه به نام تضعیف ارزش پول ملی همیشه در جریان بوده، ما همیشه به این سیاست‌ها ایراد گرفتیم و نه به خصوصیات ظاهری روسای جمهور! ما می‌گوییم این سیاست غلط است و هر کسی که آن را با هر توجیهی اجرا کند، از غلط بودن و فاسد بودن و ضد عادلانه بودنش چیزی کم نمی‌کند، اگر این رویکرد جرم است، من یکی از مجرمان اصلی این ماجرا هستم، چون اگر رئیس جمهور بعدی هم بخواهد این خطا‌ها را انجام دهد، من این حرف‌ها را تکرار خواهم کرد.

مومنی اظهار داشت: برخی به عنوان یک فرد دانشگاهی، صحبت عمومی می‌کنند، اما به من طعنه می‌زنند و می‌گویند بعضی‌ها هنوز در تاریخ گیر کرده اند و مرتبا از نفی تعدیل ساختاری سخن می‌گویند. باید به او گفت این حکومت ۱۰۰ بار آزمون و خطا می‌کند و هنوز هم در تحیر و گیجی است و به خطابودن آن پی نمی‌برد. آقای دکتر نیلی سال ۷۶ مقاله‌ای با عنوان «ارزیابی تجربه تعدیل ساختاری در ایران»، در کتابی که موسسه نیاوران چاپ کرده، نوشته است. من نام آن را «چی فکر می‌کردیم، چی شد» گذاشته ام. هزار رحمت به این شرافت این آدم که این به این مساله هر چند ناقص و ضعیف اذعان کرده است. خدا پدر و مادرش را رحمت کند. اما اگر سیاستگذارانی را روی کار می‌آورید که هنوز هم بر آن سیاست غلط اصرار می‌کنند، انتقاد ما به پافشاری به سیاست‌های غلط به معنای مخالفت با اشخاص نیست. اگر با اشخاص مخالف بودم، باید با جابجا شدن افراد، مشی من تغییر می‌کرد؟! چرا به وزوز‌هایی که می‌گویند فلانی با همه مقامات کشور مخالف است بها می‌دهید؟!

این اقتصاددان تصریح کرد: دوباره این زمزمه بازی با نرخ ارز را آغاز کرده اند، با کمال تاسف، ارزیابی من این است که جمع بندی عزیزان به این سمت رفته که اگر اول بازی با نرخ ارز را آغاز کنیم و بعد به بهانه آن قیمت‌های بنزین و حامل‌های انرژی را افزایش دهیم بهتر است، به این دلیل که اگر مستقیما قیمت بنزین را افزایش دهند، سقف تطهیرشان این می‌شود که جمعه بود و من خواب بودم و مضحکه می‌شود. آنها قیمت ارز را اولویت می‌دهند، چرا که می‌توانند به عامل مجعولی به نام بازار نسبت دهند. می‌گویند ما هم خیلی ناراحتیم، اما بازار این کار را کرده است. به نام اینکه ما نمی‌خواستیم، اما بازار این کار را کرده است، از سال ۶۸ تا اکنون ۴۰۰میلیارد دلار ذخایر استراتژیک ارزی کشور را با عنوان سیاست کنترل نرخ ارز دود کرده اند، نرخ ارز هم در این دوره بیش از ۲۸ هزار برابر شده است.

مومنی با بیان اینکه اهداف دیگری برای اجرای این سیاست‌ها اعلام می‌کنند، اما تحلیل‌های پشت پرده شان این است که پول کم داریم، گفت: شهید بهشتی می‌گوید یکی از نشانه‌های اهل ایمان، افق دید دورمدتشان است. نمی‌دانیم با چه زبانی با آنها صحبت کنیم، در یک افق ۳۵ ساله نگاه کنید. سازمان برنامه و بانک مرکزی که در دو سند گفته‌اند هر بار ما شوک نرخ ارز داشتیم، کسری مالی مان شدت بیشتری پیدا کرده است. می‌خواهم بگویم مساله بسیار فراتر از این حرف‌ها است. از منظر نهادی، بازی شوک درمانی، اقتصادی ایران را به یک بازی گانگستری – مافیایی تبدیل کرده است و در این بازی، اگر برنده‌ها و بازنده‌های این مناسبات را با هم مرور کنیم متوجه می‌شویم که بازنده شماره یک نهاد حکومت است.

