bato-adv
کد خبر: ۶۹۱۸۲۸
گفتاری به بهانۀ درگذشت امیر کویت با چند یادآوری تاریخی

از ژولیوس سزار تا امیرِ تواضع

از ژولیوس سزار تا امیرِ تواضع
درگذشت امیر کویت و انتخاب امیر جدید برای این کشور همسایه بهانه‌ای است برای چند یادآوری تاریخی و فرازونشیب روابط و البته نکته‌ای مهم‌تر.
تاریخ انتشار: ۱۰:۱۰ - ۲۷ آذر ۱۴۰۲

«نواف احمد جابر صباح» امیر فقید کویت که از سه سال قبل در این جایگاه نشست، اختیارات خود را پیش‌تر به «مشعل احمد جابر صباح» ولیعهد - امیر جدید - تفویض کرده بود و از این حیث غیبت او به ساختار سیاسی کویت شوکی وارد نمی‌کند.

به گزارش هم‌میهن، خود امیر فقید جانشین دیپلماتی کهنه‌کار شده بود با سابقه ۳۹ سال وزارت امور خارجه و جالب است بدانیم او نخستین وزیر خارجه بود که بعد از پیروزی انقلاب ۵۷ به تهران آمد و به دیدار رهبر انقلاب ایران رفت.

دلیل آن هم چیزی نبود جز هراسی که به جان و دل کویتی‌ها افتاده بود چراکه کمتر از ۶ ماه قبل از پذیرش امام خمینی سرباز زده بودند؛ هرچند در گفتار و رفتار رهبر فقید انقلاب نشانی از کینه و خشم دیده نشد و با خاطری آسوده بازگشت.

شباهت اسامی امیران کویت بسیاری را دربارۀ آنان به اشتباه می‌اندازد به‌خصوص درباره «جابر احمد الصباح» که جای خود را به «صباح احمد جابر الصباح» داد که از ۲۰۰۶ تا ۲۰۲۰ امیر کویت بود.

درباره امیر فقید کویت بیش از هر خصوصیت دیگر جالب است بدانیم به «تواضع» شهرت داشت چراکه از بسیاری از تجملات دیگر سران عرب به دور بود و با فرمان عفو محبوبیت یافته بود.

امیر فعلی، اما به‌عکس، به سوابق امنیتی شهرت دارد اگرچه چهرۀ خندان او چنین گواهی نمی‌کند. او به جای دانشگاه‌های نظامی دوره دانشکده پلیس را در لندن گذرانده و کاشف ماجرای «العبدلی» است که به روابط ایران و کویت هم آسیب رساند.

اول بار و در رژیم گذشته یک امیر کویت در سال ۱۳۴۶ خورشیدی به تهران آمد و به افتخار حضور او تمبری هم به چاپ رسید.

بعد از انقلاب اولین سفر برای شرکت در اجلاس سران سازمان کنفرانس اسلامی (بعدتر: سازمان همکاری‌های اسلامی) در پاییز ۱۳۷۶ و در دوران ریاست‌جمهوری سیدمحمد خاتمی صورت پذیرفت که به قصد سپاس از مواضع ایران در جریان حمله عراق به کویت و میزبانی اتباع کویتی در سال ۱۳۶۹ هم بود.

ایران بار دیگر بزرگواری نشان داده و درصدد جبران همکاری کویت با عراق برنیامده بود.

در جریان جنگ هشت‌ساله هرچند کویت به غلظت دیگر کشور‌های عربی منطقه از صدام‌حسین حمایت نمی‌کرد، اما وقتی بنادر احمدی و فلیجه را در اختیار عراقی‌ها قرار داد، خشم تهران را برانگیخت تا جایی که آیت‌الله موسوی‌اردبیلی در نمازجمعۀ تهران نهیب زد: «کویت، تو هم؟!» سخنی که به ضرب‌المثل بدل شد و هرگاه از کسی رفتاری دور از انتظار سر می‌زد، به کار می‌رفت. اگرچه اصل سخن متعلق به ژولیوس سزار واپسین فرمان‌روای روم است که به دوست خود - مارکوس بروتوس - گفت: «تو هم بروتوس؟!»

کویت البته مزد خود را گرفت وقتی که تنها دو سال بعد از اتمام جنگ ایران و عراق با هجوم عراق رو‌به‌رو شد و اگرچه آمریکا و متحدان غربی به یاری شتافتند و کویت را بازپس گرفتند، اما این کشور دیگر به جایگاه و اعتبار گذشته بازنگشت و از بازیگر درجه اول به درجه دو تنزل یافت. چراکه آشکارا تحقیر شده بود و هرچند اقتصاد آن همچنان به نسبت به سامان است، اما از سرآمدی پیشین فاصله گرفته است.

زیرا تا پیش از حمله عراق و ضمیمه کردن کویت این کشور زبان‌زد بود در رفاه و تمثیل، اما بعد از جنگ از آن جای و جاه افتاد.

صدام حسین مدعی بود خود کویتی‌ها امیر و امارت را برانداخته‌اند و حکومت جدید تقاضای اعزام نیرو و سپس الحاق به عراق کرده و اشغالی در کار نیست! قصه‌ای که هیچ‌کس جز خود بعثی‌ها باور نکردند و جهان هم به نظاره ننشست و کویت را بازپس گرفتند.

هرچند امیر وقت کویت برای اجلاس سران به تهران آمده بود، اما در سال ۹۱ و برای شرکت در کنفرانس سران غیرمتعهد‌ها به تهران نیامد و نخستین سفر رسمی او در چارچوب روابط دوجانبه را باید در دوران حسن روحانی دانست که یک موفقیت دیپلماتیک به حساب می‌آمد.

با این حال دو اتفاق خارج از اراده دولت قبل سبب شد روابط دوباره سرد شود و حتی کویت سفیر خود را فراخواند منتها ایران دست به اقدام متقابل نزد.

اتفاق اول اشغال سفارت عربستان سعودی بود؛ هرچند کویت مانند برخی از کشور‌های دیگر تبعیت کامل و قطع رابطه نکرد. رخداد دوم پروندۀ دادگاه موسوم به «العبدلی» و ادعای فرار متهمان به ایران بود که متعاقب آن کویت اکثر دیپلمات‌های ایران را اخراج کرد. با این حال دولت ایران باز هم به‌شدت کویت رفتار نکرد، زیرا نمی‌خواستیم کویت در اردوگاه سعودی‌ها قرار گیرد کما اینکه از برجام حمایت و با دخالت نظامی در سوریه مخالفت کرده بود.

با این همه تاریخچۀ روابط ایران و کویت و فرازوفرود آن و نقش این کشور در معادلات منطقه مستلزم تحلیل‌های جداگانه است و موضوع این نوشته نیست.

غرض از این اشارات تنها ذکر این نکته است که جنگ چندروزه سبب شد کویت در این ۳۲ سال نتواند وضعیت گذشته را احیا کند و رقبا جای او را گرفتند.

در تابستان ۱۳۶۹ (اوت ۱۹۹۰) و پس از آنکه عراق کویت را طی ۱۳ ساعت اشغال کرد وبه تبع آن، ایرانیان اتومبیل‌هایی را در خیابان‌ها می‌دیدند که طی ۱۰ سال ندیده بودند، این حس درگرفت که جنگ میان ما و دنیا فاصله ایجاد کرده است و خودرو‌های تازه نمود و نماد این جداافتادگی است اگر نه جاماندگی.

همین اتفاق در ابعادی دیگر برای کویتی‌ها رخ داد و از قافله جدا افتادند.

سخن اصلی این یادداشت نیز همین است. در جهان شتابان امروز جبران فرصت‌ها و فاصله‌ها به‌سادگی میسر نیست و جنگ و تحریم و حذف سیاسی این دره‌ها را عمیق‌تر می‌کند. بدتر آنکه این واقعیت را انکار کنیم و به دست خودمان هم بخواهیم دیوار بکشیم!

دغدغۀ اصلی «امیر تواضع» جبران فاصله‌ها بود و باید دید امیر جدید – مشعل احمد- در همان مسیر گام برمی‌دارد یا نگاه امنیتی و پلیسی را غلبه می‌دهد بی‌آن دغدغه؟

برچسب ها: امیر کویت
bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین