آنقدرها هم غیرعادی نیست که وقتی به تازگی به یک جایگاه ارتقا یافته ای، حقوقت در پایین محدوده شروع شود. ممکن است قصد داشته باشند در ادامه، آن را افزایش دهند و این اتفاق به مرور زمان و با کسب تجربه بیشتر، بیفتد. البته پس از آنکه خودت را ثابت کردی.
مشاور عزیز؛ من برای یک شرکت خیلی بزرگ کار میکنم که بیش از ۱۰۰هزار کارمند دارد. ۹ سال پیش کارم را به عنوان کارآموز شروع کردم و از آن زمان، دو بار ارتقا گرفته ام. همه من را به عنوان یک کارمند موفق میشناسند و عملکردم هر سال از سال قبل، درخشانتر است. مدیرانم خیلی دوستم دارند، همکارهایم من را یک فرد مورد اعتماد میدانند و بارها بابت دستاوردهایم پاداش گرفته ام (مثلا یک مدال واقعی).
طی چند سال اخیر، حس میکردم حقوقم به نسبت کم است، اما مطمئن نبودم چقدر. در این ۹ سال، فقط سه بار حقوقم اضافه شده. آن هم خیلی ناچیز. در حال حاضر، حقوق دریافتی ام ۱۴درصد بیشتر از یک دهه پیش است که کارآموز بودم. مدیریت اینجا، وقتی حقوقها را حتی خیلی ناچیز افزایش میدهند آنقدر قضیه را بزرگ میکنند که انگار لطف بزرگی در حقمان کرده اند. پارسال به خاطر عملکردم، حقوقم اضافه شد.
مدیرم با یک لحن اغراق آمیز و هیجان زده میگفت که بقیه کارمندها ۲درصد افزایش حقوق داشته اند، اما من آنقدر گرانقدرم که حقوقم را ۳درصد اضافه کرده اند!
چند سال پیش، ایالت ما یک قانون برابری حقوق تصویب کرد که طبق آن، آگهیها موظفند محدوده حقوق را درج کنند. شرکت ما با انتشار آگهی در ایالتهای دیگر که چندان حامی حقوق کارمندها نیستند، توانست به مدت دو سال این قانون را دور بزند. اما طی دو هفته اخیر، دیدم که آگهیهایی برای جایگاه شغلی من در شعبههای دیگر شرکت منتشر شده که در آنها محدوده حقوق نیز ذکر شده است؛ و در کمال تعجب دیدم که حقوق من خیلی کم و در ۲۵درصد پایین محدوده است. خیلی عصبانی ام.
وقتی عدد و رقمها را ندیده بودم، به خودم میگفتم قضیه شخصی نیست و شاید اوضاع آنقدرها هم بد نباشد. اما حالا که مطمئن شدم، به سختی میتوانم عصبانی نباشم. احساس میکنم به من توهین شده. در محل زندگی من، هزینههای زندگی خیلی بالاست و با توجه به تورم سالهای اخیر، عملا پول کافی برای پرداخت قبضهایم ندارم.
چند ماه است که وام میگیرم و غرق در بدهی هستم. یک سال هم هست که تفریحی به دنبال کار میگردم و هر جا آگهی جذابی میبینم، درخواست میدهم، اما تا الان سعی میکردم حتی المقدور در این شرکت بمانم. حالا انگیزه پیدا کرده ام که دنبال شغل در یک شرکت دیگر بگردم.
آیا من زیادی بزرگش کردهام؟ یا اشتباه میکنم که فکر میکنم به خاطر عملکرد بالا باید حقوق بالا دریافت کنم؟ آیا در این شرایط، اصلا ارزشش را دارد که موضوع را با مدیران مطرح کنم؟ به نظرم، آدمهایی که افزایش حقوق ۳ درصدی را لطف بزرگ میدانند، حتی لحظهای به درخواستم برای افزایش منصفانه حقوق فکر هم نخواهند کرد. اما از سوی دیگر، حس میکنم اگر هیچکس به این مساله اشاره نکند، آنها هیچوقت این رویه را تغییر نخواهند داد.
پاسخ: دوست عزیز، بله. کاملا ارزشش را دارد که موضوع را مطرح کنی. امکانش هست که حقوقت به قدر کافی افزایش یابد پس امتحانش ارزش دارد. حتی اگر نتیجه ندهد، طرح موضوع از این جهت مهم است که حداقل میفهمند علت استعفایت چیست (وقتی که استعفا دهی).