وی به گزارش صندوق بین المللی پول اشاره کرد که در آن آمده است از نظر مسئولیت پذیری حکومت در امور حاکمیتی، از ۲۰۲۰ تا کنون فقط ۵ کشور در دنیا وضعیت شرم آورتری نسبت به ایران دارند، افزود: اگر اسامی این پنج کشور را منتشر کنند، مطمئنم که هنوز این سطوح از غیرت در ساختار قدرت ما وجود دارد که شرم کنند و خجالت بکشند. مناسباتی ایجاد شده که در سطح نظری به آن سلطه نهاد‌های بهره کش می‌گویند. بهره کشی و استثمار وحستناک از نهاد حکومت، بنگاه‌های تولید و از عامه مردم و با شدت بیشتر از فقرا در حال وقوع است و ما اکنون در اسارت این نهاد‌های بهره کش هستیم.

این عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی با تاکید بر اینکه بیشترین نفع را از این مناسبات آنهایی بردند که هرچه بیشتر با تولید فاصله داشتند، گفت: اگر حکومت گرامی از این دریچه نگاه کند، بزرگترین خطا و ظلم و خیانت را بازی جدید با نرخ ارز پیدا خواهد کرد. با این حال یقین بدانید که با همه این عجز و لابه‌ای که ما می‌کنیم و همه استدلال و شواهدی که می‌آوریم، عزیزان این کار را خواهند کرد و بعد می‌گویند جمشید بسم الله را بیاورید و بازار این کار را کرده و چقدر اعصاب ما هم خُرد است و این گونه بخشی از ظرفیت‌های دلاری این کشور را دوباره هدر می‌دهند. این روش تبدیل به قاعده حکمرانی در این کشور شده است. حتی حساب و کتاب حجره داران از این شیوه حکومت داری اقتصادی در این کشور قوی‌تر است.

مومنی خاطرنشان کرد: در این مناسبات بهره کش و ظالمانه که از درون آن فقیرترین و محرومترین گروه‌های اجتماعی را تنبیه‌های سخت می‌کنند، عده‌ای رباخوار، دلال و سوداگر نفع می‌برند. روند قهقرایی که طی سال‌های گذشته، محرومترین گروه‌های اجتماعی طی کرده اند را ببینید! شما چه مسلمانانی هستید که این مسائل را می‌بینید و آخ نمی‌گویید؟! کل مملکت را در تیول دلال‌ها و سوداگران قرار داده‌اند!

این عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی ادامه داد: به رئیس جمهور گفته اند قیمت برق فلان قدر تمام می‌شود و فلان میزان عرضه می‌کنیم! اگر تولید تولیدکننده حامل‌های انرژی در این کشور با اتلافها، اسراف‌ها و ضعف مدیریت شدید و فساد همراه است، باید چوبش را بر سر مردم بزنید؟! بعد در عین حال اسم همین مردم را غیور، آگاه و همیشه در صحنه می‌گذارید؟! این چه طرز اداره کشور است؟!

مومنی با بیان اینکه شرایطی را تجربه می‌کنیم که در ۳۵ سال گذشته، نهاد دولت به یکی از بدهکارترین و مفلس‌ترین دستگاه‌ها از نظر مالی تبدیل شده و قادر نیست بدیهی‌ترین مسئلیت‌های حاکمیتی اش را اجرا کند، اضافه کرد: از کل عایدات ارزی این کشور، در تاریخ اقتصاد نفتی ایران، ۸۵ درصدش در این دوره ۳۵ ساله اتفاق افتاده است. یعنی حکومتی که امکانات ارزی اش این گونه بوده و وقتی هم که به افلاس مالی دچار شده، بر اساس استاندار‌های ۵ سال پیش مطالعه کردند و دیدند که کل این منابع ارزی دود شده و به هوا رفته و معادل ۲۰۰میلیارد دلار هم دارایی‌های بین نسلی کشور که از سرمایه گذاری قبلی‌ها و به صورت کارخانه و فعالیت‌های تولیدی بوده را با عنوان خصوصی سازی و مولدسازی فروخته اند و خرج امور جاری شان کرده‌اند. در اقتصاد سیاسی می‌گویند بزرگترین گناهی که یک حکومت می‌تواند مرتکب شود این است که دارایی‌های بین نسلی را صرف امور جاری کند. به جز آن حدود ۷۵درصد سود شرکت‌های دولتی را به اشکال مختلف از آنها می‌گیرند.

