فرارو- «پناهگاه ماه» سریال بینقصی که با همۀ سلیقهها جور دربیاید نیست، اما نکات مثبتش آنقدر هست که بشود دیدنش را توصیه کرد. این سریال علمی تخیلی با یک مقدمۀ کلیشهای شروع میشود، اما در ادامه شخصیت و حال و هوای خاص خودش را پیدا میکند. داستان سریال در ۲۰۰ سال آینده اتفاق میافتد؛ زمانی که زمین در وضعیتی بسیار بحرانی قرار گرفته و بشر ناچار شده که خیلی جدی و عملی به دنبال سکونتگاههایی در فضا باشد.
به گزارش فرارو؛ به همین دلیل روی کرۀ ماه یک پناهگاه بسیار بزرگ ساخته شده که آدمهای زیادی در آن ساکن شدهاند. این پناهگاه یک محیط بسته نیست بلکه کاملا باز و شبیه قسمتی از زمین است. در واقع بخشی از ماه به محلی قابل سکونت با درخت و دریاچه و هوای قابل تنفس تبدیل شده است. در این بهشت آسمانی یک تکنولوژی بسیار پیشرفتۀ هوش مصنوعی به اسم آیاو تقریبا کنترل همه چیز را به دست دارد. در ظاهر به نظر میرسد که اینجا یک آرمانشهر فسادناپذیر است؛ اما آیا این بهشت آرمانی میتواند همینطور پاک و بیآلایش بماند؟
شخصیت اصلی سریال دختری به اسم بِلا است که خلبان سفینه است و مسافران را بین زمین و ماه جا به جا میکند. بلا در قسمت اول یکی از مقامات سیاسی زمین را به ماه میبرد و در آنجا متوجه میشود که خواهرش روی ماه به قتل رسیده است؛ خواهری که او اصلا نمیدانسته وجود دارد. علاوه بر ماجرای قتل مرموز خواهر بلا، مسئلۀ تقابل مقامات سیاسی زمین و ماه هم یکی دیگر از خطوط داستانی سریال است. فضای سریال از همان ابتدا به گونهای است که میفهمیم در زیر این ظاهر رویایی احتمالا توطئهها و رازهای شومی در جریان است.
یکی از اشکالات این سریال که البته اصلا کوچک هم نیست موضوع جلوههای بصری و صحنهپردازیهای آن است که کاملا بدون خلاقیت و پایینتر از حد انتظار از کار درآمدهاند. پناهگاه روی ماه کاملا شبیه یک بخش خوش آب و هوا از زمین است و هیچ ویژگی خاص و خارقالعادهای ندارد؛ این اصلا آن تصویری نیست که ما از یک «اقامتگاه فضایی آینده» ممکن است در ذهن داشته باشیم.
اشکال دیگری که وجود دارد این است که روند سریال بیش از حد متکی به شخصیتها و دیالوگهایی است که آنها میگویند. البته دیالوگها واقعا خوب و جذاب هستند، اما این حرفها را روی زمین و در یک درام معمولی هم میشد گفت؛ انتظاری که از یک سریال علمیتخیلی داریم این است که بیشتر از دیالوگ متکی به اتفاقات مهیج و جلوههای خیرهکنندۀ بصری باشد. اما «پناهگاه ماه» این انتظار را چندان برآورده نمیکند و از اینجهت شاید برای بعضی از مخاطبان کسالتآور به نظر برسد.
اما فضاسازی سریال خوب است و حال و هوای رازآمیز و کنجکاویبرانگیزی را از همان قسمت اول ایجاد کرده است. یک لایۀ خیلی دوستداشتنی و خلاقانه از طنز هم در این سریال وجود دارد که به نحو ظریف و درخشانی در دل این فضای معماگونه جریان دارد و حالتی مفرح و بانشاط به داستان بخشیده است. این لایۀ طنز به خصوص از طرف دو شخصیت کارآگاه وارد داستان میشود؛ این دو نفر آدمهای خوشقلب و خیرخواهی به نظر میرسند که دارند ماجرای قتل خواهر بلا را پیگیری میکنند. رفتار آنها به نوعی کودکانه و شیرین و گفتگوهایشان پر از شوخیهای بامزه است.
اما بهترین چیزی که در این سریال هست، جنبۀ نمادپردازانۀ آن است. به نظر میرسد که «پناهگاه ماه» میخواهد در بطن ماجرای تخیلی خودش مضامینی سیاسی و فلسفی هم داشته باشد و به نوعی مخاطبش را به سوی تامل دربارۀ معنای عمیق انسانیت، جامعه و حکومت سوق بدهد. برای مثال یکی از عناصر نمادین این سریال همان هوش مصنوعی پیشرفتهای است که کنترل ماه را در دست دارد. «آیاو» به عنوان یک هوش برتر و نادیدنی که قدرت عظیمی دارد و به نوعی بر همۀ جنبههای زندگی روی ماه نظارت میکند، تا حدی یک نقش خداگونه دارد. از اینجهت شاید بشود تقابل دو جامعۀ زمینی و ماهنشین را به عنوان یک تقابل مذهبی هم تفسیر کرد.
به هر حال اگر در قسمتها یا فصلهای بعدی جنبههای نمادین سریال حفظ و تقویت شوند و شیوۀ روایت و جلوههای بصریاش هم جاذبۀ بیشتری پیدا کنند، «پناهگاه ماه» این قابلیت را دارد که به یک سریال درجهیک و متفاوت تبدیل شود.
- بازیگران: اما مکدونالد (Emma McDonald)، دومینیک موناگان (Dominic Monaghan) و دیگران
- تاریخ انتشار: از ۱۶ تیر