نقدی بر سخنان روحانی
شخصا با آقای روحانی صحبت کردم و گفتم شما سوگند یاد کردهاید که از حقوق ملت حمایت کنید. اگر نمیتوانید، لطفا موضوع را به عنوان یک امر اختلافی بر اساس وظیفه ملی و قانونی خودتان طی نامهای رسمی به رهبری انعکاس دهید و از ایشان بخواهید که بر اساس اصل ۱۱۰ ورود کنند و ایشان گفتند که این کار را نمیکنم. نبود سیاستمدار ملی اینگونه کشور را به بحران میبرد. این همه را گفتم تا به این نتیجه برسم که حاکمیت قانون مقدم بر انتخابات است. در جایی که قانون حاکمیت ندارد، اساسا سخن راندن از انتخابات آزاد و رقابتی، حدیثی بیمسما و بیمعنی است.
اگر از منظر خاستگاه نظری بخواهیم به این متنها و روایتهایی که درباره دکتر هادی خانیکی در این کتاب آمده، بنگریم و آن را صورتبندی کنیم، میتوان او را در سه چهره یا در سه موقعیت قرار داد؛ مبارز سیاسی، سیاستگذار و دانشگاهی. تعابیر دیگری هم از زبان شخصیتهای مختلف در توصیف او بهکار رفته که میتوان به این موارد اشاره کرد: کنشگری مرزی، میانجی حل بنبستها، سیاستمداری اخلاقمدار یا سیاستمدار رفیق. کتاب در عین اینکه به شخصیت و آرای خانیکی میپردازد ستایشنامهای درباره گفتگو و تعامل هم است.
برای پیشبرد یک سیاست اقتصادی یا باید حمایت و اعتماد و همدلی اکثریت قاطع را به همراه داشت و عموم نخبگان نیز از آن حمایت کنند، یا آنکه یک اقلیت متحد و منسجم با اتکا به دانش اقتصادی و علمی یک طرح و ایده را جلو ببرند، مثل چین. متاسفانه ایران از هر دو وضعیت به دور است. نه حمایت عمومی و اکثریت جامعه و نخبگان را دارد.