وی با بیان اینکه علت اینکه کشور با بحران سرمایه گذاری روبرو شده است، چنین روند‌هایی است، اضافه کرد: نهاد‌های بهره کش، حکومت را تبدیل به هیولایی کرده اند که به آن می‌گویند اصلا راجع به کارایی هزینه هایت فکر نکن! به هر قیمت شده، مانند یک معتاد پول جور کن و اصلا درباره اینکه باید ساختار هزینه هایت را به هنجار کنی فکری نکن! باید به هر طریقی که شده، پول جور کنی.

این استاد اقتصاد، ایجاد مفهومی با عنوان دریافت «مالیات علی الحساب» از شرکت‌ها و تولیدکنندگان را بدعت در تاریخ علم اقتصاد دانست و افزود: باید صبر کنید که سال مالی شرکت‌ها تمام شود، اما از همان ابتدا با این عنوان از شرکت‌های دولتی پول می‌گیرند، بعد این شرکت پول ندارد که سرمایه در گردش داشته باشد آنها را به کام رباخوار‌ها پرتاب می‌کنند. بعد وقتی چندین بار از این تعرض‌ها می‌شود، این شرکت نمی‌تواند درست اداره شود، عده‌ای رند هم پیدا می‌شود و می‌گویند چه کسی گفت دولت تاجر خوبی است؟! شرکت‌ها را به افلاس می‌اندازند تا کار افرادی لاشخور را راه بیندازند تا این واحد‌ها را به ثمن بخس بخرند.

وی با انتقاد از برخی اظهارات در برنامه‌های تلویزیونی که عنوان کرده اند به در تولید خودرو و لوازم خانگی با مافیای تولید روبرو هستیم، اضافه کرد: در بعضی از سال‌های گذشته، در حالی که خودروساز زیان می‌دهد، سهم رباخوار‌ها از قیمت تمام شده خودرو در ساختار هزینه‌های خودروساز حدود ۳۰درصد بوده است. آقای مهندس بحرینیان محاسبه کرده بود برای اینکه چرخ مافیای بنزین و گازوئیل بچرخد، آمادگی دارند که مثلا چند صد میلیارد دلار صرف واردات بنزین و گازوئیل کنند، اما آمادگی ندارند که ۵ درصد از آن دلار‌ها را دهند تا کیفیت موتور خودروسازان ما ارتقا یابد تا مصرف بنزین ما کاهش یابد.

مومنی با یادآوری اینکه این اصطلاحی تئوریک است که می‌گویند کشوری که به شوک درمانی خوگرفت کل نظام حیات جمعی اش دچار آشفتگی می‌شود، اظهار داشت: می‌توان به خوبی این آشفتگی‌ها را در کشور دید. اکنون تمام منابع را خورده اند، اصل ۴۴ قانون اساسی را هم دور زده اند و به صورتی کاملا غیرمطابق با قانون اساسی، بخش قابل اعتنایی از سهام واحد‌هایی که مشمول اصل ۴۴ بوده اند را هم واگذار کرده اند و اکنون اینها هم در حال اتمام هستند. من از سال ۱۳۹۳، به عنوان یک وظیفه دینی، ملی و علمی مفهوم گذار خطرناک از دولت خام فروش به دولت آینده فروش را مطرح کردم و گفتم اکنون خام فروش باقی ماندن و اداره کشور با ارز آن، برای ما تبدیل به یک رویا شده است، عزیزان با خلق بدهی و پول گرفتن برای گذران امور جاری شان در حال آینده فروشی هستند.

به گفته این عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی؛ بودجه سال ۱۴۰۴ که منتشر شود، خواهد دید وزن و ضریب اهمیت ارقام بازپرداخت اصل و فرع اوراقی که دولت در این چند سال منتشر کرده و اکنون سررسیده شده است. شرم آور است. کم کم دولت آینده فروش هم برای ما جزء رویا‌ها می‌شود و اکنون وارد معرکه‌ای می‌شویم که با یک نهاد دولتی که به تسخیر مافیا‌ها درآمده روبرو هستیم. علائم و نشانه‌های بسیار خطرناکی در این زمینه وجود دارد. فاجعه در یک اقتصاد ملی زمانی شروع می‌شود که تولید را به فلاکت و افلاس انداخته اید و از طریق بدهی، خلق ارزش می‌کنید. اکنون ما در این مناسبات افتاده ایم که از بدهی خلق ارزش می‌شود.

