"خاویر سولانا" مسوول سابق سیاست خارجی اتحادیه اروپا بررسی کرد
«بحران و فاجعه اخیر در افغانستان، آنچه را که بسیاری از ناظران و تحلیلگران برای مدتها در مورد آن شک و تردید داشتند به طور کامل عیان و آشکار کرد: بخش قابل توجهی از سیاست خارجی آمریکا از زمان حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱، فاجعه بار و نادرست بوده و با ناکامی مواجه شده است. اکنون باید به اشتباهات گذشته فکر کرد و یک راهبرد جدید جهت اِعمال قدرت و نفوذ در یک جهان چندقطبی ارائه کرد».
مسوول اسبق سیاست خارجی اتحادیه اروپا پس از ابتلا به کرونا گزارش می دهد:
در هفته های آتی، چیزهایِ زیادی چه به صورتِ دسته جمعی و چه انفرادی، به دلیل شیوع ویروسی کرونا، در خطر خواهد بود. در شرایط کنونی، عدم قطعیت و ابهام در مورد اینکه جهانِ پساشیوعِ ویروس کرونا چگونه خواهد بود، زیاد است. با این حال، ما می دانیم که این جهان، تا حد زیادی مبتنی بر سخنان و رفتارهایی است که ما در وضعیتِ فعلی آن ها را بکار گرفته و از خود نشان می دهیم.
تحتِ ریاست جمهوری دونالد ترامپ، آمریکا هیچ هدف مشخصی در قبال ایران ندارد. از این رو، راهبرد مشخصی هم در رابطه با این کشور وجود ندارد. آمریکا باید این موضوع را در خاورمیانه آموخته باشد. مسالهای که در نوع خود، دستورالعملی برای وقوع فاجعه است.
سولانا: با خروج آمریکا از توافق هستهای و اعمال تحریمهای برونمرزی جدید بر کشورهای طرف سوم، دولت ترامپ، حکومتها و تجارت جهان را با یک مسئله پیچیده غیرقابل تحمل روبهرو کرده است و آن این است که یا دسترسیشان را به نظام مالی آمریکا از دست میدهند یا دوباره ایران را به یک انزوای بیحاصل محکوم میکنند.
به لحاظ نظری، همکاری با پارادایم رئالیستی ناسازگار نیست. به عنوان نمونه، رئالیستها میتوانند تصور کنند که آمریکا با تقویت کردن اتحادهایش در منطقه آسیا-پاسیفیک، خصوصا با ژاپن و کره جنوبی، صعود ژئوپولیتیکی چین را جبران کند. اما دولت ترامپ چتر امنیتی آمریکا برای این کشورها را زیر سوال برده است و حتی آنها را از اقدامات تجاری حمایتگرانهاش معاف نکرده است