در دنیای معماری در سالهای اخیر شاید هیچ نامی مانند زاها حدید طنینانداز نبوده باشد. این معمار عراقی-بریتانیایی که در سال ۲۰۱۶ از دنیا رفت، بیش از این که یک معمار باشد، رویاپردازی بود که رویاهایش را به واقعیتهایی از جنس بتن، شیشه و فولاد تبدیل کرد. میراث او ساختمانهای تماشایی یا بهتر بگوییم مجسمههای زندهای هستند که درک ما از فضای شهری را متحول کردند.
به گزارش فرادید، حدید که سال ۱۹۵۰ در بغداد متولد شد، به سرعت خود را در مقام یک نیروی خلاق تسلیمناپذیر معرفی کرد. سبک او منحنیهای سیال، زوایای غیرممکن و مهمتر از همه، چشماندازی آیندهنگر از هنر بود. استفاده پیشگامانهی او از معماری پارامتریک منجر به خلق اشکال پیچیده و ارگانیکی شد که مرزهای آنچه از دید فنی ممکن است، تغییر دادند.
«۳۶۰ درجه وجود دارد، پس چرا فقط به یکی بسنده کنیم؟» این پرسشی است که زاها حدید مطرح میکند و فلسفهاش را در هر یک از خلاقیتهای انقلابیاش القا میکند. او در مقام نخستین زن برندهی جایزهی معتبر معماری پریتزکر، مجموعهای از جوایز (مدال طلای سلطنتی معماری، جایزه استرلینگ در دو نوبت) را از آن خود کرد و راه را برای زنان دیگر هموار کرد که بیشتر مواقع در این صنعت نادیده گرفته میشوند.
زاها حدید سال ۲۰۱۶ درگذشت، اما میراث عظیمی از خود به جای گذاشت که در این مطلب، ۶ مورد از بهترین آنها در سراسر جهان را معرفی کردهایم.
این موزه به عنوان نخستین پروژه مهم حدید در ایالات متحده، آغاز عصر جدیدی برای این معمار شهیر بود. ساختار بتنی، شیشهای و فولادی آن در حجمهای کوبیسمی جسورانهای که معلق به نظر میرسند، خلق شده است. فضاهای داخلی با هم برخورد میکنند و مرزهای بین کف، دیوار و سقف را محو میکنند. این موزه شهری با لابی شیشهای که مرزهای داخلی و خارجی را محو کرده، با شهر در ارتباط است.
در سواحل رودخانهی مروارید در گوآنگژوی چین، دو گوهر از جنس گرانیت و شیشه از چشمانداز شهری به چشم میخورد. حدید سالن اپرا را طوری تصور میکرد که گویی آب آن را با خود به ساحل آورده و به همین جهت، فرمهای سیال این سازه با عمودی بودن شهر در تضاد است.
نمای نامتقارن که با روزنههای ارگانیک سوارخدار شده، با نور بازی میکند در حالی که فضای داخلی، فضایی سیال با آکوستیک عالی دارد.
موزهی ملی هنر قرن بیست و یکم مانند یک سفینهی فضایی از قلب رم بیرون زده است. حدید نبوغ خود را اینجا به کار گرفته و فضایی را خلق کرده که در آن، هنر معاصر با معماری پیشرو در ارتباط است. دیوارهای منحنی، بازدیدکنندگان را از میان گالریهای سیال عبور میدهند، در حالی که راهپلههای معلق و راهروهای هوایی، رقص فضایی گیجکنندهای را ایجاد میکنند. این سازه درست مانند یک موجود زنده، میتپد و تغییر شکل میدهد و مرزهای بین ساختار و فضا را محو میکند.
حدید برای المپیک تابستانی ۲۰۱۲ لندن، یک شاهکار مواج طراحی کرد. خانه استخرهای المپیک که سقف آن شبیه یک موج عظیم است، غرق نور طبیعی است.
این ساختمان که با هدف منعکس کردن سیالیت حرکات شناگران طراحی شده، یک شاهکار فنی و محیطی است.
حدید در باکوی آذربایجان، یک مرکز فرهنگی را طوری تجسم کرد که انگار از زمین بیرون زده است. منحنیهای سفید و حسی سازه، راستاندیشی را به چالش میکشند و منظرهای مواج خلق میکنند که سالنهای کنسرت، موزهها و فضاهای نمایشگاهی را در خود جای داده است. این سازه نماد آزاداندیشی و رنسانس فرهنگی آذربایجان است.
حدید با ساخت یک ساختمان مسکونی آیندهنگرانه، اثری از خود در جنگل شهری نیویورک به جا گذاشت. بالکنهای معلق و خطوط روان آن با سختی آسمانخراشهای اطرافش در تضاد است.
داخل ساختمان، آپارتمانهایی با شکل ارگانیک، حالت عمودی سازههای نیویورک را به چالش میکشند. نتیجه این بشقاب پرندهی ساختمانی است که تجمل شهری را برای قرن بیست و یکم بازتعریف کرده است.