مومنی حکومتگران را به خواندن کتاب «فساد در نظام سرمایه سالار» دعوت کرد و با بیان اینکه در این کتاب توضیح داده شده مناسباتی که در آن از بدهی خلق ارزش می‌شود، مناسباتی است که کل دنیا را می‌خواهد به تسخیر مافیا‌ها درآورد و ادامه داد: در زمان برنامه هفتم هشدار دادم که کفگیر دارایی‌های بین نسلی ملی موجود در اصل ۴۴، در حال به ته دیگ می‌خورد که عزیزان تعرض به محیط زیست و انفال را در دستور کار قرار داده اند. با ابتکار عمل چند دستگاه دولتی، انفال را از مالکیت عمومی به مالکیت دولت تبدیل می‌کنند و تتمه راه تنفس و بقا را از طریق تشدید بحران محیط زیست و معرکه منافع مافیا‌ها و سوداگران انفال می‌خواهند جلو ببرند. تا کجا می‌خواهید این وضعیت را پیش ببرید؟!

این اقتصاددان با بیان اینکه با شوک درمانی، هزینه‌های سرمایه‌ای دولت به مراتب بیشتر از هزینه‌های مصرفی اش رشد کرده است، گفت: اگر می‌خواهید درک کنید که ریشه‌های این بحران سرمایه گذاری که بنیان کشور را می‌سوزاند کجاست، باید بدانید ریشه‌های آن در شوک درمانی است. ما بی سابقه‌ترین رویه‌های پراسراف و پراتلاف و پرفساد را به تبع شوک درمانی به این جامعه تحمیل می‌کنیم، چرا در این کشور کسی درباره این فکر نمی‌کند که اکنون بیش از ۲۰ سال است که نرخ استهلاک سرمایه ثابت به تشکیل سرمایه در ایران، بیش از ۴۰درصد است. ببینید ما چه می‌کنیم و ماجرا چیست! به جز دو، سه استثناء در تاریخ اقتصادی ایران، همیشه در تشکیل سرمایه ثابت سهم و وزن تشکیل سرمایه به صورت ساختمان از تشکیل سرمایه به صورت ماشین آلات بیشتر بوده است. این مناسبات سوداگرانه باعث شده، خانه‌ای که تا ۵۰ سال دیگر می‌تواند به درد بخورد را به خاطر ارضای تمایلات سوداگرانه می‌کوبند و از بین می‌برند. از هر دریچه‌ای که وارد می‌شویم می‌گوید که آقای دکتر پزشکیان عزیز، شما باید متوجه شوید که بازی روی این ریل، بازی است که در آن انحطاط، سقوط، فلاکت و فاجعه سازی بیرون می‌آید.

رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد با بیان اینکه برای دلار، خلق تقاضا‌های غیرتوسعه‌ای و ضدتوسعه‌ای می‌کنند و بعد در کادر آن کمبود، شکاف میان عرضه و تقاضای کل ارز را بالا می‌برند، بعد اسم آن را فنر نرخ ارز گذاشته‌اند، گفت: اگر هم می‌خواهید نرخ ارز را بالا ببرید، همانطور که پشت پرده می‌گویید پول کم داریم باید دلار را گران بفروشیم، شرافتمندانه بگویید فنر نرخ ارز یک واژه مجعول است. سیاست‌های مشکوک پولی، مالی تجاری، صنعتی و نرخ ارزتان را اصلاح کنید، بعد می‌بینید فنری وجود ندارد.

مومنی گفت: مطالعه‌هایی در ایران وجود دارد که نشان می‌دهد یکی از کانون‌های گسترش و تعمیق فساد، وابستگی ذلت آور به دنیای خارج، عقب ماندگی فناورانه و فلاکت مردم، شیوه کنونی مجوزدهی صنعتی است. در مملکتی که گزارش‌های رسمی می‌گوید نزدیک دو، سوم ظرفیت‌های تولید کشور بلااستفاده است، ما با پدیده جهش موجودی انبار بنگاه‌های تولیدی مواجه هستیم، یعنی به دلیل فلاکتی که به مردم تحمیل کرده اند، همین تولید اندک را هم نمی‌شود فروخت. در این شرایط، که ظرفیت‌های تولیدی موجود اینگونه استفاده می‌شود، با دادن مجوز‌های جدید، در کشوری که صنعت صنعت ساز ندارد، عطش تقاضای ارز ایجاد می‌کنند. از سوی دیگر، قانونی که اجازه واردات کالا‌های تولید داخل نمی‌داد را دیگر تمدید نکردند که به معنای خلق تقاضا‌های جدید برای واردات است. از سوی دیگر، هزار ماجرا برای تولیدکنندگان کشور ایجاد می‌کنند. ما در صنعت خودروسازی، ۲۳ نهاد نظارتی نمی‌رویم، چرا کسی سراغ بی کفایتی و فاسد بودن بخش‌هایی از آن نظارت‌ها نمی‌رود و تمام فحش‌ها را به تولید کننده می‌دهید؟!

این عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی گفت: دائم با سیاست‌های غلط خودتان برای بخش‌های تولیدی بحران ایجاد می‌کنید. قاعده گذاشته‌اند که فروش خودرو به گونه‌ای باشد که عایدی تولید کننده خودرو، نزدیک یک، دوم تا یک سوم دلال‌های خودرو شده است. خودروساز را به افلاس می‌کشانند و بعد به کیفیت خودرو فحش می‌دهند. چه سرمایه گذاری کردید که این خودروساز مفلوک بیچاره که این قدر شرف و غیرت دارد و همچنان پایمردی می‌کند، کیفیت خودرویش را بالا ببرد. مگر به او مجال می‌دهید؟! چه شرافتی در نهاد‌های نظارتی است که تاکنون مجلس سه بار از صنعت خودرو تحقیق و تفحص گذاشته و در هر سه بار هم اعلام کرده است که قرارداد‌هایی که وضع می‌شود، به گونه‌ای است که اگر طرف خارجی زیرتعهدش بزند، هیچ گونه جریمه‌ای به آن تعلق نمی‌گیرد. واقعا ظرفیت و توان حقوقی ما در تنظیم قرارداد این است؟ این چه مناسباتی است که ایجاد کردیم که اگر بگوییم حداقل قرارداد‌ها را شفاف کنید تا مثلا از حقوقدانان اقتصادی کشور بخواهیم کیفیت این قرارداد‌ها را اعتبار سنجی کنیم. این پنهان کاری‌ها را می‌کنند و بعد وقتی با بحران مواجه می‌شوند، می‌گویند هر چه فریاد دارید بر سر تولید کننده بزنید.

وی اضافه کرد: باید به وزیر کار گفت اکنون که در وزارت کار، مجموعه‌ای از افراد جمع شده اند که هم به سلامت اشتهار دارند و هم الفبا را می‌دانند، بر روی این مساله متمرکز شوید که این ماجرای مشکوک مجوز دهی بی مهار چرا متوقف نمی‌شود. تمام کتاب‌های توسعه‌ای می‌گویند یکی از ستون‌های جهش‌های توسعه ای، مزد زیاد است. این مافیا‌ها که اکنون رسانه‌ها را هم تسخیر کرده اند، سهم ربا در قیمت تمام شده خودرویشان ۳۰درصد است و سهم دستمزد نیروی کار حدود ۱۰درصد است. بعد عزیزان از مارپیچ شوک نرخ از تورم حساسیت زدایی می‌کنند می‌گویند هر چه فریاد دارید بر سر نیروی کار بکشید که طلب دستمزد می‌کند. لااقل دستمزد به اندازه بنیاد گرایان بازار را به رسمیت بشناسید. اگر توسعه می‌خواهید، هیچ کشوری با استثمار نیروی کارش به توسعه دست نیافته است.

این اقتصاددان با بیان اینکه شرم آور است که قدرت خرید دلاری دستمزد، فقط در ۱۵ سال گذشته، حدود ۸۵ درصد سقوط کرده است، گفت: کانون اصلی ماجرا به عنوان اصلاح این است که شاقول قاعده گذاری به جای منافع رباخوارها، دلال‌ها و سوداگران، باید منافع تولیدکنندگان و نیروی کار شرفتمند ایران باشد. این یک بازآرایی نهادی است. اکنون برعکس این مساله عمل می‌شود. دولت جدید هم اگر فکر می‌کند که می‌تواند مانند دولت‌های قبلی روی همان ریل نهاد‌های استثماری و بهره کش کشور را اداره کند، محکوم به شکست هستیم. باید تغییر ریل اتفاق بیفتد و این مساله بیش از هر چیز تابع یک اراده سیاسی است. نمی‌خواهد تولید را تقویت کنید، این جزء آمال و آروز‌ها بماند، در گام اول نهاد‌های بهره کش از فرایند تولید را متوقف کنید.

