«در حال حاضر جامعه دچار بحران اقتصادی شده است و هزینه درآمد خانوار تنظیم نیست و خانوارها نمیتوانند هزینه زندگی خود را تامین کنند. حدود ۳۵ درصد از خانوارهای ایران هیچ شاغلی ندارند و گاهی هم یک شاغل در خانواده دارند. یعنی در حال حاضر تعداد شاغل در خانوار در ایران به حدود ۰.۷ میل پیدا کرده است. خانوارهایی که هیچ شغل و درآمد ندارند باید به یک مدل دیگری از زندی تنگ دهند.»
اردشیر گراوند، جامعهشناس و پژوهشگر اجتماعی گفت: «در حالی که در نسل گذشته شش تا بچه هم در یک اتاق میخوابیدند. در سالهای اخیر شاهد این هستیم الگوی – خانههای اشتراکی – حضور دو خانواده در یک خانه به دلیل افزایش هزینه تامین مسکن و مشکلات اقصادی و اشتغال گسترش پیدا کرده است. این الگو – خانههای اشتراکی – را مردم انتخاب میکنند که تابع جو اقتصادی – اجتماعی کشور اتفاق افتاده است. با توجه به سبک پوشش حاکم بر کشور و فارغ از اینکه فشار اقتصادی منجر به افسردگی شدید در خانواده میشود، به نظر من فساد اخلاقی و جرائم جدی، جنسی، جسمی و فراوانی را هم به وجود میآورد. چون به این سبک از زندگی عادت نکردیم و ورود به این سبک زندگی الگوی تعاملات را تغییر میدهد. وقتی یک خانه متعلق به دو خانواده باشد هر کدام میتوانند سر زده وارد خانه شوند در حالی که مشخص نیست کسی که در خانه است در چه حالتی به سر میبرد.»
به گزارش دیدبان ایران، اردشیر گراوند، جامعهشناس و استاد دانشگاه روی آوردن خانوادهها به خانههای اشتراکی و معضلات آن را مورد ارزیابی قرار داده و گفت: «در گذشته دختران و پسران مجرد در خانههای اشتراکی زندگی میکردند و اکثرا یک اتاق خواب اختصاصی داشتند و از دیگر نقاط خانه مانند حمام، آشپزخانه و… به صورت اشتراکی استفاده میکردند. این خانهها در حد تجرد و آدم همجنس مسائل متعدد دارد اما مسئله حادی ایجاد نمیکند. خوابگاههای دانشجویی نیز به نوعی الگویی از این خانههای مجردی است که بسیاری از دانشجویان آن را تجربه کردهاند.
اما در حال حاضر تحت شرایط اقتصادی و اجتماعی عجیب غریبی گیر افتادیم و معیشت خانواده به خطر افتاده و هزینه درآمد خانوار تنظیم نیست. ۴۰ سال پیش جوانان پس از ازدواج در یکی از اتاقهای خانه پدری زندگی خود را شروع میکرد تا شرایط استقلال را پیدا کند و خانهای بگیرد و از خانواده جدا شود در نسل گذشته و تقریبا از ابتدای دهه ۷۰ به بعد تاریخ این نوع زندگی منقضی شد و جوانان از همان آغاز ازدواج خانه مستقلی برای خود دست و پا میکردند و الگو زندگی در خانه پدری منسوخ شد. این خانههای اشتراکی اگر ۵۰ سال پیش بود، جای تعجب نداشت چون مردم در دوران تجربه آن بودند به دلیل مشکلات اقتصادی تعداد زوجهایی که خانههای اشتراکی روی آوردهاند بیشتر شده است.»
این استاد دانشگاه و پژوهشگر اجتماعی خاطرنشان کرد: «از ابتدای دهه ۷۰ تا کنون سبک زندگی منسوخ شده است. چرا که یک سبک اقتصادی - اجتماعی جدیدی بر ایران عارض شد که حریم خصوصی برای فرزندان و خانوارها برای آنها موضوعیت پیدا کرد و تحصیلات و باسوادی نیز باعث شد که هر کسی به حق و حقوق انسانی خود واقف شدند. در حال حاضر جامعه دچار بحران اقتصادی شده است و هزینه درآمد خانوار تنظیم نیست و خانوارها نمیتوانند هزینه زندگی خود را تامین کنند.
حدود ۳۵ درصد از خانوارهای ایران هیچ شاغلی ندارند و گاهی هم یک شاغل در خانواده دارند. یعنی در حال حاضر تعداد شاغل در خانوار در ایران به حدود ۰.۷ میل پیدا کرده است. خانوارهایی که هیچ شغل و درآمد ندارند باید به یک مدل دیگری از زندی تنگ دهند.»
این جامعهشناس با اشاره به این که نسل جدید هیچ ذهنیتی از زندگی دو بچه در یک اتاق هم ندارند، گفت: «در حالی که در نسل گذشته شش تا بچه هم در یک اتاق میخوابیدند. در سالهای اخیر شاهد این هستیم الگوی – خانههای اشتراکی – حضور دو خانواده در یک خانه به دلیل افزایش هزینه تامین مسکن و مشکلات اقصادی و اشتغال گسترش پیدا کرده است.
این الگو – خانههای اشتراکی – را مردم انتخاب میکنند که تابع جو اقتصادی – اجتماعی کشور اتفاق افتاده است. با توجه به سبک پوشش حاکم بر کشور و فارغ از اینکه فشار اقتصادی منجر به افسردگی شدید در خانواده میشود، به نظر من فساد اخلاقی و جرائم جدی، جنسی، جسمی و فراوانی را هم به وجود میآورد. چون به این سبک از زندگی عادت نکردیم و ورود به این سبک زندگی الگوی تعاملات را تغییر میدهد. وقتی یک خانه متعلق به دو خانواده باشد هر کدام میتوانند سر زده وارد خانه شوند در حالی که مشخص نیست کسی که در خانه است در چه حالتی به سر میبرد.»
گراوند درباره مشاعات خانههای اشتراکی و شیوع این سبک زندگی به دیده بان ایران گفت: «شاید در ابتدا استفاده و تمیز کردن مشاعات بدون مشکل پیش برود اما در ادامه مشکلاتی را به وجود میآورد. اما غیر از مشاعات و موضوعات اخلاقی، عاطفی، روانی، جسمی و جنسی که به آن اشاره کردیم، خشونتهای متعددی هم پیش میآید.
من فکر میکنم فارغ از این موضوعات جنایتهای عجیب غریبی هم افزایش میکند. باید بررسی شود که پس از مدتی تعداد پروندههای جرایم جنسی افزایش مییابد یا خیر؟ جنایتهای این مشارکت بیشتر میشود یا خیر؟ فسادهای اخلاقی افزایش پیدا میکند یا خیر؟»
او در پاسخ به این سوال که معتقد هستید جرائم جنسی، عاطفی و جنایتها در خانههای اشتراکی افزایش مییابد؟ تاکید کرد: «حتما. انواع جرائم عمومی در بین ساکنان این خانهها افزایش مییابد. بررسیها حاکی از آن است افرادی که از خانههای ویلایی به «مسکن مهر» نقل مکان کردند انواع فسادها پیش آمده است. این در حالی است که مسکن مهرها مستقل است چه برسد در خانههای اشتراکی. »