فرارو- با ارسال هر متن و هر تصویری که آپلود میشود فضای بین ما با خویشاوندانمان کاهش مییابد و تجربه ما از فضا و زمان به شکل اساسی تغییر میکند. در حال حاضر، توانایی واقعی هوش مصنوعی هنوز از تاریکترین تصورات ما فاصله دارد. با این وجود، "مصنوعی" بودن هوش بدین معناست که به نوعی خارج از خود ماست. بهتر است به هوش مصنوعی با به یاد آوردن عبارتی که "یووال نوح هراری" نویسنده، ابداع کرده فکر کنیم: "عوامل غیر آلی". این عوامل غیر آلی در کنار ما زندگی خواهند کرد، هوش ما را منعکس خواهند کرد و در نهایت جانشین آن خواهند شد.
به گزارش فرارو به نقل از وُکس؛ در طول راه این عوامل چیزهایی را که هویت انسانی ما را میسازند، متحول میکنند: روشی که دوست میداریم و عشق میورزیم و نحوه مردن مان.
امروزه ملاقات و آشنایی از طریق اپلیکیشنهای دوستیابی امری مرسوم است و عادی قلمداد میشود. از هر پنج کاربر اینترنت در ایالات متحده یک نفر از برنامه دوستیابی استفاده میکند. در سراسر جهان تخمین زده میشود که ۳۶۶ میلیون کاربر از این نوع کاربران وجود دارند. تقریبا تمام افرادی که از اپلییشنهای دوستیابی استفاده میکنند به دنبال یک چیز هستند: عشق.
تمام آن فناوری دوستیابی به شکلی توسط هوش مصنوعی تقویت میشود. در وهله نخست حجم زیادی از دادهها وجود دارند که یک اپلیکیشن از کاربران خود جمعآوری میکند و توانایی خود را برای پیشنهاد دادن افرادی که با یکدیگر سنخیت بیشتری دارند تقویت میکند. سپس اپلیکیشنهای دوستیابی میتوانند به شما کمک کنند تا مکالمهای را با یک فرد احتمالی آغاز کنید و به شما موضوعات مکالمه را ارائه میکنند. سپس هوش مصنوعی وجود دارد که از سر زدن شما به صدها کاربر اشتباه جلوگیری میکند.
هوش مصنوعی در تطبیق دادن الگو دست بالا را دارد زیرا الگوهای تکرار شونده را در مقیاسی میبیند و بازآفرینی میکند که انسان هرگز نمیتواند آن را مطابقت دهد. با این وجود، واقعیت آن است که عشق معمولا به شکلی غیر متتظره، تصادفی و غیر منطقی شکل میگیرد و نه از قبل برنامه ریزی شده. افلاطون در اثر ضیافت (سمپوزیوم) در گفتگوهای فلسفی اش میگوید انسانها با چهار دست و پا و یک سر با دو صورت خلق شدهاند و زئوس از ترس قدرتشان آنان را به دو بخش جداگانه تقسیم کرد و آنان را محکوم ساخت که زندگیشان را در جستجوی نیمه دیگرشان صرف کنند. بنابراین، این تصور به وجود آمد که برای هر یک از ما یک همسر ایده آل وجود دارد که اگر به اندازه کافی جستجو کنیم آنان را پیدا میکنیم و آن همسر نیمه همسان ما میباشد. از این دیدگاه در نهایت احساس کامل بودن را خواهیم داشت. ایده یک هم روح، کسی که زخم طبیعت انسان را التیام میبخشد و درد زنده بودن را از بین میبرد یکی از قویترین ایدههایی است که تاکنون تصور شده و آثار هنری خلق کرده است. این ایده به ما امکان میدهد تا خود را موجودی تصور کنیم که توانایی درمان خود را با یافتن عشق داریم.
با این وجود، عشق همان گونه که عاشقانه و قدرتمند است خطرناک نیز میباشد. اگر فکر کنید که تنها کاری برای داشتن عشق نیاز دارید جستجوی آن است احتمالا تمام زندگی خود را صرف جستجوی عشق خواهید کرد و نه ساختن آن.
عوامل غیر آلی در فناوری دوستیابی توسط حجم عظیمی از دادههایی که جمعآوری میکنند به ما این توهم را میدهند که یک همسر کامل تنها چند کلیک با انگشتان مان فاصله دارد. این صرفا بدان معنا نیست که ما از روشهای جدیدی برای یافتن عشق استفاده میکنیم بلکه بدان معناست که تعریف عشق اساسا تغییر کرده است. ما پیشتر میدانستیم که افراد بیشتری مجرد میمانند ازدواج رو به افول است و برخی مطالعات نشان میدهند که قرار ملاقات سختتر میشود. با این وجود، مطالعاتی وجود دارند که نشان میدهند زوجهایی که به صورت آنلاین با یکدیگر ملاقات میکنند ازدواجهای شادتر و طولانی تری دارند. شاید الگوریتمها فقط باید بهتر شوند و نسلهایی که بعد از ما میآیند با عزم بیشتر و با دقت بیشتر شریک خود را جستجو کنند یا شاید در نوعی برزخ عشق گم شوند و برای همیشه در جستجوی آن باشند و هرگز به عشق نرسند و همواره در دریایی از امید غرق شوند.