مومنی تاکید کرد: یکی از بهره کشانه‌ترین مناسبات در تاریخ اقتصادی ایران، از زمان فعال شدن بانک‌های خصوصی در ایران موضوعیت پیدا کرده است. این چه مملکتی است که رسما وزارت اقتصاد گزارش منتشر می‌کند که سهم فقط یک بانک خصوصی در یک دوره خاصی در سال ۱۴۰۲ از رشد پایه پولی، ۵۷ درصد است. بعد قوه قضاییه و دستگاه‌های اطلاعاتی هیچ به روی خود نمی‌آورند! وقتی خودتان می‌گویید رشد پایه پولی به رشد نقدینگی و سپس جهش تورم منجر می‌شود، یعنی نزدیک ۹۰ میلیون آدم را بدون اینکه گناهی مرتکب شده باشند، تنبیه می‌کنید بعد درباره این بانک که این فضاحت را ایجاد کرده است، کسی حرفی نمی‌زند. تا کنون دیده اید که یک مقام پولی کشور درباره این مساله گزارشی بدهد؟!

رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد، گفت: پشت به تولید و رو به بهره کشان کردید و باید تغییر ریل دهید. یکی از آن تغییر ریل‌ها این است که خطا‌های سیاستی مانند شوک درمانی و افزایش نرخ ارز را کنار بگذارید. بار‌ها گفته ایم اگر بی منطق قیمت را پایین هم بیاورید اقتصاد ایران را به هم می‌ریزید، بحث بر سر این است که باید یک برنامه داشته باشید که بر محور منافع مردم و تولیدکنندگان بازآرایی اتفاق بیفتد. در آن چارچوب به هر قیمتی که قیمت توسعه گرا و عادلانه باشد رسیدید، که از نظر علمی بتوانید از آن دفاع کنید، ما هم از آن پشتیبانی می‌کنیم.

مومنی افزود: در دیدار با آقای پزشکیان گفتم، چهار دولت داشتیم با این توهم هم آبروی خود را بردند، هم زمان را زایل کردند و هم مردم را به افلاس و فلاکت کشاندند و هم بنیه تولیدی کشور را ساقط کردند. فکر کردند که در شرایطی که اقتصاد ملی با بحران‌های پرشمار روبرو است، ما می‌توانیم درباره مسائل اقتصادی، به صورت مجزا، منفرد و بدون برنامه ریزی تصمیمگیری موفق داشته باشیم. این مساله محال است. وقتی می‌گوییم تغییر ریل بدهید، یعنی دولت به جای ادای برنامه ریزی، برنامه باکیفیت تمهید کند. در آن برنامه با کیفیت آخرین حلقه اقداماتی که باید انجام شود، فکر راجع به دستکاری قیمت است.

این عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی گفت: ما به صورت سلبی به حکومتگران گرامی می‌گوییم‌ای کسانی که ایمان آورده اید بازی با قیمت‌های کلیدی را متوقف کنید. به صورت ایجابی می‌گوییم یک برنامه با کیفیت رو کنید. شاقول ما برای ارزیابی این دولت سند بودجه است که حکم برنامه یک ساله دارد، اگر دوباره دیدیم که قرار است همچنان به تولیدکننده‌ها و فشار به نیروی کار و محرومان و مستضعفان بیاورند، تا رباخوار‌ها و دلال‌ها چاق‌تر شوند، و با آن مخالفت کردیم، به معنای مخالفت با رئیس جمهور نیست. آقای پزشکیان، آنکه شما را نقد می‌کند، دوست واقعی ات است، چاپلوسان، سفله‌ها و کوتوله‌ها باغ خود را از طریق رسیدن به مناصب بیل می‌زنند. آن که نقد می‌کند، کسی است که می‌خواهد کشور اصلاح شود. این چه بساطی است که علیه اهل علم پیش گرفته شده است و این همه بازی در می‌آورند که هزینه فرصت نقد عالمانه را بالا ببرند.

مومنی گفت: امیدواریم با مشارکت کارشناسان و صاحب منصبانی که هم شرافت و هم اهلیت حرفه‌ای دارند و اهل علم، کمک کنیم مملکت ما در ریل صحیح خود قرار گیرد.

برچسب ها: ارز فقر نرخ ارز
bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین