فرارو- بر اساس پژوهشهای سازمان برنامه و بودجه، رابطه مستقیمی میان تورم مصرفکننده و نابرابری درآمدی وجود دارد. مطابق این پژوهش، در برخی گروهها مانند «مواد غذایی» افزایش تورم اثر زیادی در افزایش نابرابری درآمدی دارد. بر این اساس، افزایش تورم همواره سبد مصرفی خانوارها را تحتتاثیر قرار میدهد. نکته مهم و قابلتوجه آن است که اگرچه افزایش تورم همواره موجب کوچکتر شدن سبد خانوارها میشود، بررسی جزئیتر نشان میدهد که تورم بر گروههای مختلف مصرفی تاثیرات متفاوت یا در واقع اثر نامتقارنی دارد.
به گزارش فرارو، بررسی رابطه تورم گروه کالاهای مختلف با نابرابری درآمدی نشاندهنده آن است که تورم گروه خوراکی ها، آشامیدنیها و دخانیات اثر نامتقارن و مستقیم و تورم گروه مسکن سوخت و روشنایی اثر مستقیم و متقارن بر نابرابری درآمدی در ایران دارد.
نکته جالب آنکه اندازه اثرگذاری نامطلوب افزایشها در تورم گروه خوراکیها، آشامیدنیها و دخانیات تقریبا بیش از ۵ برابر اندازهگیری مطلوب کاهشها در آن است. این به آن معناست که افزایش یک واحد تورم موجب میشود نابرابری درآمدی ۵ واحد افزایش یابد. اما کاهش یکواحدی تورم موجب میشود نابرابری درآمدی یک واحد کاهش یابد.
از سویی با توجه به آنکه سهم و وزن خوراکیها و آشامیدنیها در سبد مصرفی خانوارهای کمدرآمد در مقایسه با افراد و خانوارهای متوسط و غنی به نسبت بالاتر است، تورم این گروه از کالاها نابرابری درآمد را به طور مستقیم تحت تاثیر قرار میدهد.
چرا نابرابری به صورت مداوم در حال افزایش است
کامران ندری کارشناس مسائل اقتصادی در گفتگو با فرارو با اشاره به اینکه تورم افسار گسیخته در اقتصاد ایران باعث ایجاد نابرابری گستردهای در جامعه شده است، اظهار داشت: زمانیکه در اقتصاد کشور درآمد مردم ریالی است، اما به دلیل تورم افسارگسیخته قیمت کالاها و خدمات در بازار روز به روز افزایش پیدا میکند طبیعتاً شاهد نابرابری گسترده از لحاظ درآمدی در جامعه خواهیم بود.
وی افزود: با توجه به شرایط تورمی موجود در کشور، ما با جامعه به اصطلاح دو پاره روبرو هستیم، از یک سو قشر عظیمی از جامعه که درآمد آنها ریالی است و با افزایش هرچه بیشتر تورم، آنها هر روز فقیرتر از گذشته میشوند، این افراد به دلیل اینکه سطح درآمدی پایینی دارند، توانایی تبدیل دارایی خود به کالاهای سرمایهای و بادوامی مانند مسکن، زمین، خودرو، طلا و دلار را ندارند، بنابراین به دلیل وضعیت موجود سرمایههای خود را به صورت ریالی در بانک نگه میدارند.
ندری گفت: اما با توجه به وضعیت تورم فزاینده روز به روز ارزش داراییهای آنها کم میشود، اما در مقابل قشر کوچکی از جامعه دارای این توان هستند که داراییهای ریالی خود را به انواع داراییهای سرمایهای تبدیل کنند، از جمله زمین خانه، ملک، طلا، دلار، سکه و خودرو، این درحالیست که همزمان با بالا رفتن تورم ارزش دارایی آنها نیز افزایش مییابد، طبعاً در چنین شرایطی این افراد نه تنها از بالا رفتن تورم متضرر نمیشوند، بلکه آنها ثروتمندتر نیز خواهند شد.
این استاد دانشگاه اضافه کرد: اما افرادی که پولهای خود را در بانک نگه داری میکنند، به دلیل اینکه بانک همپای تورم به سپردههای بانکی مردم سود نمیدهد، عملاً این موضوع به ضرر افراد تمام شود که در شرایط تورمی داراییهای خود را به صورت ریال نگه داشتهاند، اما در مقابل کسانی که پول خود را به داراییهای ارزشمند تبدیل کردهاند، طبیعتاً ارزش سرمایههای آنها در برابر تورم حفظ میشود، بنابراین در چنین شرایطی ما شاهد هستیم که نابرابری در جامعه روز به روز گستردهتر میشود و در این شرایط شکاف طبقاتی بسیار گسترده خواهد بود.
ندری اضافه کرد: از سوی دیگر به دلیل اینکه حقوق و دستمزد اقشار آسیبپذیر و کم درآمد جامعه تنها یک بار در سال آن هم به میزان ۲۰ تا ۲۵ درصد افزایش پیدا میکند، اما در سوی مقابل قیمت کالاها با توجه به شرایط تورمی در اقتصاد از هر روزه با افزایش روبرو میشود، مردم نمیتوانند دخل و خرج خود را نسبت به تورم هماهنگ کنند، که این موضوع باعث میشود قشر عظیمی از جامعه در تامین مایحتاج ضروری خود بمانند، اما در سوی مقابل عده قلیلی در جامعه با توجه به سرمایهای که دارند روز به روز بر ثروت آنها افزوده میشود که طبیعتاً این مورد به افزایش نابرابری در جامعه دامن میزند.
این اقتصاددان با تاکید بر اینکه در حال حاضر جامعه به یک وضعیت دو قطبی دچار شده است، است ادامه داد: به نوعی یک اقلیت ثروتمند در مقابل در برابر اکثریت فقیر جامعه قرار گرفتهاند و این شکاف طبقاتی که روز به روز افزایش پیدا میکند، باعث میشود جامعه و اقشار مختلف نسبت به ناکارآمدی دولت انتقاد داشته باشند و اعتراضات علنی شود و ابراز ناراحتی به اوج خود برسد، زمانی در اقتصاد چنین اتفاقی رخ میدهد که در بلندمدت تورم داشته باشیم و این شکاف طبقاتی روز به روز عمیقتر شود که نتیجه آن نیز اعتراضات علنی است که امروز در کف جامعه شاهد آن هستیم، بنابراین به اعتقاد بنده به نظر میرسد محرک اصلی چنین وضعیتی نیز عامل اقتصاد باشد، زیرا در این شرایط مردم از احساس تبعیض و بیعدالتی که در جامعه وجود دارد به ستوه آمدهاند و میخواهند به هر نحوی که شده اعتراض خود را در این زمینه بیان کنند.