لشکر مجازی علیه جواد خیابانی به دلیل نقدهایی که به عملکرد تیم ملی داشته، تشکیل شده از افراد مختلفی است که هم در رسانهها حضور دارند و هم در فدراسیون فوتبال که تلاش دارند با حملاتی به این گزارشگر منتقد، فضا را برای فرار مهدی تاج و امیر قلعهنویی از پاسخگویی فراهم کنند.
تیم ملی فوتبال ایران از ۵ مسابقهای که در انتخابی جام جهانی ۲۰۲۶ کانادا، مکزیک و ایالات متحده آمریکا انجام داده، موفق به کسب ۴ پیروزی و یک تساوی شده و با ۱۳ امتیاز صدرنشین گروه A مرحله سوم انتخابی جام جهانی در منطقه آسیا است. با این حال مورد نقد، عملکرد فنی تیم ملی بوده که به جز دیدار با قطر در هیچکدام از بازیهای دیگر تیم ملی بازی زیبایی نشان داده و چه بسا اگر خوش شانسی نبود، شاید اکنون در صدر جدول هم قرار نداشت.
طبیعی است که در چنین شرایطی، انتقادها نیز به سمت تیم ملی و کادرفنی روانه شود. انتقادهایی که بخش زیادی از آنها میان کارشناسان، مربیان فوتبال، رسانهها و هواداران فوتبال مشترک است. از جمله ضعف تیم ملی در خط دفاعی، استفاده از بازیکنانی که سن آنها افزایش پیدا کرده، از صلابت و آمادگی به دور هستند، چرخه نامشخص استفاده از بازیکنان جوان در حالی که نزدیک به دو سال از حضور امیر قلعهنویی در تیم ملی گذشته و او تازه وعده داده است که بعد از صعود به جام جهانی تیم را به سمت جوان شدن میبرد. وعدهای که با رویکرد فعلی و دعوت از بازیکنانی که تیم باشگاهی نداشتند یا عملکردشان در تیمهای باشگاهی و تیم ملی ضعیف است، نیاز به راستی آزمایی در زمان خودش دارد.
با این حال رویکرد کادرفنی تیم ملی و فدراسیون فوتبال نسبت به این انتقادها جالب توجه است. از مربیان تیم ملی که انتقادها را مغرضانه میخوانند تا مهدی تاج که انتقادها را کینهتوزی میخواند و با رویکردی تهدیدی میگوید جواب این انتقادها را روزی خواهد داد. البته همانطور که قرار بوده درباره قرارداد با مارک ویلموتس یا پرداخت پاداش اضافه به کارلوس کیروش پاسخ شفاف بدهد و هنوز پس از گذشت ۶ سال از این دو ماجرا پاسخی به ابهامات داده نشده است.
نکته جالب توجه اما، اتحادی است که میان تعدادی از رسانهها یا خبرنگاران آنها با اهالی فدراسیون فوتبال شکل گرفته است. اتحادی علیه منتقدان که با فشار و هجمه رسانهای و مجازی آنها را مجبور به سکوت کنند. در این اتحاد تلاش شده تا با استفاده از «مارپیچ سکوت» که یک نظریه ارتباطات مربوط به الیزابت نوئل نیومن دانشمند علوم سیاسی آلمانی است، منتقدان به سکوت واداشته شوند؛ هرچند این تیم متحد نسخهای پر اشتباه از مارپیچ سکوت را به اجرا درآوردهاند که آن هم از عدم شناخت کارکردهای رسانهای و نظریههای ارتباط جمعی است.
این افراد شاغل در رسانهها که فدراسیون تلاش کرده در این سالها با ابزارهایی، چون سفرهای خارجی یا سپردن مسئولیتهای مرتبط با رسانه در فدراسیون فوتبال، آنها را کنار خود داشته باشد در مصاحبهها سؤالاتی را مطرح میکنند که خوشایند مسئولان فدراسیون فوتبال یا تیم ملی باشد. به طور مثال پس از انتقادهای جواد خیابانی، مأموریت آنها این میشود که از مهدی تاج درباره انتقادهای جواد خیابانی سؤال شود تا رئیس فدراسیون با پوزخندی به تمسخر این نقدها بپردازد.
