نسل موسوم به «z» متولدین سالهای ۱۹۹۵ تا ۲۰۱۰ را شامل میشود. آنها عموما به حضور فعال در شبکههای اجتماعی، خلاقیت، صراحت، منحصربهفرد بودن و حقیقتجویی و... شناخته میشوند.
به گزارش اعتماد، برای این نسل، استفاده از شبکههای اجتماعی به عنوان فضایی برای ابراز هویت و مهارتآموزی بسیار مهم است؛ ادبیات خودشان را دارند و میدانند در هر شبکه ارتباطی هم چگونه شبکه دوستان و فعالیتهایشان را تعریف کنند، بهطوری که از نتایج یک نظرسنجی مشخص شده است که دوستیابی و دریافت حمایت اجتماعی این گروه سنی از شبکههای اجتماعی است، به همین دلیل محدودیت فضای اینترنت برای این نسل آسیبی جبرانناپذیر برای مسیر رشد و هویتیابیشان میشود و از سویی دیگر فیلترشدن گسترده هم به معنی دسترسی کودکان و نوجوانان به محتوای نامناسب ردهبندی سنیشان است و آسیبی بهمراتب زیانبارتر.
براساس نظرسنجی آنلاین موسسه «پیو» (۱) از ۱۴ آوریل تا ۴ مه سال ۲۰۲۲ از میان نوجوانان ۱۳ تا ۱۷ ساله امریکایی انجام شد، اکثر نوجوانان رسانههای اجتماعی را به دلیل تقویت روابط دوستانه و جنبههای احساسی آن برمیگزینند.
براساس نتایج این نظرسنجی، برخلاف نگرانی [خانوادهها و دولتها]نسبت به شبکه بههم پیوسته فضای آنلاین، نوجوانان تصویر ظریفتری از زندگیشان را در رسانههای اجتماعی ترسیم میکنند. هشت نفر از هر ده نوجوان میگوید آنچه در رسانههای اجتماعی میبینند، بیشتر به ارتباط با زندگی دوستانشان منجر میشود. ۷۱درصدشان فضای آنلاین را جایی برای ابراز خلاقیت و ۶۷ درصدشان این پلتفرمها را راهی برای دریافت حمایت در شرایط سخت میدانند.
طبق نتایج این نظرسنجی، نوجوانان نگرانیها و ارزیابیهای والدین از زندگیشان را در رسانههای اجتماعی منعکس میکنند و بیش از نیمی (۵۴ درصد) از نوجوانانی که رسانههای اجتماعی را مثبت ارزیابی میکنند، احساس ارتباطگیری بیشتر با دوستان و تقریبا چهار نفر از هر ده نفر میگویند که در فضای آنلاین، جایی است که میتواند خلاقیتش را نشان دهد. حدود ۳۵ درصد از نوجوانانی که این تاثیر را عمدتا مثبت میبینند، باور دارند که رسانههای اجتماعی احساس حمایت بیشتر به آنها میدهد و ۲۸ درصد میگویند که این باعث میشود آنها احساس پذیرش بیشتری داشته باشند.
تاکنون نظرسنجی گستردهای درباره نظر نوجوانان ایرانی نسبت به فضای آنلاین صورت نگرفته است، اما در مصاحبههای فردبهفردی که برخی خبرگزاریها داشتهاند، مشخص شده است که نوجوانان ایرانی هم فضای دیجیتال را گستردهتر از فضای زندگی آفلاین میدانند و برای ابراز هویت، یادگیری و دوستیابی از آن استفاده میکنند. با این تفاسیر تاثیر فیلترینگ بر زیست دیجیتال این افراد بهمراتب آسیبی متفاوتتر خواهد بود. در ادامه مصاحبه مرضیه ادهم، دکترای ارتباطات و پژوهشگر شبکههای اجتماعی را میخوانید.
شاید آنچه درباره فیلترینگ به آن کمتر توجه میشود، تاثیر آن بر روحیات نوجوانان یا به طورکلی نسل «Z» است. اساسا تفاوت این نسل از نظر مصرفکننده اینترنت با نسلهای دیگر در چیست؟ آیا میتوان با فیلترینگ بستر امنی برای این نسل ایجاد کرد؟
مساله اصلی مرتبط با تجربهزیسته نسل موسوم به Z یا نسل اینترنت (iGeneration) است؛ تجربهای که بهواسطه زیست متفاوتشان در شبکههای اجتماعی و نوع خاصی از اینترنت، نسبت به نسل قبلترشان تفاوتهای زیادی دارد. آنها تجربه بازیهای کامپیوتری، کسب سرمایههای نمادین و اجتماعی از فضای مجازی، حتی بخشی از کارآفرینی، مسیر شغلی یا روابط دوستیابیشان از فضای اینترنت دارند. طبیعی است که اگر دسترسی به اینترنت به شکل دیگری یا محدودیتهایی گسترده همراه باشد مسلما آسیبهای زیادی به این نسل خواهد زد و اصلا مورد پذیرش قرار نمیگیرد.
ما نمیتوانیم درباره فیلترینگ، رفتاری شبیه کشوری مانند چین را شبیهسازی کنیم، چین بهواسطه جمعیت قابلتوجه و زیرساختهای پیشرفته توسعهایاش توانست اینترنت ملی را محقق کند، ما نهایتا میتوانیم مانند کرهشمالی میشویم. دو نسل از کشور چین، فضای اینترنت بینالمللی را تجربه نکرد؛ یعنی دستکم میتوان به طور مطمئن گفت که آنها ۱۰ سال تجربهای از فضای بینالمللی اینترنت جهانی و دسترسی آزاد نداشتند.
اعمال محدودیت و زیست با فیلتر در فضای دیجیتال برای چنین جامعهای، شاید مورد پذیرش باشد ولی درباره ما چنین چیزی پذیرفته نمیشود و آسیبهای بسیاری به بار خواهد آورد، چراکه بخش قابلتوجهی از هویتیابی نسل زد و مسائل زیستیاش مرتبط با فضای آنلاین است و نمیتوان به همین راحتی آن را نادیده گرفت یا محدود کرد.
ارزیابیتان درباره نقش فضای اینترنت به عنوان بستری برای برونریزی روانی و اجتماعی نوجوانان چگونه است؟
تحقیقات زیادی وجود دارد که هویت جنسی، دوستیابی یا شغلی افراد از طریق فضای آنلاین به دست میآید. کودک و نوجوان ما با فیلترینگ نهتنها تجربه رشد نخواهد داشت، بلکه هرگز درباره نحوه برخورد با تکنولوژی جدید را نمیآموزد و محرومیت بزرگی را تجربه خواهد کرد؛ «محرومیت بزرگ» به این علت است که او با سلب ورود به فضای آنلاین، یک ابزار سرگرمی یا چیزی مانند تلویزیون را از دست نمیدهد، فضای آنلاین یک فضای زیست بزرگ است که همه مسائل هویتی و اجتماعی افراد به آن پیوند خورده و نسل «زد» بیشتر به آن وابسته است و بهراحتی نمیتوان آن را قطع کرد.