bato-adv
کد خبر: ۶۳۴۶۲۹

فردی را که گروگان گرفتم پیشنهاد شرم آوری به دخترم داده بود

فردی را که گروگان گرفتم پیشنهاد شرم آوری به دخترم داده بود
از فردی که گروگان را می‌شناخت و از دوستانم بود خواستم به او بگوید که به فلان آدرس برای ملاقات بیاید و از تاکسی اینترنتی استفاده کند. وقتی او را تعقیب کردیم. در بین راه دور از عبور و مرور مردم و در یک مکان خلوت مقابل خودروی تاکسی اینترنتی ایستادیم و با تهدید چاقو، او را به خودروی خودمان منتقل کردیم.
تاریخ انتشار: ۱۰:۱۰ - ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۲

مدتی قبل راننده تاکسی اینترنتی سراسیمه خودش را به اداره پلیس شهریار رساند و مدعی شد پسر جوانی که مسافر او بود قبل از رسیدن به مقصد توسط ۳ مرد ناشناس که صورت‌شان را با ماسک سیاه پوشانده بودند ربوده شد.

به گزارش ایران، او توضیح داد که مردان نقابدار جلوی خودرو را گرفته و با تهدید چاقو، پسر جوان را ربودند و از من هم خواستند که آنجا را ترک کنم.

درحالی که این پرونده عجیب روی میز کارآگاهان قرار گرفته بود، ۲ روز بعد پدر و مادر یک پسر جوان ۲۲ساله هراسان به اداره پلیس مراجعه کردند و موضوع ناپدید شدن پسرشان را گزارش دادند.

سرهنگ فضل‌اله سواری‌پور که با توجه به حساسیت موضوع، فرماندهی این پرونده را شخصاً برعهده داشت در تشریح جزئیات کشف این پرونده گفت: با تحقیقات گسترده از راننده تاکسی اینترنتی و بررسی تماس‌های تلفنی پسر جوان به نام کامبیز طولی نکشید که کارآگاهان دریافتند کامبیز با مردی به نام اصغر ۴۳ ساله برای آخرین بار قرار ملاقات داشته است و خیلی زود توانستند مخفیگاه او و ۲ همدست ۱۹ساله و ۲۵ساله‌اش را در سلطان‌آباد بهارستان کشف کنند، اما وقتی تیمی از کارآگاهان با همکاری تیم رهایی گروگان به مخفیگاه آدم‌ربایان رسیدند متوجه شدند آدم‌ربایان متواری شده و به محل دیگری رفته‌اند.

در این مرحله با تلاش پلیس محل جدید گروگانگیران در اطراف شهریار لو رفت و این بار مأموران پلیس توانستند در یک عملیات ضربتی هر ۳ متهم را دستگیر کنند و گروگان را از مرگ حتمی نجات دهند.

رئیس پلیس آگاهی غرب استان تهران درباره انگیزه این آدم‌ربایی گفت: در این پرونده رئیس آدم‌ربایان با انگیزه انتقام‌جویانه با اجیر کردن ۲ پسر جوان، سناریوی خود را طراحی و اجرایی کرده است.

وی ادامه داد: متهم اصلی پرونده دارای سوابق متعدد کیفری با موضوع سرقت بوده است. متهم در اظهاراتش مدعی شده که به دنبال پیشنهاد شرم‌آور گروگان به دخترش، این سناریوی انتقام‌جویانه را طراحی و اجرایی کرده است.

سرهنگ سواری‌پور درباره آدم‌ربایی‌هایی که با انگیزه انتقام‌جویانه انجام می‌شود، گفت: در این نوع پرونده‌ها اغلب گروگان توسط آدم‌ربایان به طرز وحشتناکی مورد آزار و اذیت قرار گرفته و در بیشتر موارد آدم‌ربایان درصدد قتل او هستند و گوش‌مالی دادن گروگان از مهم‌ترین انگیزه‌های این نوع آدم‌ربایی‌ها به شمار می‌رود.

وی درپایان با اظهار اینکه هرچقدر هم انگیزه‌های جرم شرافتمندانه باشد دلیلی ندارد افراد خودشان دست به کار شده و سعی در مجازات متهم داشته باشند چرا که در نهایت خودشان نیز به خاطر همین عمل بازداشت خواهند شد و بهتر است از راه قانون و طبق هرآنچه قضات تصمیم می‌گیرند، رفتار کنند.

گفتگو با متهم

پدر یک دختر است که تصور می‌کند باید از مزاحم شیطانی دخترش انتقام می‌گرفت! او راه اشتباهی را انتخاب کرده و الان با یک اتهام با مجازات سنگین مواجه است:

- چند سال داری؟
۴۳سال
- چند کلاس درس خوانده‌ای؟
سواد آنچنانی ندارم
- چرا بازداشت شدی؟
به خاطر آدم‌ربایی
- انگیزه‌ات از آدم‌ربایی چه بود؟
برای دفاع از ناموس
- ماجرا را توضیح می‌دهی؟
وقتی مطلع شدم گروگان با دادن پیامک‌های شیطانی، نظر شومی نسبت به دخترم دارد، تاب نیاوردم و درصدد انتقام برآمدم و از حیثیتم دفاع کردم. من انگیزه شرافتمندانه‌ای داشتم.
- اعتیاد داری؟
بله، چند سالی است که گرفتار اعتیاد هستم
- دو همدست داشتی، راجع‌به آن‌ها توضیح می‌دهی؟
من ۲ دوست جوان داشتم که وقتی به آن‌ها پیشنهاد دادم به من کمک کنند تا از حیثیتم دفاع کنم، پذیرفتند.
- به چه شرطی پیشنهاد شما را پذیرفتند؟
‌گرفتن مواد مخدر
- درباره سناریویی که طراحی کرده بودی، توضیح می‌دهی؟
از فردی که گروگان را می‌شناخت و از دوستانم بود خواستم به او بگوید که به فلان آدرس برای ملاقات بیاید و از تاکسی اینترنتی استفاده کند. وقتی او را تعقیب کردیم. در بین راه دور از عبور و مرور مردم و در یک مکان خلوت مقابل خودروی تاکسی اینترنتی ایستادیم و با تهدید چاقو، او را به خودروی خودمان منتقل کردیم.
- چه اتفاقی افتاد که مخفیگاه خود را از بهارستان به شهریار تغییر دادید؟
احساس کردیم پلیس به دنبال‌مان است بنابراین گروگان را به اطراف شهریار بردیم.
- الان پشیمان هستی؟
بله، اما انگیزه‌ام شرافتمندانه بود؛ می‌خواستم گروگان را ادب کنم، چون مزاحم دخترم شده بود، درحالی که دخترم متأهل است برای او مدام پیام‌های زشت می‌فرستاد. وقتی فهمیدم خونم به جوش آمد و نتوانستم تحمل کنم، اگر باور ندارید مستنداتش قابل رؤیت است و می‌توانید ببینید.

bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین