عربستان با تشویق و ترغیب دولت دونالد ترامپ وارد مسیری شد که کنترل آن از دستاش خارج شده است. بحران کرونا و به تبع آن سقوط قیمتهای نفت، همچنان تداوم دارد و هیچ چشم انداز واضحی برای پایان آن در کوتاه مدت دیده نمیشود. در شرایطی که روابط عربستان با روسیه در ماجرای جنگ بهای نفت تنشآلود شده، دولت آمریکا این کشور را برای کاهش بیشتر تولید نفت تحت فشار قرار میدهد. از این رو باید منتظر ماند و دید سعودیها چگونه بدون اجماع و همراهی تولیدکنندگان بزرگی مانند روسیه میتوانند با افزایش قیمتهای نفت، از بحران فعلی عبور کنند.
بدیهی است که کاخ کرملین هرگز تصریح نخواهد کرد که پوتین دنبال جلوگیری از کاهش احتمال شکست ترامپ در انتخابات سوم نوامبر است. اما رفتار نفتی روسیه نشان میدهد که پوتین ممکن است تمایلی به خروج ترامپ از کاخ سفید ندارد. با همراهی روسیه، حالا امضای توافق کاهش تولید، از هر زمان دیگری محتملتر شده است. در صورت امضای چنین توافقی، قیمتهای نفت مجددا افزایش خواهد یافت. بعد از آن، ترامپ در بحبوحه بحران کرونا، حداقل میتواند بگوید که از فروپاشی صنعت نفت آمریکا جلوگیری کرده است.
از این منظر، ایران و نفت شل آمریکا به عنوان دو هدف کاهش قیمتها ارزیابی میشوند. به گفته هالف، کاهش قیمتها، به همه تولیدکنندگان آسیب میزند، اما برای ریاض و مسکو منافع بلندمدتی دارد. آنها هزینه تولید زیادی ندارند و در عین حال، ذخایر مالی زیادی دارند. در نتیجه میتوانند بهتر از دیگران، خسارتهای ناشی از کاهش قیمتهای نفت را تحمل کنند. اما دیگر تولیدکنندگان مشکلاتی دارند. از دیدگاه هالف، ایران یکی از این تولیدکنندگان است. اما جایزه اصلی، ایران نیست، بلکه نفت شل آمریکاست.
وضعیت بازار نفت تغییر کرده است
ترامپ معافیتهای تحریمی داد که اثر تحریمهای ایران بر بازارهای نفت را کمتر کرد. او سال ۲۰۱۹ را عملا با قطع واردات نفت از ونزوئلا آغاز کرد. به عبارت دیگر، نفت شل کاخ سفید را برای تحریم نه یک کشور بلکه تحریم دو کشور اوپک به طور همزمان جسور کرد.
بلومبرگ گزارش میدهد
بر اساس اداره اطلاعات انرژی آمریکا، پیشبینی میشود تا پایان ۲۰۱۹، کل تولید نفت آمریکا- از جمله میعانات گاز طبیعی که در صنعت پتروشیمی به کار میروند- به ۱۷.۴ میلیون بشکه در روز برسد. در آن صورت، واردات خالص نفت امریکا در دسامبر ۲۰۱۹، به ۳۲۰ هزار بشکه در روز سقوط خواهد کرد که از سال ۱۹۴۹ کمترین مقدار خواهد بود.