اما آنچه چشم اندازه تنشزدایی میان ایران و آمریکا را بیش از پیش تیره و تار میکند، کمرنگ شدن تحرکات واسطهها است. دولت ژاپن بعد از سفر حسن روحانی به توکیو، سکوت اختیار کرده و سخنی درباره تنشزدایی میان تهران و واشنگتن به میان نمیآورد. فرانسه نیز که همزمان با ژاپن برای وساطت میان ایران و آمریکا تلاش میکرد، شکست وساطت خود را پذیرفته و دیگر امید چندانی به تنشزدایی میان ایران و آمریکا از طریق مذاکره ندارد. ظاهرا مدتی است که مناسبات میان ایران و آمریکا دچار رکود شده است.
دیپلمات ارشد روس در سخنانی درخصوص کاهش تعهدات برجامی ایران گفت، ایران در این شرایط چارهای جز کاستن از تعهدات هستهای خود ندارد.
همین سوالات است که ظاهرا ظریف را نگران کرده و او را بر آن داشته تا از احتمال باخت همه طرفها هشدار دهد. در شهریور ۱۳۹۳، ظریف گفته بود «در جهان کنونی بازی با حاصل جمع صفر که یک کشور از زیان دیگران نفع ببرد منتفی میباشد.»، اما با روی کار آمدن دونالد ترامپ در آمریکا شرایط تغییر کرد.
این نکته واضح است که فرآیند کاهش تعهدات به مراحل حساس نزدیک میشود. ایران و اروپا به سمت خطوط قرمز یکدیگر گام برمیدارند. اروپاییها معتقدند کاهش دسترسیهای آژانس و بالا بردن درصد غنیسازی توسط ایران، خط قرمزی است که عبور از آن میتواند به فعالسازی مکانیسم ماشه منجر شود. در مقابل، ایران نیز ضمن تاکید بر استمرار روند کاهش تعهدات، میگوید فعالسازی این مکانیسم خط قرمزی است که عبور اروپا از آن به تغییر دکترین هستهای ایران منتهی خواهد شد.
اروپاییها معتقدند که ایران با احتیاط فراوان گام برمیدارد و اقدامات کوچک، اما حسابشدهای را برای تحت فشار دادن اتحادیه اروپا انجام میدهد. از این رو، تا وقتی که تعهدات کلیدی ایران، مانند غنیسازی کمتر از ۲۰ درصد و نظارت آژانس اجرا شود، اروپاییها نیازی به نشان دادن واکنش عملی علیه ایران نخواهند داشت و به ابراز نگرانی اکتفا خواهند کرد. از نظر اروپاییها، این تعهدات کلیدی تضمین میدهند که زمان «گریز هستهای» حدود یک سال باقی میماند.
چنین سناریویی بر این فرض استوار است که توقف اجرای تعهدات جدی یا خروج از برجام، اروپاییها را وادار خواهد کرد که منافع اقتصادی ایران را تامین کنند. اما تحقق سناریوی مزبور ممکن است اروپا را سر دوراهی تامین منافع اقتصادی ایران یا همراهی با آمریکا قرار دهد. در صورت همراهی اروپا با آمریکا، برداشته شدن گام چهارم میتواند به معنای مرگ تدریجی برجام و استمرار بیعملی اروپا در تامین منافع اقتصادی ایران باشد.
فرانسویها معتقدند که ابتکار فرانسه، هنوز هم احتمال موفقیت دارد. هر چند که تا به حال به نتیجه نرسیده است. نشریه آمریکایی پالتیکو، اخیرا در گزارشی مدعی شد ماکرون در نیویورک یک طرح چهار مادهای به روسای جمهور ایران و آمریکا پیشنهاد کرد که هر دو با آن موافقت کردند. حسن روحانی، طرح فرانسه را «قابل قبول» دانست، اما ترجیح داد قبل از پذیرش رسمی آن، بررسیهای بیشتری به عمل آورد. هنوز معلوم نیست که بررسیهای ایران در یک ماه کامل شود.