به علاوه، مطرح کردنش هزینه چندانی ندارد. درخواست تو غیرمعقول نیست (شرکت شما محدوده حقوق را علنا منتشر کرده و تو برای درخواستت، به اطلاعات محکمی استناد کردهای. آنها قطعا احتمالش را میدادند که تو آگهی را ببینی)؛ و بی ملاحظگی نیست اگر فکر میکنی که با ۹ سال سابقه و عملکرد عالی، شایسته حقوقی بیشتر از اینها هستی.
یک هشدار مهم: گفتی که ۹ سال در این شرکت بوده ای، اما نگفتی که چند وقت است که در «جایگاه فعلیات» هستی. گفتی که دو بار ارتقا گرفته ای. اگر در این جایگاه، تازه وارد هستی، مثلا کمتر از یک سال، شاید منطقی باشد که با حداقل حقوق، کارت در این جایگاه را شروع کنی، چون محدوده حقوق معمولا بر اساس سابقه کار در «همان جایگاه» مشخص میشود نه سابقه کلی در شرکت. آنقدرها هم غیرعادی نیست که وقتی به تازگی به یک جایگاه ارتقا یافته ای، حقوقت در پایین محدوده شروع شود.
ممکن است قصد داشته باشند در ادامه، آن را افزایش دهند و این اتفاق به مرور زمان و با کسب تجربه بیشتر، بیفتد. البته پس از آنکه خودت را ثابت کردی.
با این حال، حتی اگر تازه وارد باشی، باز هم شک دارم که این، پایین بودن حقوقت را توجیه کند. تو ۹ سال سابقه، عملکرد درخشان و پاداش را در کارنامه ات داری. نباید حقوقت در مقایسه با ۹ سال پیش که کارآموز بودی، فقط ۱۴درصد افزایش یافته باشد. همچنین باید همزمان با هر ارتقا، حقوقت نیز به میزان چشمگیری افزایش مییافت. ۳درصد افزایش، میانگین افزایش حقوق است، آن هم برای کسی که در همان جایگاه مانده و انتظارات را برآورده کرده. اما ارتقا به جایگاه بالا باید عایدیهای بیشتری داشته باشد که به نظر میرسد تو نداشتهای (تازه بدون در نظر گرفتن تورم و هزینههای زندگی در محل زندگی ات).
حتی اگر همه اینها را نادیده بگیریم، وقتی تو با ۹ سال سابقه و چند ارتقا، دست به دامن وام و قرض شده ای، این یعنی کارفرمایت به اندازه کافی به تو حقوق نمیدهد.
آیا امکانش هست که شرکتتان، برای افزایش حقوق به واسطه ارتقا سقف تعیین کرده باشد؟ بعضی شرکتها برای کارمندهای ارتقایافته و جابه جاییهای داخلی، سقف افزایش حقوق تعیین میکنند و میگویند «حقوقت نهایتا X درصد اضافه خواهد شد»، حتی اگر این باعث شود حقوقت خیلی پایینتر از نرخ بازار باشد و حتی وقتی به کارمندی که از بیرون استخدام کرده اند، بیشتر حقوق بدهند. هیچ کدام از اینها توجیهی برای حقوق پایین تو نیستند، اما حداقل توضیح میدهند که چرا کارت به اینجا کشیده.
در هر صورت، به نظر میرسد که تمام دادههای لازم برای درخواست افزایش حقوق را در دست داری. حتی اگر پس از طرح این موضوع و اشاره به آگهیها و سابقه ات در شرکت، حقوقت را افزایش ندادند، کاریابیات را با جدیت شروع کن. حتی میتوانی صرف نظر از همه اینها، به جست وجوی کار ادامه دهی.
مگر اینکه توضیح قانع کنندهای درباره علت این ماجرا بدهند، وگرنه این شرکتی است که به راحتی توانسته در تمام این مدت، حقوقی کمتر از ارزشت به تو پرداخت کند. حتی اگر حالا حقوقت را افزایش دهند، نگرانم که مبادا دفعه بعد که مستحق افزایش حقوق هستی، پاسخگو نباشند. اما فعلا سعی کن تا زمانی که قصد داری آنجا بمانی، حق و حقوقی را که مستحقش هستی از آنها بگیری.
مترجم: مریم مرادخانی
منبع: The Cut