اگر هوش مصنوهی بر نحوه نگرش ما به صمیمیترین روابط تاثیر میگذارد تنها چیزی که ممکن است مختل کردن آن حتی غیرممکن باشد مرگ است. بزرگترین و مقدسترین چیزی که فناوری ممکن است سعی کند آن را مختل کند چیست؟ شاید بتوان گفت "هک کردن مرگ".
در چنین آیندهای افراد میتوانند حتی پس از مرگ عزیزان شان با استفاده از ادغام ایمیل ها، پیامکها و سایر ارتباطات شان با آنها صحبت کنند. مایکروسافت پیشتر یک ربات سخنگو برای مکالمه ساخته بود که میتوانست از هر شخصی الگوبرداری شده باشد از یک خویشاوند و آشنا تا یک سلبریتی، یک شخصیت خیالی و یا شخصیتی تاریخی. به عبارت دیگر، به نظر میرسد به لطف این فناوری میتوانیم با مردگان صحبت کنیم و یا دستکم یک فکس از آنان داشته باشیم! مایکروسافت بعدا اعلام کرد هیچ برنامهای برای تبدیل این ایده به یک محصول ارائه شده در بازار ندارد و مدیر کل برنامههای هوش مصنوعی ماکروسافتاعلام کرد که این مفهوم ناراحت کننده است. با این وجود، دو سال پس از آن یک استارت آپ کُرهای به نام Deep Brain AI محصولی به نام Re;Memory را عرضه کرد که هدف آن تقریبا همان کاری بود که مایکروسافت به صورت آزمایشی انجام داده بود: شبیه سازی یک عزیز درگذشته.
تبلیغ Re;Memory به طرز وحشتناکی شبیه تریلر فیلم علمی - تخیلی "روز ششم" با بازیگری و تهیه کنندگی "آرنولد شوارتزنگر" (ساخته سال ۲۰۰۰ میلادی) بود.
در این فیلم، آرنولد نقش یک مرد خانواده در زمان آینده را بازی میکند که به طور غیرقانونی به طور غیر قانونی شبیهسازی میشود و برای پاک کردن نام خود و محافظت از خانواده اش در برابر توطئهگران درگیر میشود.
زنی مسن وارد اتاق میشود و مینشیند. تصویری واقعی از شوهر فوت شدهاش در مقابل او قرار میگیرد. شروع میکند به صحبت و حرکت کردن. شوهر فوت کرده با او صحبت میکند و او شروع به گریه میکند نه از روی غم بلکه به دلیل حس آرامشی که به دست آورده است. او از این که میداند شوهرش در آن طرف امن است دلگرم میشود. او معتقد است تصویری از شوهر که با آن صحبت میکند واقعا شوهر اوست. سپس ساخت شبیهسازی را مشاهده میکنیم ویدئویی که این مرد در حالی که هنوز زنده بود ضبط کرده است. در زیرنویس آمده است: "ما ظاهر و همچنین ذهن عزیزان را درک میکنیم". سپس مرد با دخترش صحبت میکند. او میگوید: "خوشحالم که میبینم حال شما خوب است".
به نظر میرسد ایده این است که یک مکالمه کوتاه و یک طرفه با یکی از بستگان درگذشته مانند پیامی که از طریق یک رسانه داده میشود برای افراد زنده تسلیبخش است. این فرصتی را برای خداحافظی فراهم میکند شاید نوعی پایان برای یک مکالمه مادامالعمر که بهطور ناگهانی قطع شد همان طور که همه این گفتگوها در نهایت با مرگ قطع میشوند.
سازندگان هدست اپل ویژن پرو به جای انتخاب بین دیجیتالی یا واقعی میخواهند شما از آن دوگانه صرفنظر کرده و همیشه از آن عینک استفاده کنند. یک شخص واقعی وارد اتاق میشود؟ نگران نباشید، آنها هنوز میتوانند چشمان شما را ببینند! نیاز به تماس ویدئیویی دارید؟ در اینجا چیزی است که آنان میگویند عبارت است از: "از آنجایی که شما اپل ویژن پرو را روی صورتتان گذاشته و چشمانتان پوشانده میشود ما سیستمی را مهندسی کردیم که از یادگیری پیشرفته استفاده میکند تا زمانی که در فیستایم هستید به طور واقعی شما را نشان دهد و شخصیتتان به صورت پویا حرکات صورت و دست شما را منعکس میکند. بنابراین، وقتی در حال چت هستید افراد چشم ها، دستها و عبارات واقعی شما را میبینند".
این بدان معناست که وقتی با شخصی در حال مکالمه هستید با آواتار واقع گرایانه او در تعامل هستید که به آن "پرسونا" یا شخصیت بیرونی فرد میگویند آن چه چیزی که قرار است فقط به شکل پیکسلی شما یا دیگری باشد. هنگامی که ما از طریق تعامل با شخصیتهای افراد زنده آشنا شدیم شاید زمانی که خود بدن از بین رفت تنها یک قدم کوتاه برای حفظ ارتباط با این شخصیتها باشد و سپس به لطف هوش مصنوعی بتوانیم به صحبت با مردگان بازگردیم.