جالب اینکه هواداران فوتبالی که حسابی از گزارشگری جواد خیابانی روی بازیهای فوتبال کلافه هستند، از نقدهای نسبتاً درست او درباره تیم ملی دفاع میکنند. یکی از نقطه نظرات این گزارشگر تلویزیونی به جوانگرایی در تیم ملی مربوط میشود و در بخش دیگری هم نقدی به آینده تیم ملی میکند و میگوید: «الان زمان گفتن این حرفهاست؛ ما قرقیزستان را میبریم و در این شکی نیست که امارات را هم در اسفندماه میبریم و به جام جهانی میرویم. اما آیا این تیم به درد جام جهانی میخورد؟ تیمی که نمیتواند ۴۵ دقیقه مقابل کره شمالی دفاع کند، آیا به درد دفاع کردن مقابل هلند، اکوادرو، کلمبیا، آرژانتین و پاراگوئه میخورد؟»
نگرانی از آینده تیم ملی موضوعی نیست که بتوان به سادگی از کنار آن عبور کرد. باید نگران تیمی بود که در جام جهانی قبلی با ۶ گل مقابل انگلستان شکست خورده، آن هم تیمی که ستارههایش نسبت به جام جهانی بعدی جوانتر و با صلابتتر بودند و هنوز تغییر محسوسی در ترکیب آن دیده نمیشود و نفر اصلی خط دفاعیاش ۳۵ ساله است و در جام جهانی ۳۷ ساله خواهد بود. حالا عدهای که از بیان این نگرانی از سوی جواد خیابانی ناراحت شدهاند، در یک جبهه علیه او و انتقادهایش قرار گرفتهاند.
جالب اینکه تیم تشکیل شده برای اجرای نظریه «مارپیچ سکوت» علیه منتقدان به ویژه جواد خیابانی گاف عجیبی دادهاند. یکی از نفرات حاضر در این اتحاد که از کارمندان فدراسیون فوتبال است در یک کانال تلگرامی که متعلق به اوست برای دفاع از تیم ملی به بررسی نتایج در دروههای گذشته پرداخت و در پایان جواد خیابانی را مخاطب سؤالش قرار داده است: چگونه با سطح زبان «Why Your Team World Cup No» برای گزارش این همه سفر خارجی و حتی مسابقات المپیک رفتین؟
نکته عجیب درباره این سؤال مطرح شده از سوی کارمند فدراسیون فوتبال این است که چرا او پیش از اینکه سراغ جواد خیابانی بیاید، سراغ رؤسای خود در فدراسیون نرفته است؟ چرا او از مهدی تاج نمیپرسد که با کدام سطح زبان به ریاست فدراسیون فوتبال رسیده، نایب رئیس کنفدراسیون فوتبال آسیا (AFC) شده، به ریاست کمیته فوتسال AFC رسیده، نماینده فوتبال ایران در جلسات و مجامع بینالمللی AFC و فیفا است؟ یا این کارمند فدراسیون چرا درباره فاجعه نامه دبیرکل فدراسیون فوتبال توضیحی نخواسته؟ نامهای که چندی پیش در یکی از رسانهها مورد بررسی قرار گرفت و نزدیک به ۱۵ ایراد نگارشی و ادبیاتی از نامه هدایت ممبینی به AFC گرفته شد؟
اینکه اهالی رسانه، خبرنگاران، عکاسان و گزارشگران توانایی و تسلط لازم را روی زبان انگلیسی یا هر زبان بینالمللی دیگری را داشته باشند خیلی خوب است و طبیعیتاً به پیشرفت و ارتباط بهتر آنها کمک خواهد کرد، اما الزامی وجود ندارد. با این حال یکی از الزامات قرار گرفتن در سمت دبیرکلی فدراسیون فوتبال، دانش زبان انگلیسی است. شاید بهتر باشد این کارمند فدراسیون فوتبال سؤال خود را از مهدی تاج مطرح کند که با چه سطح زبانی به سمتهای مهم رسیده و به سفرهای مختلف میرود؟ یا اینکه او ممبینی را با چه سطح زبانی به عنوان دبیرکل فدراسیون فوتبال برگزیده است.