میدل ایست آی گزارش میدهد؛
«اسرائیل در قالب مذاکرات خود با "عاموس هوکشتاین" فرستاده ویژه دولت آمریکا، طرحهای خود برای لبنان، سوریه و عراق را افشا کرده است. اسرائیل نه تنها قصد دارد حزب الله را به شمال رودخانه لیتانی بازگرداند و مسیرهای ارتباطی این جنبش با ایران را از طریق سوریه و عراق قطع کند بلکه همچنین سعی دارد تا محور مقاومت در منطقه را نابود و یا حداقل به شدت تضعیف کند. محوری که ایران سالها رویِ ایجاد آن کار کرده است.»
نیویورک تایمز گزارش میدهد؛
« منطقه خاورمیانه از زمان اجرای عملیات هفت اکتبر در سال ۲۰۲۳ تا حد زیادی ماهیتی متفاوت به خود گرفته است. اکنون موازنه قدرت در منطقه دچار تغییراتی شده و اولویتهای بازیگران اصلی در این منطقه نیز متفاوت شده است.»
آزمایش موشکی اخیر در شاهرود، صرفا معطوف به اسرائیل نبود و این هشدار را به واشینگتن نیز منتقل کرد که هر اقدامی علیه ایران، با پاسخی چند درجه بالاتر رو به رو خواهد شد. به نحوی که امکان دارد ماجراجوییهای احتمالی آتی اسرائیل و آمریکا علیه ایران، تهران را به تجدیدنظر در برخی رویههای خود و اتحاذ دکترینهای جدید وادار کند. موضوعی که به هیچ عنوان به نفع کنشگران مذکور نیست.
نیویورک تایمز گزارش میدهد؛
«حتی با توجه به ادامه یافتن مذاکرات آتش بس میان اسرئیل و حماس و البته طرح گمانهزنیهای مختلف مبنی بر آتش بس در جبهه لبنان، منطقه خاورمیانه هنوز فاصله زیادی تا نقطه ثبات و آرامش دارد. در این میان شاهد برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نیز هستیم که همگی این مسائل یک واقعیت را به ذهن متبادر میکنند و آن این است که خاورمیانه بیش از هر زمان دیگری از احیا موازنه قدرت در این منطقه دور است.»
میدل ایست آی گزارش میدهد؛
ارتکاب به جنایت علیه بشریت همواره یک تاکتیک رژیم اسرائیل بوده و این رژیم از زمان تاسیس خود از آن بهره برده است. اسرائیل در ماهیت جنایات خود تغییری ایجاد نکرده بلکه صرفا سطح این جنایات را افزایش داده است.
اندیشکده کوئینسی گزارش میدهد؛
نتانیاهو در جریان سخنرانی اخیر در مجمع عمومی سازمان ملل متحد با نشان دادن دو نقشه، غوغایی را در میان سودانیها به پا کرد. در یک نقشه: ایران، عراق، لبنان، سوریه و یمن به رنگ سیاه مشخص شده بودند. کشورهای که از نگاه نتانیاهو دشمن اسرائیل هستند. در نقشهای دیگر، نخست وزیر اسرائیل به چهار کشور مصر، عربستان سعودی، امارات متحده عربی و سودان اشاره داشت و آنها را دوستان نزدیک اسرائیل خطاب کرد.
واشینگتنپست گزارش میدهد؛
فقدان صلح و امنیت برای اسرائیل و فلسطینیها دو مولفهای است که میتوان از آن به عنوان دو چالش بزرگ در خاورمیانه یاد کرد. در عین حال، اسرائیل و آمریکا نگرانیهای جدی را نیز نسبت به توسعه دامنه نفوذ ایران دارند. موضوعی که در نوع خود چالشهای امنیتی قابل توجهی را برای واشینگتن و تل آویو به دنبال داشته است.
لسآنجلستایمز بررسی میکند؛
آمریکا شاید قدرتمندترین دولت روی کره زمین باشد با این حال، این دولت نمیتواند کشورهای منطقه خاورمیانه را کنترل کند، چه برسد به اینکه بخواهد به آنها چیزی را دیکته کند. باید به این نکته توجه داشته باشیم که تا جنگهای غزه و لبنان در جریان هستند، امکان اوجگیری مجدد درگیریها میان ایران و اسرائیل نیز بالا است.
میدل ایست مانیتور گزارش میدهد؛
«اگر نتانیاهو مطمئن شود که دونالد ترامپ پیروز انتخابات ریاست جمهوری آمریکا است، امکان دارد وی به سمت حمله به ایران با استفاده از یک بمب هستهای تاکتیکی حرکت کند. هدف اصلی وی از این اقدام نیز میتواند ضربه زدن به سایتهای اتمی ایران و یا واردکردن خسارت به زیرساختهای نظامی و اقتصادی این کشور باشد. در این میان باید توجه داشت که اسرائیل و نتانیاهو باید خود را آماده مواجهه با شگفتانههایی که ایران نیز برای آنها تدارک دیده، بکنند.»
میدل ایست آی بررسی میکند؛
در حالی که کشورهای غربی منابع مختلفی را برای واردات نفت خود دارند با این حال، آنها از تاثیرات شوکهای قیمتی و اختلال در زنجیرههای تدارکاتی انرژی جهان در منطقه خاورمیانه مصون نیستند. در شرایطی که اقتصاد جهانی از فشارهای قابل توجه و تورم بالا رنج میبرد، تبعات و پیامدهای فراگیر یک جنگ منطقهای میتواند موجی از ناآرامیهای اجتماعی را نیز ایجاد کند.
