فرارو- در تمام طول تاریخ و در همه جای دنیا، کسانی بودهاند که برای فهم راز رویاها تلاش میکردهاند. قدیمیترین متن یافت شده با موضوع تعبیر رویا قدمتی بیش از سه هزار سال دارد و به تمدن مصر باستان مربوط است. در بینالنهرین و یونان و سایر تمدنها هم نشانههای زیادی از این علاقۀ باستانی را میتوان یافت. البته آثاری که از این گذشتههای دور به دست ما رسیدهاند زیاد نیستند، ولی خوشبختانه ما کاملا هم محروم نماندهایم.
به گزارش فرارو؛ کتاب اونیروکریتیکا (Oneirocritica) یا «تعبیر رویاها» قدیمیترین کتاب به جا مانده دربارۀ تعبیر خواب و رویا در تمدن یونانی است. این کتاب را شخصی به اسم آرتمیدوروس دالدیانوس (Artemidorus Daldianus) در قرن دوم میلادی تالیف کرده است. نوشتن کتابهای تعبیر خواب در یونان سابقهای بسیار بیشتر از این دارد و خود آرتمیدوروس هم در کتابش به بعضی از آنها اشاره کرده است، اما آن آثار قدیمیتر در گذر زمان از بین رفتهاند.
این کتاب در قرن نهم میلادی (قرن سوم هجری) و در زمان خلافت عباسی توسط حنین ابن اسحاق به عربی ترجمه شد و به خاطر روش خاص و شرح و بیان مفصلی که دارد تاثیر بزرگی بر آثار نویسندگان مسلمان در حوزۀ تعبیر رویا گذاشت.
آرتمیدوروس کتاب خود را در پنج بخش نوشته است. بخش اول به تعبیر رویاها و خوابهای مربوط به انسان اختصاص دارد. در این بخش هر چیزی که به نحوی به رفتار و بدن انسان مربوط باشد، مثل تولد و مرگ و اندامهای مختلف بدن مورد تعبیر و تفسیر قرار گرفتهاند. در بخش دوم معنی خواب مربوط به اشیاء و رویدادهای طبیعی مثل پدیدههای جوی و حیوانات شرح داده میشود. بخش سوم نمادها را در دستهبندی خاصی قرار نمیدهد و معنی انواع مختلفی از اموری را که در رویا دیده میشوند بیان میکند. بخش چهارم نوعی راهنمای تعبیر رویاست که توضیح میهد معبّر باید چه چیزهایی را در هنگام تعبیر خواب در نظر داشته باشد؛ و نهایتا بخش پنجم تعدادی رویا و تعبیر آنها را ذکر میکند تا مکملی برای بخش راهنما باشد.
در مقدمۀ کوتاه کتاب چند تقسیمبندی از انواع خوابها آمده است. آرتمیدوروس در این بخش دو نوع کلی رویا را از هم تفکیک میکند که یکی از آنها (اونیروس) به اعتقاد او میتواند پیشگویی حوادث آینده را در بر داشته باشد و یکی از آنها (انهوپنیون) فقط به حوادث روزمره و حالات بدن مربوط است. در خود خوابهای پیشگویانه هم تقسیمبندیهایی هست؛ مثلا خواب و رویاهایی که مستقیما وقایع آینده را نشان میدهند از خوابهایی که به صورت نمادین و استعاری این کار را میکنند متمایز شدهاند. بیشتر کتاب «تعبیر رویاها» به بررسی همین خوابهای نمادینی مربوط است که خبر از حوادث آینده میدهند.
آرتمیدوروس معتقد است که نوع نگاه شخص به خوابهایی که دیده است در نتیجه و تعبیر آن میتواند تاثیرگذار باشد. مثلا اگر کسی خوابی دیده باشد که خبر از حوادث بدی در آینده بدهد، اگر خودش احساس خوبی به آن داشته باشد و فکر کند که این خواب خبر از وقایع خوشایند میدهد، تاثیر منفی خواب از بین خواهد رفت و تعبیر بد آن محقق نخواهد شد. از نظر او بر عکس این حالت هم میتواند در مورد خواب خوبی که بد تعبیر میشود اتفاق بیافتد.
یکی دیگر از ریزبینیها و ظرافتهای کتاب آرتمیدوروس این است که او برای هر رویا فقط یک معنی بیان نمیکند بلکه آن را در نسبت با افراد مختلف به صورتهای متفاوتی تعبیر میکند. یعنی مثلا اگر یک خواب واحد را دو شخص فقیر و ثروتمند ببینند این میتواند معنی متفاوتی برای آنها داشته باشد.
او تقریبا برای هر تعبیری که ذکر میکند دلایلی را هم مطرح میکند. این دلایل عمدتا از پسزمینههای فرهنگی گرفته شدهاند. به همین خاطر آرتمیدوروس گاهی خوابهای مختلف را برای مردمی که فرهنگهای متفاوتی دارند (مثلا مصریها و یونانیها) دارای معانی متفاوتی میداند، زیرا امور مختلف در این فرهنگهای مختلف میتوانند معانی مختلفی داشته باشند.
