تیمهای باشگاهی ایران و البته تیم ملی فوتبال ایران از میزبانی در ایران و شهرهای مختلف کشور محروم شدهاند؛ این مورد خبر تازهای نیست. بعد از حمله موشکی ایران به اسرائیل که درست در زمان برگزاری مسابقه آسیایی سپاهان انجام شد، کشورهای دیگر نگران از واکنش احتمالی اسرائیل، از فیفا و کنفدراسیون فوتبال آسیا درخواست کردند بازیشان با رقبای ایرانی در زمین ثالث برگزار شود. این مورد با توجه به نفوذی که کشورهای حوزه خلیج فارس دارند و صدالبته با توجه به رخدادن اتفاقات مشابه در فضای سیاسی–اجتماعی ایران، خیلی سریع مورد موافقت قرار گرفت و میزبانی از تیمهای ایرانی و تیم ملی گرفته شد.
در همین راستا، ایرانیها از زمین کشورهای همسایه به عنوان میزبان در لیگهای نخبگان، قهرمانان آسیا ۲ و انتخابی جام جهانی استفاده کردند. واضح است که با توجه به کیفیت بد زمینهای فوتبال در ایران و ضعف شدید در زیرساخت، این تصمیم چندان هم به مذاق تیمهای فوتبالی ایران در این برهه بد نیامده ولی مشخص است که ضررهای بعضا جبرانناپذیری هم دارد. یکی از آنها عدم استفاده از نیروی هواداری است که برای کسب نتیجه، عامل اثرگذاری است. درست است که تیمهای مذکور تا حدودی در کشورهای همسایه نیز از داشتن تماشاگر بهره بردهاند، ولی مشخصا تعدادی که میتوانستند در ایران از آنها در ورزشگاه هواداری کنند، به مراتب بیشتر بود. به غیر از این موضوع، باید به مسئله هزینه هم پرداخت. مشخصا سلب میزبانی و رفتن به زمین ثالث هزینه دوچندانی روی دست باشگاهها و فدراسیون فوتبال میگذارد. هرچند هنوز مشخص نیست آیا تمامی هزینههای چنین بازیهایی توسط خود ایرانیها پرداخت میشود یا اینکه AFC هم کمکی از این حیث میکند.
مورد سوم نیز بههمخوردن نظم برگزاری مسابقات لیگ برتر فوتبال ایران است. همین حالا با نگاهی به جدول مشخص است که تیمها تعداد بازیشان با هم یکسان نیست و تعدادی یکی دو بازی در مقایسه با دیگر تیمها کم دارند. این مورد پس از برنامهریزی غیرمنتظره برای سفر به خارج از کشور رخ داده و اثر منفیاش را هم گذاشته است. البته هیچکدام از این موارد به اندازه شایعه نبود امنیت در ایران آزاردهنده نخواهد بود. کنفدراسیون فوتبال آسیا بهوضوح میزبانی را به دلیل همین بهانه از ایران گرفته و به کشور ثالث داده است؛ اتفاقی که پیشتر در ماجرای ساقطشدن هواپیمای اوکراینی هم رقم خورده بود. هرچند قبل از آن نیز AFC میزبانی ایرانیها از تیمهای عربستانی را به دلیل بالارفتن از دیوار سفارت این کشور در تهران گرفته بود.
حالا نیز اتفاق تازه، تنش ایران و اسرائیل شده تا این نهاد آسیایی در چشم بههمزدنی، تیمهای ایرانی را از بازی در کشور محروم کند. این اتفاق ولی چندان هم قابل قبول به نظر نمیرسد؛ دستکم این روزها که اسرائیل پاسخ حمله موشکی ایران را بهزعم خودش داده و فضا از تنش اولیه خارج شده، نیاز به رایزنی دقیق و فوری برای بازپسگیری حق ایرانیها در زمینه میزبانی است. این یکی دیگر به عهده مسئولان فدراسیون فوتبال است تا با رایزنی در سطح بالا بتوانند این حق مسلم را زنده کنند. فدراسیون فوتبال طی روزهای اخیر روی خروجی سایتش یکی دو بار اشاره کرده که رایزنیهای اولیه انجام شده و صحبتهایی شده است ولی با توجه به تجربیات قبلی، نمیتوان چندان دلخوش به این اخبار بود. خاصه آنکه در موارد قبلی نیز آنقدر رایزنی در سطوح پایین و بیاثر انجام شد که بازگرداندن میزبانی به ایران خیلی طولانی شد.
در کنار ضعف مشهود در این زمینه، باید این نکته را هم برجسته کرد که همهچیزِ این قصه هم فوتبالی نیست؛ چراکه وقتی تنشی در سطح سیاسی رخ میدهد، ورزش بهسرعت ضرر میکند ولی بهتنهایی توانی برای رفعورجوعکردن آن ندارد. واضح است که اینجا نیاز به بررسی یکی دو مورد دیگر از جمله وضعیت پروازها به ایران است. آنطورکه مشخص شده، حتی اگر فیفا و کنفدراسیون فوتبال آسیا هم بخواهند میزبانی را به تیمهای ایرانی برگردانند، ابتدا باید مسئله پروازها به ایران حلوفصل شود.
بعد از اتفاقات رخداده در این زمینه، تعدادی از شرکتهای هواپیمایی، پروازشان به ایران را قطع کردهاند که این موضوع اثر زیادی روی تصمیمات AFC دارد. حالا ظاهرا یکی از بهانههای جدی آنها همین نکته است؛ اینکه ابتدا باید وضعیت پروازها به ایران و برعکس، به ثبات مورد نیاز برسد تا بعد زمینه بازگرداندن میزبانی به تیمهای ایرانی رأی بیاورد. هرچند در این زمینه، فدراسیوننشینها پالسهای مثبتی مخابره میکنند و از این میگویند که احتمالا بتوان تا یک ماه آینده این مورد را رفعورجوع کرد. موردی که واضح است صفر تا صد حلشدن آن، دست آنها نیست و همانطورکه عنوان شد، نیاز به رایزنی در سطوحی بالاتر و بیرون از اختیارات فوتبال هم دارد.