سی ان ان گزارش میدهد؛
بر اساس گزارش سال ۲۰۲۱ "مرکز مطالعات راهبردی و بینالمللی"، تهران هزاران موشک بالستیک و کروز را در بُردهای مختلف در اختیار دارد. شمارِ دقیق هر نوع از موشکهایی که ایران در اختیار دارد مشخص نیست با این حال، "کنت مکنزی" ژنرال نیروی هوایی آمریکا در سال ۲۰۲۳ به کنگره آمریکا گفته است که ایران فقط بیش از سه هزار موشک بالستیک در اختیار دارد.
خبرگزاری نیکی ژاپن بررسی میکند؛
چینیها به جنگ غزه و تنشهای جاری در سطح منطقه غرب آسیا به مثابه فرصتی طلایی جهت افزایش دامنه نفوذ و قدرت خود در خاورمیانه مینگرند. البته که پکن در سالهای گذشته سرمایه سیاسی قابل توجهی را از قِبَل توسعه روابط با کشورهای خاورمیانهای کسب کرده و میتواند در وضعیت کنونی از آن جهت رقم زدن تحولاتی معنادار استفاده کند.
اعتراف مهم نشریه آمریکایی؛
ایران با علمِ به وحشت و نگرانیهای جدی آمریکا از شعلهور شدن یک جنگ گسترده منطقه ای، امیدوار است که وقتی فشار و تنشها بالا میگیرند، وزن تنشزدایی برای دولت آمریکا در قیاس با بازدارندگی، سنگینتر شود. تهران قصد دارد تا آمریکا و مجموعه غرب را در تلاش برای خنثی کردن اهداف جنگی اسرائیل نظیر تضعیف و حذف حماس، به سمت خود جذب کند و زمینه را برای منزوی شدن بیش از پیش تلآویو فراهم کند.
فرارو بررسی می کند؛
«در مدت اخیر و در بحبوحه جنگ غزه، گزارش های مختلفی دال بر این مساله منتشر شده که ایران و عربستان نوعی اتفاق نظر در حل بحران و جنگ داخلی کنونی سودان دارند و در این رابطه رایزنی هایی هم میان دو طرف انجام گرفته و می گیرد. معادلاتی که همه و همه یک پیام را مخابره می کنند، سعودی ها با تغییر راهبردهای خود در رابطه با منطقه، به نوعی در حال تطبیق خودشان با واقعیت های جدید هستند و سعی دارند در فضایی نو، وزن خاص خودشان را جهت کنشگری بیابند.»
«مردم در تلویزیون شاهد موفقیت های دولت کشورمان در حوزههای سیاست خارجی و اقتصاد و بهبود شاخصهای اقتصادی هستند اما در عمل و در زندگی خود وقتی به یخچال می نگرند(واقعیت های عینی زندگیشان)، چیزی مشاهده نمی کنند. مساله ای که به یک چالش مهم برای نظام حکمرانی ایرانی در وضعیت کنونی تبدیل شده و باید تدبیری جدی برای آن اندیشیده شود.»
مساله اصلی این است که اگرچه تکلیف ما با غرب روشن نیست، با این حال روابط ما با شرق نیز برخلاف آنچه در ظاهر به نظر میرسد، در وضعیتی مبهم قرار دارد. معادلهای که میتواند حامل آسیبها و چالشهای جدی علیه منافع ملی ایران در آینده باشد.
تاملی در معمای جدید سیاست خارجی ایران؛
شاید عربستان سعودی و امارات متحده عربی راه تنش زدایی با ایران را در پیش گرفته باشند، با این حال، اینطور به نظر میرسد که آنها راهِ رقابت با ایران را برای خود تغییر داده اند. این دسته از کشورها سعی دارند از حیث اقتصادی و رفاهی قدرتمند شوند و بر دیگران اثرگذار باشند و این مساله خود به خود برای ایران ایجاد چالش کند.
دومین سفارتخانه بزرگ جهان در بیروت
یکی از دلایل آمریکا برای احداث مجموعه بزرگ دیپلماتیک در لبنان که نزدیک به اراضی اشغالی است، این است که دامنه کمکهای اطلاعاتی خود به اسرائیل را گسترش بخشد. مسالهای که با توجه به موقعیت شکننده تل آویو در روزها و سالهای اخیر، ابعاد و ماهیت جدیتری را به خود میگیرد.
«سفرهای اخیر "ویلیام برنز" رئیس سازمان سیا به لیبی و اراضی اشغالی فلسطین، حامل نکات و تاثیرات قابل توجهی هستند که در نوع خود پالسهای معناداری را نیز از روندهای آتی معادلات سیاسی و امنیتی منطقه خاورمیانه ، به کنشگران مختلف بین المللی ارسال میکنند.»
عبدالرضا فرجی راد دیپلمات سابق در گفتگو با فرارو بررسی میکند:
«اگر مذاکرات اتمی وین شکست بخورد و متعاقبا توانمندیهای اتمی ایران نیز تقویت شود، طبیعتا مسائل منطقه ماهیتی بغرنجتر پیدا خواهند کرد. به ویژه که رژیم صهیونیستی به طور خاص سعی کرده تا در سالهای اخیر با کشورهای منطقه روابط نزدیکی را برقرار کند و در این زمینه سازمانهای اطلاعاتی آنها نیز به شدت فعال هستند و توطئه میکنند.»