از این جهت کتاب «تعبیر رویاها» با وجود قدمتی که دارد نسبت به خیلی از آثاری که در قرنهای بعد از آن نوشته شدند رویکرد عالمانهتری دارد. او برای هر نماد فقط یک معنا که همیشه و همه جا ثابت باشد ذکر نمیکند بلکه تا حد زیادی به تفاوتهای شخصی و فرهنگی و تاریخی توجه دارد.
به این معنا شاید بشود گفت که کتاب آرتمیدوروس راهی به سمت نوعی تعبیر رویای شخصی است. یعنی هرکس به دلیل اینکه خودش را بهتر از دیگران میشناسد و با اعتقادات و پیشزمینههای فرهنگی خودش بیش از دیگران آشناست، میتواند بهترین معبر خوابهای خودش باشد. البته این چیزی نیست که آرتمیدوروس به صراحت آن را ذکر کرده باشد، اما روش و نوع نگاه او از چنین دیدگاهی دور نیست.
برای اینکه تصویر بهتری از شیوۀ آرتمیدوروس به دست بیاوریم، میتوانیم نمونهای از تعبیرهای او را ذکر کنیم. او در بخش اول کتاب خود میگوید گذشتگان حمام کردن در خواب را نشانۀ رویدادهای خوب و مفید میدانستند و نظرشان هم درست بوده است. اما کسانی که در این زمان (یعنی معاصران آرتمیدوروس) هنوز هم حمام کردن را نشانهای مثبت میدانند اشتباه میکنند، زیرا شیوۀ حمام کردن در زمان قدیم با امروز متفاوت بوده است.
در گذشته افراد از لگنهای بزرگ شخصی برای حمام کردن استفاده میکردهاند، اما بعد از به وجود آمدن حمامهای عمومی باید دربارۀ تعبیر اینگونه خوابها تجدید نظر کرد. حمامهای عمومی شلوغ هستند و حرارت زیادی که در آنجا وجود دارد رنگ بدن را تغییر میدهد و اینها میتواند نشانۀ کشمکش و گرفتاری یا آسیبهای بدنی باشد. اما در همین زمان هم فرق میکند که محیط حمامی که در خواب دیده میشود آرام و زیبا باشد یا نه و شیوۀ حمام کردن عادی باشد یا غیر عادی. زیرا حمامهای زیبا مخصوص ثروتمندان هستند و این نشانۀ مثبتی است و حمام کردن به شیوۀ غیر عادی مخصوص بیماران است و این میتواند نشانهای منفی باشد.
آرتمیدوروس جزئیات خیلی بیشتری را در مورد این موضوع ذکر میکند و حتی بعضی تجربیات خودش را هم ذکر میکند. مثلا میگوید ورزشکاری را میشناخته که خواب میبیند به حمام رفته اما آب پیدا نمیکند. او بعدا به یک مسابقۀ مهم راه پیدا کرد، اما به علت پرداخت رشوه از مسابقه اخراج شد. در اینجا حمام نشانۀ میدان مسابقه بوده و پیدا نشدن آب به معنی نرسیدن به مقصود اصلی بوده است.
در همین مثال میتوان دید که آرتمیدوروس کاملا نسبت به پسزمینههای تاریخی و فرهنگی خواب حساس بوده و کوچکترین ظرافتهای خواب را دارای اهمیت نمادین میدانسته. توجه او به اهمیت تجربه هم در این مثال مشخص است. او با اینکه استفادۀ زیادی از آثار پیشینیان خود کرده اما هیچ تعهد و التزام متعصبانهای به آنچه که دیگران گفتهاند ندارد و مشاهدات و تجربیات خودش را هم در تعبیر خواب به کار میگیرد.
کتاب حدودا دویست صفحهای آرتمیدوروس (که متاسفانه هنوز ترجمۀ فارسی ندارد) با نگاه جزئینگر و ظریفی که دارد، مثل سفری باستانی و جذاب در قلمرو رویاهاست و میتواند نگاه مخاطبش را به مسئلۀ خواب تا حد زیادی تغییر بدهد و انگیزۀ توجه بیشتر به این جهان رازآمیز و ناشناخته را در او بیدار کند. شاید کسی موافق این دیدگاه نباشد که خوابها میتوانند از حوادث آینده خبر بدهند. اما حتی چنین کسی نمیتواند انکار کند که رویاها قلمرو نمادپردازیهای ذهن خود ما هستند و بنابراین شناختن این نمادها میتواند مسیری جذاب و ماجراجویانه برای شناخت خویشتن باشد.
به این معنا کتابی مثل «اونیروکریتیکا» مجموعهای بیارزش از خرافههای قدیمی نیست بلکه کوششی برای شناخت جهان درونی روح انسان است؛ کوششی که از هزاران سال پیش و در باستانیترین تمدنها وجود داشته و هنوز هم ادامه دارد.