«مجید ابهری»، آسیبشناس و رفتارشناس اجتماعی در خصوص فروش اعضای بدن میگوید: «در اکثر کشورهای جهان معامله بر سر اعضای بدن کاری رایج است و بهرغم زشتی اجتماعی و ممنوعیت قانونی هنوز این اقدام ادامه دارد. معمولا خریداران کلیه کسانی هستند که در شرایط نامطلوب فیزیکی و سلامتی قرار دارند و خود و اطرافیانشان اجبار به تهیه کلیه برای او دارند. حتی اگر در شرایط نامناسب مالی قرار داشته باشند.
مدیرعامل انجمن حمایت از بیماران کلیوی خوزستان گفت: با توجه به وضعیت اقتصادی خانوادهها بسیاری از افراد کلیه خود را برای حل مشکلات زندگیشان میفروشند و قیمت کلیه افزایش یافته است بنابراین هر فردی بخواهد کلیهای بخرد باید ۲۰۰ تا ۲۵۰ میلیون تومان هزینه کند و بسیاری از بیماران توان پرداخت چنین هزینهای را ندارند.
مهدیه حضرتی با اشاره به اینکه بیشترین تقاضا در ایران برای کلیه است، اظهار کرد: حدود ۲۰ هزار بیمار نیازمند کلیه داریم و پس از کلیه، پیوند کبد، قلب، ریه به ترتیب بیشترین تقاضا را دارند.
با روی کار آمدن طالبان شمار زیادی از شهروندان افغان از سر فقر حاضرند اعضای بدن خود را بفروشند تا خانوادههای خود را از گرسنگی نجات دهند
امروزه افراد از آگهی کردن فروش کلیه و چسباندن آن به در و دیوار و نوشتن شمارهتلفنشان به زیر آن هیچ ابایی ندارند البته شاید حق هم داشته باشند، زیرا فردی که به مرحلهای رسیدن که ادامه حیات خود را وابسته به فروش اعضای بدنش میداند، دیگر چیزی برای او مهم نیست و نباید هم مهم باشد.
خبری مبنی بر فتوای آیت الله نوری همدانی درباره فروش کلیه یا اعضای بدن برای مخارج ازدواج در فضای مجازی منتشر شد که با پیگیری از دفاتر رسمی آیت الله همدانی، این استفتاء شدیداً مورد تکذیب قرار گفت.
شوهرم ۳۶ساله بود که کلیههایش از کار افتاد و به عمل پیوند کلیه نیاز داشت. او را در بیمارستان بستری کردیم و کلیهای را به مبلغ چهار میلیون تومان از یک فرد خریدیم. چند ماه بعد از عمل پیوند حال محمد بد شد.
«شاید باور نکنید، اما میگفت: پدر و مادرش هم از این کار خبر ندارند، اما من نتوانستم این کار بزرگ را اعلام نکنم. ماجرا از این قرار بود که او وقتی فشار مالی زیاد میشود، تصمیم میگیرد کلیهاش را بفروشد. وقتی این کار را میکند میبیند کسی که کلیه او را برای پسرش گرفته از او هم فقیرتر است».
رییس شورای شهر سرپلذهاب گفت: مردمی هستند که حاضرند کلیه خود را بفروشند تا کار ساخت و ساز را انجام دهند؛ این درد است. زلزلههای پی در پی، روح و روان مردم را به هم ریخته است. قرار بود که به مردم تیرآهن بدهند، ولی بعد اعلام کردند که هیچ تیرآهنی حمل نشده است. ۲۰ درصد مردم در خانهها زندگی میکنند، شاید هم کمتر. زلزلههایی که اتفاق میافتد باعث شده که همین ۲۰ درصد دوباره به کانکسها برود.
آمارهای انجمن بیماران کلیوی استان زنجان بیانگر آن است که روزانه 6 نفر برای اهدا و فروش کلیه به این انجمن مراجعه می کنند که بیشتر آنها به قصد فروش برای حل مشکلات مالی و از طبقه پایین شهر هستند.
معمولاً توافق بین متقاضی و فروشنده کلیه به صورت پنهانی و براساس قیمت توافقی انجام میشود، ولی فرد فروشنده تحت عنوان اهدای عضو به فرد متقاضی به بیمارستان مراجعه میکند. قیمت کلیه از ۷ تا ۷۰ میلیون تومان براساس میزان نیاز بیمار، نیاز مالی فروشنده و همچنین خاص بودن گروه خونی آنها به فروش میرسد.
گفتوگو با دو مرد ۲۰ و ۲۳ ساله که به تازگی آگهی فروش بعضی از اعضای بدن خود و دو دوست دیگرشان را به درودیوار شهر چسباندهاند.
از شهسواری جریان آگهی فروش کلیه را میپرسم؛ میگوید: تعدادی از بچهها مستأجرند، بدهکاری دارند. وقتی حقوق میگرفتند، نمیتوانستند زندگیشان را بچرخانند، حالا که دو ماه است بیپول هستند.
آیا بازار کلیه در ایران سفید است؟
کتایون نجفیزاده –رئیس اداره پیوند و بیماریهای خاص وزارت بهداشت- گفته "بازار کلیه در ایران سفید است". او این امر را نتیجه تلاشهای انجمن بیماران کلیه میداند. هرچند که نجفیزاده به درستی به تلاشهای این انجمن در اینباره اشاره کرده، اما آیا ما با بازاری سالم در حوزه پیوند کلیه روبرو هستیم و یا باید با دیدی آسیبشناسانهتر بخش سیاه این بازار را نیز ببینیم؟
صدای بیمارانی که ماهها پشت در اتاق عمل منتظر مانده اند، خانوادههایی که برای تهیه مبلغ زیرمیزی زمین را به زمان دوخته اند و همراهانی که شب را تا صبح به امید درمان بیمارشان در پیاده رو های خیابان گذراندهاند در گذشته به گوش کسی نمیرسید.
رییس انجمن خیریه «حمایت از بیماران کلیوی ایران» چندی پیش اعلام کرد؛ «به طور میانگین به ازای هر بیمار کلیوی که در انتظار پیوند است، صرفنظر از گروه خونی، حداقل چهار متقاضی فروش وجود دارد.» نگاهی به در و دیوار برخی خیابانهای اطراف بیمارستانهای تهران و همچنین خیابان فرهنگ حسینی که این انجمن خیریه در آن واقع شده است تا حدود زیادی این جمله را تایید میکند.