در یک ماه آینده، یعنی تا قبل از گام بعدی کاهش تعهدات هستهای، بحثها و گفتگوها میان ایران و اروپا ادامه خواهد داشت. طرح چهار مادهای فرانسه، احتمالا در کانون این گفتگوها خواهد بود. واضح بود که عبارتهای این طرح، طوری طراحی شده که همه طرف بتوانند با رسمی شدن آن اعلام پیروزی کنند. اما صرفنظر از اختلافنظرها پیرامون عبارتها و واژههای طرح اولیه فرانسه، فعلا مانع اصلی آغاز گفتگوها، بحث اعتماد به حرف و قول طرف مقابل است.
نشست نیویورک هم به پایان رسید و مهمترین و جدیترین وساطتها نیز نتوانست یخ روابط ایران و آمریکا را بشکند. دو طرف منازعه، مواضعشان را شفاف اعلام کردند. آمریکا قبل از حصول توافق، تحریمها را برنمیدارد. ایران نیز قبل از کاهش تحریمها و بازگشت آمریکا به گروه ۱+۵ با این کشور مذاکره نخواهد کرد. هر دو طرف تاکید میکنند که خواهان جنگ نظامی نیستند. اما باید دید که چگونه میخواهند این بن بست دیپلماتیک را با ابزارهای غیرنظامی حل کنند.
از یک طرف ایران تاکید میکند که آمریکا اول تحریمها را بردارد تا با آن مذاکره کند، ولی از طرف دیگر، آمریکا نیز اصرار میکند که ایران وارد مذاکرات شود و سپس بعد از حصول توافق جامع، تحریمها رفع خواهند شد. در این میان، واضح است که تلاش اروپا در تغییر این وضعیت به نتیجه ملموسی نرسیده است. ماکرون میگوید او «ساده لوح» نیست و به معجزه هم ایمان ندارد، اما باید دید که او چگونه میخواهد این بن بست را بدون معجزه حل کند.
در اثر ماجرای آرامکو، اختلافات میان تهران و واشنگتن به حدی تشدید شد که نه تنها سیگنالی درباره احتمال تنشزدایی در سازمان ملل دیده نمیشود، بلکه همه شواهد و قراین از این حکایت دارند که نشست آتی مجمع عمومی ممکن است به صحنه نبرد دیپلماتیک ایران و آمریکا تبدیل شود. آمریکا، با تاخیر و بیمیلی، ویزای هیئت ایران را صادر کرد و بر لزوم مشارکت شورای امنیت سازمان ملل در پرونده حمله به تاسیسات نفتی عربستان اصرار ورزید. عربستان نیز، در همین خصوص، دو نامه به سازمان ملل ارسال کرده است.
صرفنظر از دمکراتها، ترامپ برای انعطاف در برابر ایران باید قبل از دشمنان خود، طرفدارانش را متقاعد کند. بخش قابل توجهی از حامیان ترامپ، گروههای محافظهکاری هستند که معمولا طرفدار اسرائیل و مخالف ایران هستند. هرگونه انعطاف چشمگیر در برابر ایران، ممکن است خشم این گروهها را برانگیزد. بنابراین، ترامپ با در نظر گرفتن شرایط داخلی در آستانه انتخابات، ممکن است تصمیم گیرد یک انعطاف حداقلی در برابر ایران نشان دهد تا با عکس گرفتن با روحانی، هزینه این انعطاف را جبران کند.
واضح است که فعلا دو طرف منازعه، یعنی ایران و آمریکا، هر کدام بنا به دلایل خود، تمایلی به مذاکره ندارند. اما چرا ترامپ به تلاشهای ماکرون برای ترتیب دیداری با روحانی، روی خوش نشان داد، آیا او هم مانند آن پادشاه میخواست با حرفهایش ماکرون را خوشحال و امیدوار کند؟ پاسخ این سوال در نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل در سپتامبر آینده مشخص خواهد شد.
سرنوشت وساطت ماکرون چه میشود؟
مخالفت آمریکا با صدور معافیتها، وساطت فرانسه را در معرض آزمون جدی قرار داده است. اگر آمریکا در زمینه فروش نفت ایران تساهل نکند، به سختی میتوان تصور کرد که تکاپوی دیپلماتیک ماکرون به نتیجه برسد. چرا که ماکرون به رغم تلاشهای گستردهای که تاکنون انجام داده، رغبتی برای پذیرفتن هزینه ایستادگی در برابر آمریکا به خاطر ایران نشان نداده است.
اظهارات و تحرکات مقامات دولت ترامپ و محافل نزدیک به آن، نشان میدهد که آنها ممکن است به رفع بلاتکلیفی از مناسبات ایران و آمریکا تمایلی نداشته نباشند و فقط میخواهند فرسایش اقتصادی ایران ادامه یابد؛ بدون اینکه تنشها از کنترل خارج شود. ظاهرا این بخشی از راهبرد دولت آمریکاست که در برخی مواقع متناقض به نظر میرسد، اما در نهایت هدف واحدی را دنبال میکند و آن فرسوده و گیج کردن ایران است.
مشکل اصلی راهکار فرانسه این است که پاریس بدون دادن یک امتیاز فوری به تهران، در حال حاضر از ایران میخواهد کاهش تعهدات هستهای را ادامه ندهد و وضعیت فعلی را به اصطلاح «فریز» کند. این در حالی است که یکی از دلایل اصلی ایران برای کاهش تعهدات هستهای، وادار کردن غرب به تسهیل فروش نفت و تبادلات بانکی ایران است.