bato-adv
کد خبر: ۵۸۴۹۲۵

دختر وحشت‌زده، از خودروی راننده آشنا بیرون پرید

دختر وحشت‌زده، از خودروی راننده آشنا بیرون پرید
دختر جوان به بازپرس گفت: هوا تاریک شده بود که از خانه دوستم بیرون آمدم و کنار خیابان منتظر ماشین بودم که یک خودروی پژو توقف کرد و من به گمان اینکه مسافرکش است، سوار شدم. وقتی در بین راه، اما راننده تغییر مسیر داد و وقتی اعتراض کردم توجهی نکرد. او نقشه آدم‌ربایی در سر داشت و می‌خواست مرا مورد آزار و اذیت قرار بدهد.
تاریخ انتشار: ۱۰:۳۳ - ۱۶ آبان ۱۴۰۱

وقتی راننده آشنا مسیر را اشتباهی رفت، دختری که سوار ماشین وی بود تصور کرد که او نقشه آدم‌ربایی در سر دارد و به همین دلیل خودش را به بیرون از ماشین پرتاب کرد و این اتفاق، راننده را به دردسر بزرگی انداخت.

به گزارش همشهری، چند روز قبل دختری ۲۱ ساله به همراه خانواده‌اش راهی دادسرای جنایی تهران شدند تا از راننده یک خودرو به اتهام آدم‌ربایی شکایت کند. دختر جوان به بازپرس شعبه هفتم گفت: هوا تاریک شده بود که از خانه دوستم بیرون آمدم و کنار خیابان منتظر ماشین بودم که یک خودروی پژو توقف کرد و من به گمان اینکه مسافرکش است، سوار شدم.

وی ادامه داد: در بین راه، اما راننده تغییر مسیر داد و وقتی اعتراض کردم توجهی نکرد. او نقشه آدم‌ربایی در سر داشت و می‌خواست مرا مورد آزار و اذیت قرار بدهد. وقتی متوجه نقشه شیطانی او شدم، در ماشین را که در حال حرکت بود باز کردم و به بیرون پریدم که به‌شدت مصدوم شدم. این در حالی بود که راننده فرار کرده بود. پس از این اتفاق، با خانواده‌ام تماس گرفتم که آن‌ها فورا خودشان را رساندند و مرا به بیمارستان انتقال دادند که ۲ روز بستری و تحت درمان بودم.

با شکایت دختر جوان تحقیقات در این پرونده آغاز شد و با توجه به سرنخ‌های موجود، راننده جوان بازداشت شد. او، اما منکر آدم ربایی شد و گفت: من از قبل شاکی را می‌شناختم. وی دختر مورد علاقه دوستم شایان بود و آن شب با دیدن وی که کنار خیابان منتظر تاکسی ایستاده بود، تصمیم گرفتم او را به مقصدش برسانم. اما چون مسیر را به درستی بلد نبودم و برنامه‌های مسیریاب گوشی موبایلم هم کار نمی‌کرد، راه را اشتباهی رفتم.

او گفت: در واقع مسیر را گم کردم که در آن شرایط دختر جوان تصور کرد قصد ربودن او و آزار و اذیتش را دارم. برای همین ناگهان در ماشین را باز کرد و بیرون پرید. من هم ترسیدم توقف کنم. چون فکر کردم بلایی سر دختر جوان آمده و اگر او را به بیمارستان برسانم پایم گیر می‌شود. حتی یک لحظه گمان کردم که او شاید جان باخته باشد؛ چون سرعت ماشین بالا بود که او ناگهان خودش را به بیرون پرتاب کرد. برای همین فرار کردم و در همه این مدت وحشت داشتم که مبادا او جانش را از دست داده باشد.

با توجه به اظهارات پسر جوان، شاکی به دادسرا احضار شد و تأیید کرد که همه حقیقت را نگفته و جوان راننده را می‌شناخته است. او توضیح داد: راننده از دوستان پسر موردعلاقه‌ام بود، اما آن شب که مسیر را اشتباهی رفت، تصور کردم که قصد ربودن و آزار و اذیت مرا دارد و به همین دلیل خودم را به بیرون از ماشین انداختم. با مشخص شدن حقایق، پسری که بازداشت شده بود به دستور بازپرس جنایی تهران آزاد شد.

bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین