فرارو- فال گرفتن از آثار ادبی، از باورهای کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان میبردند بهرهای از کلام حق دارند رجوع میشد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما باقی مانده است.
مژده ای دل که دگر بادِ صبا بازآمد
هدهد خوش خبر از طَرْفِ سبا بازآمد
برکشای مرغِ سحر نغمهٔ داوودی باز
که سلیمانِ گل از بادِ هوا بازآمد
عارفی کو که کُنَد فَهْم زبانِ سوسن
تا بپرسد که چرا رفت و چرا بازآمد
مردمی کرد و کرم لطفِ خداداد به من
کان بتِ ماه رخ از راهِ وفا بازآمد
لاله بویِ مِی نوشین بشنید از دمِ صبح
داغ دل بود، به امّیدِ دوا بازآمد
چشمِ من در رهِ این قافلهٔ راه بماند
تا به گوشِ دلم آوازِ درا بازآمد
گر چه حافظ دَرِ رَنجِش زد و پیمان بِشِکست
لطف او بین که به لطف از درِ ما بازآمد
شرح لغت: به فتح اول: زنگ و جرس/ در رنجش: باب رنجیدگی و گله مندی
هر آن چه از خیر و نیکی بلاخره نصیب پیشگامان راه عشق میشود و حتی همه مهر و محبت یار نیز نصیبشان میشود و دل راهیان را اسیر خود میکند.
شریکی انتخاب کردهاید که باعث پیشرفت شما میشود. بهتر است شما نیز به او کمک کنید. اما احتیاط را از یاد نبرید که در این صورت موفق خواهید بود.