رهبر انقلاب:
حضرت آیتالله خامنهای با تاکید بر اینکه آمریکاییها در سیاست فشار حداکثری شکست خوردند، خاطرنشان کردند: در مسأله هستهای، ما کاهش تعهدات را ادامه خواهیم داد و باید با جدیت کامل ادامه دهیم و مسؤولیت هم بر عهده سازمان انرژی اتمی است.
یک دیپلمات آگاه فرانسوی، این تهدیدات را «بخشی از بازی» ایران دانست که فرانسه با آن به نرمی برخورد میکند. یک منبع دیگر، گفته است پاریس از طریق تماسهای مستمر روحانی و ماکرون و نیز گفتگوهای وزرای خارجه ایران و فرانسه، در حال برداشتن گامهایی در زمینه اعتمادسازی است.
میان سه کشور اروپایی عضو برجام، دیدگاه واحدی در زمینه متقاعد کردن ایران به اجرای کامل برجام وجود ندارد. برلین، پس از اینکه اعتراف کرد که نمیتواند برای ایران «معجزه کند»، خودش را کنار کشید. بریتانیا نیز، به دلیل ماجرای نفتکشها، مسئله نجات برجام را از اولویتهای خود حذف کرده است. در این میان، فقط فرانسه تلاش میکند از طریق یک راهکار دو مرحلهای، ابتدا ایران را به توقف روند کاهش تعهدات متقاعد کند و سپس زمینه مذاکرات ایران و آمریکا را فراهم کند.
دیپلماتهای ارشد اروپایی در پایان این بیانیه خاطرنشان ساختهاند: «هماهنگیهای مرتبط با اجرای برجام باید در چهارچوب برجام مورد بررسی قرار گیرد و کمیسیون مشترک باید فوراً تشکیل جلسه دهد. ما از همه طرفها میخواهیم که مسئولانه رفتار کنند و در رابطه با فعالیتهای هستهای ایران به سمت تنشزدایی گام بردارند.»
رسانههای نزدیک به عربستان و امارات، در پوشش اخبار اقدامات هستهای ایران تقریبا خط واحدی را دنبال کردند که بر «تقبیح» گامهای هستهای ایران استوار است. به طور کلی میتوان دو محور را در این رسانهها مشاهده کرد: محور اول بر این فرض مبتنی است که اقدامات هستهای ایران، کشورهای اروپایی را از ایران دور میکند. در محور دوم ادعا میشود که ایران فقط از طریق امتیازدهی به آمریکا میتواند خودش را از فشار تحریمها برهاند.
اروپاییها معتقدند که ایران به رغم عبور از برخی محدودیتهای برجام، هنوز به خطوط قرمز نرسیده است. طرفهای غربی معتقدند که کارکرد اصلی برجام، جلوگیری از ساخت بمب اتمی توسط ایران است. از آنجا که با اروانیوم غنیشده پنج درصدی نمیتوان بمب ساخت، کارکرد اصلی برجام هنوز به خطر نیفتاده است. از این رو، اروپاییها نمیخواهند با اعاده تحریمهای بین المللی، موجبات فروپاشی کامل برجام را فراهم کنند.
فارغ از موضعگیریهای غیررسمی رسانههای محافظهکار، احتمال خروج ایران از برجام کم است. با این حال، نباید تصور کرد که با عملیاتی شدن اینستکس، ایران به یکباره از اولتیماتوم هستهای خود عقب نشینی کرده است. اظهارات مقامات ایران نشان میدهد آنها ابتکار عمل حسابشدهای را در دستور کار خود قرار دادهاند.
عدم پذیرش ضرب الاجل ایران توسط اروپا احتمالا به این معناست که اگر ایران پس از انقضای مهلت تعیین شده، اجرای تعهدات برجامی، خصوصا محدودیت غنیسازی، را متوقف کند، اروپا به سمت اعمال تحریم بر ایران حرکت خواهد کرد.